ترنج

در مورد

دستفروشان مترو

در فرارو بیشتر بخوانید

۴ مطلب

  • مدیرعامل شرکت بهره‌برداری راه آهن شهری تهران درباره ممانعت ورود برخی از مسافران آقا که چند روز گذشته قصد ورود به واگن بانوان را داشتند توضیحاتی ارائه کرد.

  • این ساعتایی که توی مترو جوراب می‌فروشم، شبایی که بدون استراحت، بعد از نگهبانی روز، برای نگهبانی شب تا صبح، اضافه کار می‌مونم، فقط بچه‌هام میان جلوی چشمم. اون وقتی که بچه‌ام میگه بابا یه بسته بیسکویت برام بخر و من پول ندارم که حتی یه بسته بیسکویت بخرم. واقعا ندارم. بار‌ها شده که حتی کرایه رفتن به محل کارم رو نداشتم. بچه‌ام آرزوشه که یه ماشین اسباب‌بازی داشته باشه. آرزوشه یه رستوران ببرمش.

  • مرد دستفروش برمی‌گردد و نگاه معناداری به جوان می‌کند، نگاهی که جوان گستاخ مجبور به سکوت می‌شود. غرق درافکارم می‌شود. این مرد از وقت کار کردنش گذشته و باید مثل بیشتر بازنشسته‌ها از این دوران لذت ببرد و سرگرم نوه‌هایش باشد، چطور می‌تواند این همه ساعت در واگن‌های مترو با چرخ‌دستی بچرخد و دنبال مشتری باشد؟ کل سرمایه‌ای که او همراهش دارد شاید ۵۰هزار تومان نشود پس چقدر می‌تواند درآمد داشته باشد؟ نمی‌دانم چرا پیرمرد ذهنم را این‌گونه به خود مشغول کرده. ایستگاه مصلی همراه با من پیاده می‌شود. بین پرسیدن…

۱