ترنج

در مورد

ماسایی مارا

در فرارو بیشتر بخوانید

۶۱ مطلب

  • انکیپاتا برای پسران ۱۷ تا ۲۰ سال قبیله ماسایی جشن گرفته می‌شود. در این مراسم پس از مدتی آواز خواندن، پسران به روستای اولویروبی می‌روند و در آنجا توسط بزرگان ماسایی مورد برکت قرار می‌گیرند.

  • اهالی ماسایی مارا، بزرگترین پارک حیات وحش آفریقا، در جنوب کنیا، با استفاده از بطری‌های پلاستیکی که توسط بازدیدکنندگان منطقه در محیط زیست رها شده در حال ساخت اقامتگاه‌هایی برای گردشگران هستند. بطری‌های پلاستیکی که در طبیعت به مرور زمان به قطعات کوچکی به نام میکروپلاستیک تجزیه می‌شوند، با منابع آب و خاک مخلوط می‌شوند و آسیب جدی به اکوسیستم وارد می‌کنند. مردم محلی پس از جمع آوری بطری‌ها آن‌ها را با ماسه پر می‌کنند و آن‌ها را برای استفاده در ساخت اقامتگاه آماده می‌کنند. مردم محلی اقامتگاه‌های…

  • پرورش دام برای ماسایی‌ها اهمیت مذهبی دارد. آن‌ها معتقدند که گاو‌ها توسط نِگای (خدای باران) به آن‌ها داده شده است، و هر چه مرد گله‌های بیشتری داشته باشد، زن‌های بیشتری می‌تواند داشته باشد.

  • صد‌ها جوان از قبیله ماسایی در کنیا در یک پناهگاه حیات وحش گرد هم آمدند تا در المپیک ماسایی شرکت کنند، مراسمی که توسط حافظان محیط زیست به عنوان یک آیین جایگزینی برای کشتن شیر برگزار می‌شود.

  • زمان مهاجرت هزاران کل یالدار و عبور از رودخانه مارا در کنیا فرصت مناسبی برای شکارچیان است، با این حال گاهی اوقات با فراوانی طعمه گیج می‌شوند. این مهاجرت یکی از بزرگترین مهاجرت‌های دنیا و شگفتی‌های حیات وحش است که طی چند روز هزاران کل یال دار و گورخر از پارک ملی سرنگتی در تانزانیا به سمت منطقه حفاظت شده ماسای مارا در کنیا حرکت می‌کنند.

  • یک یوزپلنگ مورد حمله یک شیر قرار گرفت و توانست با این شیر مقابله کند تا توجه او را از توله هایش دور کند. این اتفاق در حیات وحش ماسایی مارا کنیا رخ داد و یوزپلنگ درست قبل از مداخله محیط بانان جان بچه هایش را نجات داد.

  • یک عکاس کنیایی عکسی تماشایی از یک یوزپلنگ در حیات وحش ماسایی مارا گرفته است.

  • به نظر می‌رسد تصویری که به موقع گرفته شده است، یوزپلنگی را با سه سر نشان می‌دهد.

  • یک گورخر جا مانده از گله در پارک ملی و ذخیره گاه ماسایی مارا کنیا به قلمرو شیر‌ها رسید و به میان وعده آنان تبدیل شود.

  • عکاس ۷۱ ساله گفت: غرش شیر پس از اینکه آسیب دید شبیه ماشین فرمول یک بود! آنقدر درد کشید که روی زمین دراز کشید و خود را لیس زد. ما شگفت زده شدیم.