مهدی مطهرنیا تاکید کرد
سایه التهاب و امید بر مذاکرات هستهای

به گفته یک تحلیل گر مسائل بین الملل، التهاب و امید در فضای گفتمانی حاکم بر پرونده هستهای ایران در آستانه نشست بغداد سایه افکنده است.
فرارو- به گفته یک تحلیل گر مسائل بین الملل، التهاب و امید در فضای گفتمانی حاکم بر پرونده هستهای ایران در آستانه نشست بغداد سایه افکنده است.
دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه، با بیان این مطلب در گفتگو با فرارو گفت: غرب از یک سو با هماهنگی کشورهای شرقی عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد و حاضر در مذاکرات هستهای ایران در پی ایجاد فضای تعریف شدهای است تا بتواند فشارهای فزاینده و فرسایشی علیه ایران را بیشتر کند تا در یک نقطه کلیدی جمهوری اسلامی را در موضع بیان یک آری یا نه بزرگ قرار دهد.
وی افزود: از سوی دیگر غرب به خصوص ایالات متحده آمریکا در پی دمیدن روح امید به سرنوشت مذاکرات بغداد است تا با افزایش امیدواری در اردوگاه ایران برای کسب نتیجه برد - برد، درصد امتیاز خود را در این مذاکرات بیشتر کند تا هم از یک سو ایران را راضی نگه دارد و هم از سوی دیگر امتیاز کسب شده بیشتری را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا نصیب خود کند.
مطهرنیا گفت: ایالات متحده آمریکا در پی آن است که این نقشه راه ترسیم شده توسط باراک اوباما را تا برگزاری نشست بغداد ساماندهی و مدیریت کند که به این وسیله جمهوری اسلامی ایران در بغداد در موضع ضعف برای چانه زنی قرار گیرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: آمریکاییها به این نتیجه راهبردی در مورد ایران دست یافتهاند که فشارهای کم اثر و بدون برنامه ریزی نه تنها بر جمهوری اسلامی تاثیری ندارد بلکه منجر به آن میشود که ایران ققنوس وار از خاکستر این فشارها سر بلند خارج شود.
وی تصریح کرد: لذا غرب و به خصوص ایالات متحده آمریکا با درس آموزی از گذشته در کنار اعلام آمادگی برای نشان دادن حسن نیت به منظور حل و فصل موضوع هستهای ایران به دنبال ایجاد فشارهای فزاینده و پر حجم علیه جمهوری اسلامی برآمدهاند.
مطهرنیا تاکید کرد: بنابراین این اشتباه است اگر فکر کنیم که لبخندهای آمریکا به ایران در آستانه مذاکرات بغداد حکایت از تغییر استراتژی این کشور در قبال ایران دارد. تغییری هم اگر در رویکرد آمریکا در قبال ایران مشاهده میشود صرفا تاکتیکی است.
این تحلیل گر مسائل بین الملل گفت: آمریکا با تغییر تاکتیک خود به دنبال آن است تا ایران را متقاعد به تعلیق غنی سازی اورانیوم ۲۰ درصد، پذیرش خارج کردن اورانیوم ۲۰ درصد غنی شده به خارج از کشور به منظور تبدیل آن به صفحههای سوخت و از همه مهمتر امضای پروتکل الحاقی کند.
وی در ادامه با اشاره به مخالفتهای صورت گرفته با هرگونه توافق میان ایران و گروه ۱+۵ در نشست بغداد به خصوص از جانب اسرائیل گفت: رویکردهای آمریکایی و اسرائیلی در آستانه نشست بغداد اگرچه به ظاهر و در تعریف نظری دچار شکاف شده است اما آنچه که مسجل است در تعریف عملیاتی این دو رویکرد متفاوت و متناقض تکمیل کننده یکدیگر در جهت ایجاد فضای روانی برای مدیریت پرونده هستهای ایران است.
مطهرنیا در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا توقف غنی سازی ۲۰ درصد و ارسال اورانیومهای غنی شده به خارج از کشور همان خواستی نیست که جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۹ در چارچوب توافق ایران، ترکیه و برزیل دنبال میکرد و از این رو احتمالا نسبت به آن در ایران نباید اعتراضی وجود داشته باشد گفت: آنچه که ایران در سال ۸۹ در چارچوب توافق با ترکیه و برزیل دنبال میکرد رویکردی بود که تنها از سوی دولت دهم دنبال میشد.
وی افزود: در نهایت هم شاهد بودیم که پس از بررسیهای صورت گرفته در مجموعه نظام، تحلیل نهایی به اینجا ختم شد که هرگونه ارسال اورانیوم غنی شده توسط ایران به خارج از کشور خلاف عقلانیت حاکم بر کوششهای جمهوری اسلامی به منظور دستیابی به فناوری غنی سازی اورانیوم است لذا جدا از سنگ اندازیهای غرب در مسیر این توافق، به دلیل مخالفت جمهوری اسلامی توافق حاصله نیمه کاره رها شد.
این تحلیل گر مسائل بین الملل در ادامه با تاکید بر اینکه گذشت زمان فضای مذاکرات هستهای ایران با غرب را به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر نداده است گفت: پیش از این ایالات متحده آمریکا و کشورهای همسو در گروه ۱+۵ پذیرفته بودند که ایرا در صورت بسته پیشنهادی امتیاز آورغرب برای مدتی غنی سازی اوارنیوم در کشور را متوقف کند پس از آن با پذیرش پروتکل الحاقی، غرب از دست یابی به جمهوری اسلامی ایران به فناوریهای صلح آمیز هستهای تا مرز ۵ درصد موافقت خواهد کرد.
مطهرنیا در خاتمه تاکید کرد: تفاوت فضای پیشین با فضای کنونی این است که آن زمان ایران میتوانست با پذیرش بسته پیشنهادی غرب، «آب نباتهای رنگی» متفاوتی را دریافت کند اما امروز پذیرش پیشنهادهای گروه ۱+۵ در بغداد یا هرجای دیگر تنها منتج به تعلیق تحریم نفت و تا حدودی بانک مرکزی خواهد شد.