عبدی در توئیتی نوشت: نکته مهم در برداشتن عبدالملکی این است که رئیسی حاضر شده اینکار را علیرغم هزینههایش انجام دهد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۵۱۸ مطلب
عبدی در توئیتی نوشت: نکته مهم در برداشتن عبدالملکی این است که رئیسی حاضر شده اینکار را علیرغم هزینههایش انجام دهد.
نظرسنجیها و رفتار عمومی مردم نشان داده است که اکثریت قاطع معتقد به برخورد قانونی یا تلقی مجرمانه از بیحجابی نیستند، نه به این علت که لزوما به حجاب اعتقادی ندارند، بلکه به علت فلسفه جرم مخالفت میکنند.
عباس عبدی با انتقاد از رویکرد دولت ابراهیم رئیسی نوشت: همچنان مسئولیت جهش قیمتها و کرایه خانه را به حساب روحانی میگذارند.
از یکسو میخواهند به برخی مطالبات جامعه پاسخ دهند و با این خواست همسو میشوند، ولی به تبعات و الزامات آن تن نمیدهند. در نتیجه بیش از اینکه از منافع موفقیتهای احتمالی برخوردار شوند، زیانهای این رفتارها نصیب آنان میشود.
عکس و نام پسران در تابلو هست، ولی در مورد خانمها تصاویرشان از کنار نام آنان حذف شده و به جای آن آرم انجمن اسلامی است. چنین رویکردی در حذف نام خانمها، از عجایب روزگار است و نشان میدهد مساله فراتر از حجاب است.
مردم نمیدانند دولت در مذاکرات چه کار میکند؟ من حتی معتقدم در درون خود سیستم هم خیلیها از جزئیات و محتوای دقیق مذاکرات و رویکرد گروه مذاکرهکننده مطلع نیستند و نمیدانیم تیم مذاکرهکننده دولت کنونی اساسا در مسیر تعریفشده دولت قبلی و آقای ظریف حرکت میکند یا مسیر متفاوتی را برای خود تعریف کرده است؟
سیاستهای حمایتی موجود از اقشار ضعیف به سرعت بیارزش میشود. همانطور که ۴۵ هزار تومان سال ۱۳۸۹ اکنون بیارزش شده است، ۳۰۰ هزار تومان امسال نیز تا پایان سال کمارزش خواهد شد و یکی، دو سال دیگر اهمیت خود را به کلی از دست خواهد داد.
عباس عبدی نوشت: متروپل فرو ریخته و تاکنون بیش از ۴۰ نفر قربانی شدهاند. هزینههای مادی و روانی سنگینی به مردم شهر و استان وارد شده است، دو پرسش اساسی برای جامعه وجود دارد. اول اینکه چرا این اتفاق رخ داده و چه کسانی مقصر بودهاند؟ دوم اینکه آیا درباره آنان عدالت اجرا خواهد شد؟
بنیان انقلابی بودن، التزام به این اصل یعنی حاکمیت بدون استثنای مردم است. از این مرحله به بعد، هر کسی میتواند محتوای مورد نظر خود را با رعایت این اصل تبلیغ کند و پیش ببرد. هر رفتاری جز این ضد انقلابی است.
صاحبان قدرت باید به این پرسش پاسخ دهند که چرا کار به جایی رسیده که روزنامه جمهوری اسلامی نیز پس از ۴۴ سال با چنین وضعی مواجه شده است؟ آیا فقط باید وجود امثال کیهان را پسندید؟