ترنج

در مورد

ذفتر خانه

در فرارو بیشتر بخوانید

۱ مطلب

  • متهم گفت: از اتفاقی که افتاده ‌بود، خیلی ترسیدم. بلافاصله از دفتر خارج شدم و چاقو را در یک سطل زباله انداختم و دوباره برگشتم و دیدم مأموران در دفترخانه هستند. خیلی وحشت کرده‌ بودم و نمی‌دانستم آیا باید واقعیت را بگویم یا نه. از ترس همه چیز را انکار کردم.

۱