ترنج

در مورد

خیانت زناشویی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۵ مطلب

  • چند شب همسرم نیمه‌شب هذیان می‌گفت. او خیلی عصبی بود، گریه می‌کرد و می‌گفت: شهاب خجالت بکش. شهاب می‌کشمت. یک‌بار زیبا را بیدار کردم، اما هرچه پیگیر شدم چیزی نگفت. هربار شهاب به خانه ما می‌آمد، همسرم از منزل بیرون می‌رفت. بالاخره از همسرم پرسیدم شهاب به تو تعرض کرده؟ انکار کرد. گفتم من شهاب را می‌کشم. وقتی این حرف را زدم، زنم گفت: من بار‌ها به تو گفتم که شهاب آدم درستی نیست. با این کار‌ها پای من را وسط نکش. همین چیز‌ها هم باعث شد زنم از من جدا شود.

  • من از زندگی با شوهرم اصلا راضی نبودم و به‌همین‌دلیل محبت‌های پسردایی‌ام باعث شد به او علاقه‌مند شوم و با اینکه یک دختر و یک پسر دارم، به رابطه با او ادامه دهم. در این میان صابر مرتب می‌گفت: باید شوهرم را از سر راه برداریم. حالا هم فکر می‌کنم او شب حادثه وقتی ما در خانه نبودیم به منزلمان آمده و حبیب را کشته است

  • وقتی متوجه این موضوع شدم، با لاله دعوا کردم و گفتم چرا به من خیانت کرده است، اما زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت: این حرف‌ها دروغ است. لاله ادعا کرده بود من را دوست دارد و من هم حرفش را باور کرده بودم. هرچند او انکار می‌کرد و می‌گفت: با کسی رابطه‌ای نداشت، اما من، چون خودم با چشمان خودم او را دیدم خیلی حالم بد بود. مدتی بود که افسرده شده بودم. در خانه می‌نشستم و با کسی حرفی نمی‌زدم. شاید باورتان نشود، اما حتی به خودکشی هم فکر کردم تا اینکه

  • من به خواستگاری‌اش رفتم و خیلی محترمانه او را به عقد خودم درآوردم و خانواده‌اش هم در جریان بودند. لاله قبل از من با فردی ازدواج کرده و جدا شده بود و از او بچه داشت. مدت کوتاهی از عقد دائم ما گذشته بود که لاله درخواست کرد از من جدا شود. من برایش همه امکانات را فراهم کرده بودم و حتی امکاناتی را که همسر اولم نداشت برای لاله آماده کرده بودم؛ برایش ماشین و خانه خریدم، اما او گفت: درخواست جدایی دارد...

  • هنگامی که به دلایلی نتوانند افراد خانواده دور هم باشند، فضای مجازی می‌تواند با امکانات و داشتن بستری مناسب، عواطف خانوادگی و عشق بین افراد خانواده را محکم‌تر به نمایش درآورد. همواره باید روابط حقیقی خانواده را در نظر گرفت و در جهت میل به آن حرکت کرد و جایگزینی برای آن نباید انتخاب کرد و نباید به جایگزین نامناسبی اجازه داد به جای رابطه حقیقی بنشیند.