ویدئویی از درخواست جواد قارایی، مستندساز مشهور برای ساخت بمب اتم در شبکهی افق مورد توجه قرار گرفته است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۶۰ مطلب
ویدئویی از درخواست جواد قارایی، مستندساز مشهور برای ساخت بمب اتم در شبکهی افق مورد توجه قرار گرفته است.
ثابتی از چهرههای رسانهای سابق جریان پایداری و از نیروهای جوان این جبهه سیاسی محسوب میشد. میتوانیم او را بخشی از حلقه رسانهای رجانیوز بدانیم که این روزها در صداوسیما و نهادهای فرهنگی خارج از دولت قدرتمند هستند و در دوران ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی نیز نقشی محوری در حکمرانی کشور ایفا میکردند.
در ادامه آبروریزیهای برنامه «جعبه سیاه»، کلیپی از برخورد عجیب میزبان برنامه شبکه افق با محمد نظری، مجری «به خانه برمیگردیم» سوژه فضای مجازی شده است.
مصطفی امامی مجری شبکه افق خطاب به همتی گفت: یک ماه پیش شما گفتید قیمت دلار ۷۳ هزارتومان است، حرف شما سیگنالی به بازار داد که قیمت دلار ۸۳ هزار تومان شد.
بازپخش برنامه جنجالی شبکه افق سیما که در روزهای گذشته حاشیههایی را با خود به همراه داشت، از روز گذشته از آنتن شبکه افق حذف شد.
فعال سیاسی اصلاحطلب نوشت: «در حقیقت پیام مرگ در برنامه شبکه افق در یک رسانه مدرن و مخاطب مذهبی، میخواهد به شکل ساده و سنتی بگوید که از خدا بترس و به فکر آن جهان باشد. این رفتار چند ایراد دارد. اول اینکه انذاردهنده صلاحیت اخلاقی و دینی این کار را ندارد. اگر کسی نزد یک عارف و تارکالدنیا برود و او چنین توصیهای نماید؛ آن را با دل و جان میپذیرد. ولی دستاندرکاران ناشناخته و احتمالا جوان که برای تولید برنامه و همین نمایش پول میگیرند، صلاحیت اخلاقی دادن چنین توصیهای را ندارند.»
آخرین برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق پس از حاشیههایی که داشته سهشنبه (۲۶ دی ماه) در جدول پخش شبکه دیده شد، با این حال واکنشها همچنان به این برنامه ادامه دارد.
در این ویدئو مشاهده میکنید که مجری برنامه جعبه سیاه شبکه افق که حالا پس از اتفاق رخ داده برای هادی عامل باعث شده بالاخره برنامهشان دیده شود، میگوید: «بچههای خلاق ما بین هزاران ایده، مرگ را انتخاب کردند برای پایان برنامه!»
«نگاه و نگرشی که مدام زندگی را به محاق میبرد و شوق زیستن را از انسان میگیرد. یاد مرگ میتواند تلنگر باشد، اما نه تمهیدی عاقلانه برای گفتوگو با یک مهمان برنامه تلویزیونی. در فرهنگ ملی و دینی ما، مهمان حبیب خداست و به نیکی رفتار کردن با او توصیه شده است. این یعنی فراهم کردن فضای شاد و باشکوه در شأن یک مهمان.»
اینجا باید بیخیال کفن اهدایی به هادی عامل شد و این پرسش را مطرح کرد که چطور یکی از برنامههای تلویزیون که قاعدتا برای آن هزینه میشود، باید شش بار بازپخش شود تا آنهم نه به دلیل خود برنامه، بلکه به دلیل یک اتفاق حاشیهای در آن، مورد توجه قرار بگیرد؟ آیا همین موضوع بهتنهایی اعتراف به شکست در برنامههای تلویزیونی نیست؟