قسمت سوم سریال نهنگ آبی؛ فرار+ دانلود قسمت ۳ نهنگ آبی

در قسمت سوم سریال نهنگ آبی، آرمین با مرد موتور سواری که برای آسیب زدن به آناهیتا فرستاده شده درگیر میشود و پس از حادثهای که در پی این درگیری رخ میدهد وارد هزارتویی میشود....

آرمین مستاصل و سراسیمه از زیرزمین خانه فرار میکند و در جایی در نزدیکی همان جا به آناهیتا میپیوندد. آرمین عصبی و برافرروخته است و از دست آناهیتا هم کاری بر نمیآید و پیشنهادهای او به جایی نمیرسد. آرمین کم کم به خودش مسلط میشود و با کمک آناهیتا، جنازه را از زیرزمین خارج و در جایی بیرون شهر رها میکند.
خلاص شدن از شر جنازه اعتماد به نفس آناهیتا و آرمین را برمی گرداند و آنها دوباره از فردای آن روز به تنفس در پیچیدگیهای روابط شرکت و جنگ قدرت ادامه میدهند.
آرمین پروندهها را به دست مروارید میرساند و به خاطر شرایط پیش آمده و احساس خطری که میکند، سعی دارد از زیر بار مسئولیت کار کردن خصوصی برای مروارید شانه خالی کند. اما مروارید با پیشنهادی ۵۰ میلیون تومانی بار دیگر آرمین را وسوسه میکند.

پس از رفتن مروارید، نادر به دفتر کار خصوصی آرمین میآید و میخواهد که با او گفتگو کند. قصد نادر از این دیدار سر در آوردن از کار مروارید است و برای رسیدن به این مهم از در تهدید و ترساندن آرمین وارد میشود.
قسمت سوم نهنگ آبی با صلابتتر از دو قسمت قبل ادامه مییابد. سییر پیچیده شدن داستان و روابط بین شخصیتها قابل درک و جذاب است؛ و بیننده با تغییرات کاراکترها همراه میشود. روند تغییرات آرمین مشرقی از یک دانشجوی ساده و منزوی تا کسی که میتواند آدم بکشد و در روابط پیچیدهی مافیا گلیم خود را به بهترین نحو از آب بیرون بکشد، دیدنی است.
آرمین لحظه به لحظه بیش از قبل احساس قدرت میکند. گذر از دردسرهایی که برایش پیش آمده و نوع روابطی که با دیگران برقرار میکند، اعتماد به نفس او را بیشتر و بیشتر میکند. او پس از گذشتن از ماجرای هک کردن سیستم نادر و بعد از قتل یک آدم و سر به نیست کردن او، خود را در میان کسانی مییابد که یک به نوعی به او نیاز دارند.
این احساس قدرت فکر آرمین را باز میکند و برای او طرحها و نقشههای مختلفی به ارمغان میآورد و هر چه روابط عاطفی اش با ژاله و آناهیتا و حتی مروارید پیچیدهتر میشود او تسلط بیشتری روی خودش حس میکند. آرمین خودش هم از گشایشی که در افکارش به وجود آمده و از تواناییهای پنهان خودش شگفت زده شده است، اما همهی توان خود را به کار میگیرد و در هزارتوی روابطی که در مقابلش قرار گرفته است، پا میگذارد.
نهنگ آبی کماکان از ریتم خوبی برخوردار است. شخصیتها در زمان لازم، کنشهای لازم را انجام میدهند و میروند. بدون اندکی گزافه گویی و بدون فوت وقت. تماشاگر هم زمان با آرمین از پیچیدگیهای روابط مافیاگونه سر در میآورد و گیج نمیشود و گرههای جدیدی هم که به واسطهی ورود آرمین ایجاد میشوند قابل فهم میشوند. اتفاقات هر قسمت و مسیر کلی آیندهی داستان به راحتی قابل پیش بینی نیست و این جذابیت سریال را برای پی گیری افزون میکند.
حضور و معرفی شخصیتها به جا و به موقع است. در این قسمت مصطفی زمانی در نقش جهان حضور کوتاه، اما چشم گیری دارد که ما را برای دیدن بیشتر او در قسمتهای بعد چشم انتظار میگذارد. جهان در ظاهر یک ساقی است که با آناهیتا ارتباط دارد و همچون همهی مردان زندگی آناهیتا نوع رابطه اش با او سر راست و واضح نیست. همهی اینها سبب شده است که مخاطبان برای آمدن هر قسمت جدید از سریال لحظه شماری و بی قراری کنند.
قسمت سوم سریال نهنگ آبی کماکان مخاطبانش را راضی و تشنهی دیدن ادامهی سریال نگه میدارد. هنوز خیلی از شخصیتها وارد داستان نشده اند. شخصیتهایی که هرکدام حتما رنگ و بویی تازه را به نهنگ آبی تزریق میکنند و بازیگرانشان از بهترینهای این عرصه اند.