مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو بررسی کرد:
آیا آمریکا رو به فروپاشی است؟
«از این منظر می توانیم بگوییم چنین درخواست هایی تا حدود زیادی موسمی خواهد بود. مزید بر اینکه این ایالت ها، ایالت های چندان ثروتمندی در مجموعه ایالت های آمریکا نیستند و بالتبع با تبیلغات مخالفی که احزاب دموکرات و نگرش های فدرال محور ناسیونالیستی در آمریکا در تقابل با آنها بر خواهد انگیخت، اینگونه در خواست ها را تحرکاتی موسمی خواهد کرد.»
پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات 2012 و اعلام پیروزی باراک اوباما در این انتخابات، گروهی از ساکنین دو ایالت لویزیانا و تگزاس آمریکا با ارائه درخواستی رسمی در وبسایت کاخ سفید خواهان بررسی درخواست این ایالتها برای جدایی از ایالات متحده آمریکا شده اند.
در ایالت لویزیانا تا کنون پیش از 7500 نفر این درخواست را امضا کرده اند و در صورتی که در بازه زمانی یک ماهه، 25000 هزار نفر این درخواست را امضا کنند باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، مجبور به بررسی و پاسخگویی به این در خواست خواهد بود. همچنین در تگزاس تا کنون بیش از 4600 نفر این درخواست را امضا کرده اند.
درخواست جدایی این دو ایالت با استناد به دو بند از قانون اساسی و با عنوان جدایی مسالمت آمیز این ایالت برای ایجاد یک "دولت جدید"، در وبسایت کاخ سفید به ثبت رسیده است.
لازم به ذکر است این اتفاق یادآور انتخابات سال 1860 آمریکا است که در آن سال و پس از اعلام پیروزی آبراهام لینکلن، ایالات جنوبی آمریکا از ایالات متحده آمریکا کناره گیری کردند و جنگ داخلی در آمریکا شعله ور شد.
آیا ایالات متحده آمریکا به سوی فروپاشی پیش می رود؟
دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه، تحلیل گر و آینده پژوه سیاسی در گفتگو با فرارو گفت: «نکته ای که در این باره و در مرحله نخست باید مورد توجه قرار داد آن است که طرح این معنا در فضای باز سیاسی ناشی از ساختار رسانه ای آمریکا مبین عکس العمل های موجود در جناح تندروی حزب جمهوری خواه در قبال شکست سال 2008 و سال 2012 در برابر دموکرات ها است.»
وی ادامه داد: «به بیان دیگر امروز تئوریسین های حزب جمهوری خواه دریافته اند که برخوردهای سیاسی مستقیم در قالب تحرکاتی مانند تی پارتی که سارا پلین در سال 2008 پس از شکست مک کین از اوباما مطرح کرد، پاسخگو نیست.»
وی افزود: «لذا به جای رودرویی نخبگان سیاسی با اوباما و تیم دموکرات ها، در پی ایجاد فضای رودرویی توده های مردم با کاخ سفید هستند.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «جنبش وال استریت اگرچه یک جنبش توده ای، متکثر و متنوع بود اما در تحلیل نهایی به فرصتی برای اوباما تبدیل شد که معتقد به افزایش مالیات های اقشار ثروتمند در ایالات متحده آمریکا بود.»
وی خاطرنشان کرد: «شعار جنبش وال استریت هم این بود که چرا باید یک درصد آمریکایی بر 99 درصد حاکم باشد و این یک درصد کمترین میزان مالیات را بپردازد.»
وی تصریح کرد: «از این جریان در واقع اوباما بهره برد؛ اما یک پیام آشکار داشت و آن اینکه جنبش های توده ای و مردمی می توانند مسیر تحرکات کنونی را تحت الشعاع قرار دهند.»
وی ادامه داد: «جامعه آمریکایی که از منظر جامعه شناسی سیاسی یک جامعه تکثرگرای مبتنی بر گروهها است و دولت در واقع نماینده بی طرف برگزیده از سوی ملت در قالب یک حزب سیاسی مشخص (دموکرات یا جمهوری خواه) می باشد؛ اگر در چارچوب فشارهای توده ای قرار بگیرد یا به عبارت دیگر گروههای مخالف دولت حاکم در کاخ سفید بتوانند جنبش های اجتماعی موثر در مسیر مخالف حاکمان وقت کاخ سفید را شکل ببخشند دولت با چالش های جدی روبرو خواهد شد.»
این آینده پژوه سیاسی گفت: «با توجه به شکست اخیر جمهوری خواهان در مقابل دموکرات ها، من بر این باورم که در آینده نزدیک دکترین تقابلی حزب جمهوری خواه از رودرویی نخبگان سیاسی با اوباما، به تهییج توده های مردمی گرایش پیدا خواهد کرد»
وی ادامه داد: «ولی این گرایش ها به گونه ای کنترل شده در مرزهای امنیت ملی ایالات متحده آمریکا مدیریت خواهد شد؛ مگر آنکه در مسیر مدیریت این تحرکات به هدف ایجاد هیجانات توده ای علیه دولت حاکم از کنترل سیستم های امنیتی و گرایشات جمهوری خواه در این سیستم ها خارج شود.»
وی خاطرنشان کرد: «این در حالی است که اوباما تلاش خواهد کرد حداقل در دو سال نخست به دلیل چالش های موجود در سیاست داخلی و سیاست خارجی آمریکا به نوعی همگرایی با عناصر معتدل جمهوری خواه روی بیاورد.»
مطهرنیا ادامه داد: «همین عملکرد اوباما در آینده در جهت همگرایی با عناصر معتدل جمهوری خواه، تلاش عناصر رادیکال را تشدید خواهد کرد و شاید بتوان گفت زودهنگام بودن چنین درخواست هایی پس از پیروزی اوباما ناشی از شدت ضربه ای باشد که در انتخابات گذشته بر جمهوری خواهان وارد آمده است.»
وی افزود: «چرا که جمهوری خواهان با نظرسنجی های انجام شده به این باور نزدیک شده بودند که می توانند از اوباما کارتری دیگر بسازند و در دوم او را ناکام بگذارند.»
وی تصریح کرد: «این شکست در عناصر معتدل و میانی حزب جمهوری خواه تا حدودی انعکاس بسیار زیادی پیدا می کند و بالتبع در درون حزب جمهوری خواه نقدهای دورن حزبی را بر می تاباند و لذا جناح رادیکال در پی ایجاد یک فضای تحرک آمیز اجتماعی برخواهد آمد که نیروهای تندوری خود را در کنار خود نگاه دارد.»
این کارشناس مسائل بین الملل گفت: «از این منظر می توانیم بگوییم چنین درخواست هایی تا حدود زیادی موسمی خواهد بود. مزید بر اینکه این ایالت ها، ایالت های چندان ثروتمندی در مجموعه ایالت های آمریکا نیستند و بالتبع با تبیلغات مخالفی که احزاب دموکرات و نگرش های فدرال محور ناسیونالیستی در آمریکا در تقابل با آنها بر خواهد انگیخت، اینگونه در خواست ها را تحرکاتی موسمی خواهد کرد.»
وی خاطرنشان کرد: «هرچند باید منتظر ماند تا دید سیگنال های بعدی در این زمینه چیست؛ اما آنچه در سطح تحلیل کلان تاکنون تجربه شده و المان های موجود نشان دهنده چنین فضایی بر طرح این درخواست از طریق اینترنت است که باید در این فضا با توجه به سیگنال های موجود تا حدودی آینده را اینگونه رقم زد. مگر آنکه منتظر بمانیم و سیگنال های دیگری را در این مسیر مورد ارزیابی قرار دهیم.»
وی در پایان تاکید کرد: «ولی آنچه برای من مسجل است آن است که حزب جمهوری خواه باید در مسیر بازتعریف دکترین های سیاسی خود حرکت کند و گرنه در صورت موفقیت اوباما حتی به صورت نسبی در دور دوم، باری دیگر باید در انتخابات سال 2016 شاهد یک رقابت سنگین باشد که امکان پیروزی آن کاهش خواهد یافت.»