ناصرالدین شاه امامه را دوست داشت و تابستانها چند هفتهای در آن اردو میزد و به تفرج و شکار در روستا مشغول میشد. در یکی از سفرها، ناصرالدین شاه در آنجا دختر چوپانی ۱۶ ساله به نام فاطمه را دید. پادشاه با او به گفتگو پرداخت و از بیان او خوشش آمد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۷۱ مطلب
ناصرالدین شاه امامه را دوست داشت و تابستانها چند هفتهای در آن اردو میزد و به تفرج و شکار در روستا مشغول میشد. در یکی از سفرها، ناصرالدین شاه در آنجا دختر چوپانی ۱۶ ساله به نام فاطمه را دید. پادشاه با او به گفتگو پرداخت و از بیان او خوشش آمد.
عصر تاریخ عکسی از دسته جمعی زنها، غلامان و خواجهها مربوط اندرونی ناصرالدین شاه را منتشر کرد.
اولین تلفن همراه که شکل و شمایلی به تلفنهای همراه امروزی ندارد، متعلق به ناصرالدین شاه بود.
عصر تاریخ عکسی از شکوه السلطنه،مادر مظفرالدین شاه قاجار و نوه فتحعلی شاه قاجار را منتشر کرد.
مهمترین اثر تاریخی روستای افجه، قصر ناصری است؛ قصری که گفته میشود توسط اعتمادالدوله، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار در شمال روستای افجه ساخته شد. تاریخدانان میگویند که ناصرالدین شاه هر سال برای مراسم خاصی در روز مشخصی راهی این قصر در روستای افجه میشده است. البته امروز چیز زیادی از این بنای دوره قاجار به جا نمانده و آنچه از آن با عنوان قصر ناصری روستای افجه نام میبریم، درواقع پی قصر، دیواری به ارتفاع ۵متر و طول یک متر و انبوهی از آجرهای قرمزرنگ است.
محلۀ منیریۀ تهران هنوز هم به نام این همسر ناصرالدینشاه شناخته میشود. سرورالسلطنه و شمسالدوله نیز از دیگر زنانی بودند که شاه در اولین سالهای سلطنتش با آنها ازدواج کرده بود.
کانال ممالک محروسه و کتاب و دیگر منابع تاریخی از او به عنوان «خدیجه خانم عزّالسلطنه» و سی و چهارمین فرزند از ۳۷ فرزند ناصرالدینشاه قاجار نام برده که طبعا در زمان شش پادشاه زیسته است: پدرش ناصرالدین شاه، برادرش مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمد شاه و بعد از سلسلۀ قاجار هم رضا شاه و نهایتاً محمدرضا شاه.
ناصرالدین شاه زود درمییابد و نگران میشود که اگر این خبر به گوش میزبانان فرنگی برسد چه بسا در نوع رفتار با او تأثیر داشته باشد. پس برآن میشود کاری کند تا روایت مطابق میل او به پاریس منعکس شود.
وقتی ناصرالدین قاجار در سال ۱۲۴۹ شمسی به زیارت عتبات عالیات رفت در حرم مطهر امام حسین (ع) در کربلا یک نفر به فکرش رسید که در حضور ناصرالدین به جمله «هل من ناصر ینصرنی» اشاره کند و بعد ماجرایی پیش آمد شنیدنی.
ناصرالدینشاه سفر خود را به همراه یکصد نفر از تهران به سمت بندرانزلی و گذشتن از راههای صعبالعبور و گردنههای مرتفع رشتهکوههای البرز شروع کرد که چهار هفته طول کشید تا به ساحل دریای خزر برسند.