ترنج

در مورد

جنگ تحمیلی

در فرارو بیشتر بخوانید

۶۹ مطلب

  • در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عراق به شکل رسمی به ایران حمله کرد. صدام حسین در مراسمی با سخنرانی و شلیک توپ جنگی به سمت ایران این واقعه مهم تاریخی را آغاز نمود. در نخستین روز‌های حمله ارتش عراق به خاک ایران، حدود سی هزار کیلومتر مربع از خاک ایران به اشغال ارتش عراق درآمد. نیروی زمینی عراق از سه جبهه و در هر جبهه با یک سپاه به عمق خاک ایران یورش برد. هدف اولیه بخش جنوبی ارتش عراق، تصرف برق‌آسای شهر مرزی خرمشهر و پس از آن آبادان، اهواز، دزفول و سوسنگرد بود. اولین پاسخ جدی ارتش ایران به تجاوز عراق به…

  • فیلمی از آرشیو تلویزیون فرانسه از اردوگاه اسرای ایرانی در عراق نشان می‌دهد که تعداد زیادی از این اسیران، کودکان نابالغی هستند که در زمان جنگ به اسیر شده و در خاک دشمن دوران اسارتشان را می‌گذرانند. این فیلم تلخ را مشاهده کنید.

  • رسیدیم... باورم نمی‌شود این مرز ایران است. صدا هق هق یکی از اسرا از انتهای اتوبوس بلند شد. تقریباً همه اسرا سرشان را از پنجره اتوبوس‌ها به بیرون خم کرده بودند و محو تماشای تصاویری از امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب و رقص پرچم‌های برافراشته شده ایران در نوار مرزی شده بودند... از اتوبوس پایین آمدیم. لحظه‌ای چشم‌هایم را بستم و به سمت مرز چرخیدم. باد صدای مارش نظامی آشنایی را به گوش‌هایم می‌رساند. همان مارش آشنای شب‌های عملیات. چشم‌هایم را باز کردم. در محلی که برای تبادل اسرا بود روی پلاکارد…

  • در شروع جنگ ایران و عراق، عراق با آمریکا رابطه دیپلماتیک نداشت و نیز رابطه سردی را با سایر کشور‌های غربی دارا بود. در مقابل رابطه بسیار محکمی با شوروی سابق داشت. اما صدام برای گرمی روابط با سایر کشور‌ها به ویژه کشور‌های غربی و استفاده حداکثری از این رابطه‌ها برای جنگ با ایران، چه سیاستی را در پیش گرفت؟

  • آتش سنگین توپخانه دشمن در اطراف مدرسه وحشتناک بود، داخل ساختمان شدیم، به دلیل محدود بودن مکان من به ناچار ناظر مکالماتشان بودم. نامبرده چنان صحبت می‌کرد که گویی وداع آخر است. یک لحظه گفت: «صمد آنجاست؟» مادرش صمد را که فقط ۶ ماه داشت بیدار کرد، می‌شنیدم که از این سوی خط دائم صمد را صدا می‌زد، به من گفت: بیایید گوش کنید، پسرم دارد صحبت می‌کند. خلاصه آنقدر صمد، صمد کرد که اشک من و دیگران حاضر در آنجا را درآورد. سرانجام با خانواده‌اش خداحافظی کرد و به موضع آتشبار برگشتیم.

  • زندگی در جنگ مرحله نوینی از دوران پرتلاطم حضور حاج علی در دنیای خاکی بود اوج ایثار و رشادت او در شناسایی‌هایش نمایان بود، آنچنان که تمام طرح‌های عملیاتی‌اش را با تعداد اندکی نیرو با موفقیت به انجام می‌رساند. با گسترش محور‌های عملیاتی، حاج علی «تیپ ۳۷ نور» را در محور حمیدیه تشکیل داد؛ و پس از عملیات الی‌بیت‌المقدس توانست سپاه بستان و هویزه را تشکیل دهد. ایجاد پاسگاه‌های مرزی و مسئولیت پدافندی کل منطقه از فعالیت‌های دیگر او بود.

  • عملیات‌ بیت‌ المقدس‌۲ در ساعت ‌۱ و ۱۵ دقیقه‌ ۲۵ دی‌ ماه‌ ۱۳۶۶ برای‌ آزاد سازی‌ ارتفاعات‌ غرب‌ شهر ماووت‌ عراق‌ در منطقه‌ای‌ به‌ وسعت‌ ۱۳۰ کیلومتر مربع‌ آغاز شد.

  • پیش از مرگ باحالت اندوه و بغض خود و همرزمانش را فراموش شده عرصه دفاع خواند و گفت: ما انتظار میهمان نوازی نداریم، اما انتظار داریم که به سراغ‌مان بیایید، احوال‌مان را بپرسید یا در اتاق‌تان باز باشد. ما به دیدن‌تان بیاییم ما فراموش شدگان عرصه دفاع هستیم. در ادامه بخشی از سخنان قبل از درگذشت مرحوم ضرغامی را مشاهده می‌کنید.

  • آسیه باکری، فرزند شهید حمید باکری و برادرزاده شهید مهدی باکری نوشت: «به عمو مهدی می‌گن برگرد عقب می‌گه: برگردم به مردم بگم بچه هاشون رو کجا جا گذاشتم! آقای رضایی برای آخر عاقبت خودتون و راحتی اعصاب بازماندگان جنگ تحمیلی دیگه ننویسید، مرهم نیستید عذرخواهی بلد نیستین، لااقل سکوت رو تمرین کنید!»

  • سردار باقرزاده در این رابطه گفت: مضامین این نامه بسیار تعجب برانگیز است و نشان می‌دهد که هنوز این اسناد و مدارک با ما حرف می‌زنند و پیام انقلاب و امام (ره) و شهدا و خانواده‌های شهدا را مخابره می‌کنند.