ترنج موبایل
کد خبر: ۱۰۷۲۱۲

پیام های رای خاتمی

دکتر وحید مظفریان

تبلیغات
تبلیغات

در مورد اقدام جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای سید محمد خاتمی برای مشارکت در انتخابات مجلس نهم و این که آیا ایشان، بعد از آن شرط و شروط‌ ها، حق داشت باز رای دهد یا نه، بحث و تفسیرهای زیادی شده و کم و بیش همگی از آنها اطلاع دارند.

تفسیر و نقد عباس عبدی از عمل آقای خاتمی بنا بر دو جنبه اخلاقی و سیاسی، تحلیل و حمایت محمد علی ابطحی و تحلیل اکبر گنجی، چند نمونه از نظرهای مختلفی بود که در این مورد ابراز شد. از طرف دیگر، حداد عادل، احمد توکلی و علی مطهری، از جمله افراد شاخص اصول‌گرا بودند که بر خلاف نویسنده کیهان، از اقدام آقای خاتمی استقبال کردند و آن را "بازگشت به نظام" ارزیابی کردند.

در این میان باید به کلام و لحن رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، توجه ویژه داشت. ایشان در این دیدار گفتند «انتخابات یک رکن مهم نظام است و مردم سالاری دینی متکی به انتخابات است. بنابراین، هر فردی که به نظام اسلامی اعتقاد دارد، شرکت در انتخابات را وظیفه خود می‌داند حتی اگر انتقادهایی هم به برخی موارد داشته باشد» و در ادامه افزودند «همه کسانی که در انتخابات روز جمعه شرکت کردند، در واقع ضمن عمل به واجب، فهم صحیح خود را نشان دادند زیرا در نظام مردم‌سالاری دینی نمی‌توان از شرکت در انتخابات به بهانه برخی انتقادها انصراف داد».

تاکید ایشان بر "انتقادها" در این دو عبارت قابل توجه است و نشان می‌دهد که در سخن خود به اشخاص خاصی نظر دارند و حتی می‌توان گفت که آشکارا اشاره به آقای خاتمی و رای او داشته اند. این لحن رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهد که از نظر ایشان، عمل آقای خاتمی عملی است که از فردی معتقد به مردم‌سالاری و نظام اسلامی می‌توان انتظار داشت و ایشان عمل آقای خاتمی را در این راستا می‌بینند.

پاسخ آقای خاتمی به منتقدانش تا اندازه‌ای دیدگاه و انگیزه‌اش را برای شرکت در انتخابات روشن کرد. او در وب‌سایت رسمی خود نوشت؛ «من از موضع اصلاحات و در جهت نگاه‌داشت روزنه‌های اصلاح‌طلبی که آن را مهم‌ترین و بلکه تنها راه سربلندی کشور و دست‌یابی به آرمان های اصیل انقلاب و تأمین حقوق مردم و مصالح ملت می‌دانم و نیز برای دفع مخاطرات و تهدیدهای درونی و بیرونی اقدام کرده‌ام».

این پاسخ جناب آقای خاتمی تا اندازه‌ای جواب بسیاری از سوال‌ها نسبت به مشارکت ایشان در انتخابات را داد اما در این مورد چند نکته ی قابل توجه مطرح است که با وجود تمام مشاجرات و بحث و تفسیرهای مطرح شده، باز لازم است به آنها توجه شود.

در ابتدا بهتر است تا اندک توجهی به آن دست واکنش‌هایی بشود که از آن با تعابیری توهین‌آمیز مثل "ترسو" یا همانند آن بیان شد. معلوم است که این نوع واکنش به طور کامل از سر احساسات و بدون تاملی قابل قبول در عمل آقای خاتمی بوده است. در برابر این تعابیر احساساتی باید گفت که خاتمی خودش بیش از هر کس دیگری می‌دانست که مشارکت او چه تاثیری در گروهی از هوادارنش خواهد گذاشت و با چه موج شدید انتقادی از سوی آنان روبرو خواهد شد. این مسئله را می‌توان حتی در همین پاسخ‌نامه او دریافت. او در این پاسخ‌نامه نوشت که انتظار ندارد همگان از توضیحاتش قانع شوند. به عبارت دیگر، او می‌توانست تصور کند که بعد از مشارکت اش در انتخابات، با اعتراض کسانی روبرو می‌شود که به نوعی از نیروهای اجتماعی او محسوب می‌شوند و حتی امکان سرخوردگی آنان نسبت به خودش وجود دارد.

آیا با این حساب، باز می‌توان گفت که اقدام آقای خاتمی به مشارکت از سر انفعال یا ترس بوده یا باید گفت که او با این اقدام، خطر اعتراضات را به جان خریده و از این رو، او از سر شجاعت برای روبرو شدن با انتقاد و اعتراض هوادارانش دست به این اقدام زده است؟ بی‌انصافی است که اقدام آقای خاتمی به مشارکت در انتخابات با چنان عباراتی توصیف شود.

مسئله دیگر این که آیا او تحت فشار دوستان در انتخابات شرکت کرده است؟ با کمی دقت در پاسخ خاتمی نمی‌توان پاسخ مثبتی به این سوال داد بلکه برعکس، آقای خاتمی بنابر مشی خود از ابتدای دولت اصلاحات و اعتقادش به امر اصلاح امور جامعه، شرکت در انتخابات را انتخاب کرد.

آقای خاتمی مشی خود را بر اساس گفت‌وگو و تعامل قرار داده و در اصول او تحریم یا انصراف از انتخابات که راه افراطیون است جایی ندارد. گذشته از این، وقتی که از آقای خاتمی پرسیده شد که بر روی برگه رای چه نوشته است؟ گفت؛ «جمهوری اسلامی». در واقع، آقای خاتمی در برگه رای خود اعتقادش به اصلاحات در درون نظام را ثبت کرده و این چیزی نیست که تازگی داشته باشد. او بارها و از همان ابتدای اصلاحات بر همین مشی و طریقت بوده است. عدم شرکت در انتخابات در نظر او خروج از این مشی و دنباله‌روی از کسانی است که خود را در نظام نمی‌بینند. اما او معتقد به نظام جمهوری اسلامی است و طرح اصلاحات نیز بنابر همین اعتقاد بوده است. از این رو،‌ انتخاب خاتمی برای مشارکت در انتخابات را نمی‌توان عملی خلاف اصول او دانست بلکه آن را باید در تداوم طریقت او ارزیابی کرد و او با این اقدام هم بر ادامه طریقت خود تاکید کرد و هم خط‌ مشی آینده اش را روشن ساخت.

برخی، بعد از وقایع تاسف انگیز و پر فتنه 88 گمان بر شکست پروژه اصلاحات در چارچوب نظام بردند و به خصوص مخالفین خارج‌نشین، به دنبال ایجاد فضای تبلیغاتی برای ایجاد تصور خروج از نظام بودند. خطوط و صف‌بندی‌های سیاسی در فضای به وجود آمده از این تصورات چنان کم‌رنگ شده بود که حتی گروهی مثل سلطنت‌طلب‌ ها هم خود را چنان در کنار دیگر گروه‌ها قرار می‌داد که گویا با آنان هم‌رنگ است، حال آن که هیچ اعتقاد و التزامی به جمهوری ندارد. معلوم است که چنین وضعی نه با اهداف اصلاحات مد نظر آقای خاتمی تطابقی دارد و نه او می‌تواند خود را همراه و هم‌جهت با آن گروه‌ها بداند.

خاتمی به عنوان مهم‌ترین رهبر اصلاحات باید کاری می‌کرد و لازم بود تا او در نقطه‌ای بایستد تا با تکیه بر اصول اولیه خود راهش را مشخص سازد و تمایزش را با مسیر آن گروه‌ها معلوم کند. انتخابات نهم در عمل این فرصت را برای او فراهم آورد. به عبارت دیگر، صرف نظر از هر گونه تفسیری از این اقدام بسیار مهم آقای خاتمی، باز این نکته باقی می‌ماند که ایشان با این اقدام، روشن ساخت که کیست و چه می‌خواهد.

خاتمی بر برگه رای نوشت جمهوری اسلامی و روشن ساخت که او فردی معتقد به نظام است، هر چند که برخی در نظام این را نپسندند یا برخی در خارج تصور دیگری از او داشته باشند. او با این نوشته اعلام کرد که آنچه می‌خواهد جمهوری اسلامی است و البته از ابتدا هم همین را می‌گفت و اصلاحات را نیز برای همین می‌خواست. این دو پیام مشخصه خاتمی است که او یک بار دیگر و به روشنی با آن برگه رای اعلام کرده تا در این فضای رنگارنگ، راه خود را در برابر آن گروه‌هایی متمایز و ممتاز سازد که مسیری خارج از نظام می‌طلبند.

طبیعی است که این اقدام آقای خاتمی فقط عملی فردی نیست بلکه ایشان با این اقدام، پیام خود را به بدنه اجتماعی اصلاحات رسانده است. بدنه اجتماعی ای که هنوز او را رهبر اصلاحات می‌داند و به او و پیامش توجه دارد. این که پیام او تا چه میزان در این بدنه تاثیرگذار خواهد بود بستگی به تصمیمات و برنامه‌های او و شرایط آینده دارد اما حداقل می‌توان گفت که بعد از این، برخی تندروها نمی توانند آقای خاتمی را با گروه‌های معارض نظام، هم‌جرگه بدانند و تبلیغ کنند.

از این رو، می‌توان این تاثیر را برای رای آقای خاتمی قائل شد که حداقل، طیف قابل توجهی در بدنه اجتماعی اصلاحات از پیام ایشان استقبال کنند و به این وسیله، تکلیف خود را با گروه‌های برانداز و معارض نظام عزیز مشخص سازند. آقای خاتمی به این وسیله نقش خود را به عنوان رهبر اصلاحات در نقطه‌ای خاص بازی کرده تا جریان حامی خود را به سوی مسیری بازخواند که از ابتدا در پیش گرفته بود و مانع افراط‌گرایی در آن شود.

آنها که آقای خاتمی را خوب می شناسند، جز این، از ایشان، و البته از هیچکس جر ایشان، انتظار نداشتند.
به رغم تلاش برخی رندان اصولگرا نمای قدرت طلب برای حذف رییس جمهور اسبق ایران از حلقه نظام، آقای سید محمد خاتمی، از این پس نیز در مسیر عزت و قدرت و بهروزی نظام گرانقدر جمهوری اسلامی پیش خواهند رفت.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات

نظرات بینندگان

(۲۴ نظر)
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات