ترنج

در مورد

جنایت

در فرارو بیشتر بخوانید

۸۱۴ مطلب

  • «پدرم پول هایش را داخل خودرو نگهداری می‌کرد. چند ساعت پیش از آنکه تلفنش خاموش شود به من زنگ زد و از من 500 هزار تومان پول خواست که من برایش کارت به کارت کردم. بعد از اینکه خودرو پیدا شد دیدیم پول‌های پدرم دست نخورده و فقط تلفن و کپسول گاز خودرو سرقت شده است.»

  • پسر نوجوانی که مدعی است به خاطر یک پیشنهاد بی‌شرمانه از سوی دوستش دست به قتل زده است، بزودی در دادگاه محاکمه خواهد شد.

  • محمد عفیف نافیه، گورکن سوری، وظیفه مستندسازی دفن اجساد را بر عهده داشت؛ از جمله ذکر اینکه از کدام شاخه امنیتی هستند و چند جسد در خاک دفن شده است. از هر گزارشی که او ارائه می‌داد، چهار نسخه تهیه می‌شد و یک نسخه به کاخ ریاست‌جمهوری، محل اقامت رسمی رئیس‌جمهور وقت، بشار اسد ارسال می‌شد. نافیه می‌گفت: «بشار اسد از اتفاقاتی که در شعب می‌افتاد، خبر داشت.»

  • در جریان یکی از ملاقات‌های شاه، «اسدالله علم» وزیر دربار و از افراد بسیار نزدیک و محرم شاه، از این اعدام‌ها به عنوان یک اشتباه بزرگ یاد می‌کند.

  • برای سال‌ها، قربانیان زنان آسایش‌دهنده از صحبت درباره‌ی تجربیات خود هراس داشتند، زیرا جامعه آنها را سرزنش می‌کرد. بسیاری از این زنان، پس از جنگ مجبور شدند در سکوت و شرم زندگی کنند و حتی نزدیکانشان از این ماجرا بی‌اطلاع بودند. اما در سال ۱۹۹۱، کیم هاک سون تصمیم گرفت که سکوت خود را بشکند و درباره‌ی آنچه در دوران جنگ جهانی دوم بر او گذشته بود، علناً شهادت دهد.  

  • در پایان جلسه، قضات متهم را به قصاص با پرداخت تفاضل دیه از سوی اولیای دم محکوم کردند. مرد همسایه نیز به اتهام رابطه پنهانی با قربانی به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شد.  

  • پسر جوان که مرتکب قتل شده بود، وقتی برای سومین بار اسمش در فهرست اجرای حکم قصاص قرار گرفت، با بخشش اولیای دم با یک شرط از مرگ نجات پیدا کرد.

  • نیرو‌های وابسته به تحریرالشام در چند روستای استان لاذقیه علویان را قتل‌عام کرده‌اند. پیکر شهدا در سراسر مناطق علوی نشین پراکنده شده و خیابان‌ها مملو از اجساد است. یک نسل کشی هم‌اکنون در غرب سوریه در حال انجام است.

  • کشف پای یک زن در رودخانه ای واقع در کن و سولقان، تیم جنایی را با معمای یک جنایت هولناک مواجه کرده است.

  • بیش از یک ساعت از حضور قاتل خونسرد در کوچه می گذشت و او فقط زیرچشمی اطراف را می پایید چراکه می‌دانست منزل پیرمرد با انبار ضایعاتی فاصله بسیار کوتاهی دارد.