bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۹۸۱۶۶

تهدید به بازداشت در نمایشگاه کتاب!

به خاطر فیلمبرداری از پارکینگ خالی نمایشگاه کتاب، پلیس‌ها گفتند باید فیلم را پاک کنم وگر نه بازداشت می‌شوم!

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۳ - ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸

تهدید به بازداشت در نمایشگاه کتاب!

افشین داورپناه؛ روز جمعه که شلوغ‌ترین روز نمایشگاه کتاب بود، پارکینگ ضلع جنوبی نمایشگاه تعطیل بود! ترافیک خیابان شهید بهشتی بسیار سنگین بود. ماشین‌ها از جلوی پارکینگ خالی نمایشگاه می‌گذشتند و پلیس‌های راهور، از مردم می‌خواستند که خودروهای‌شان را در خیابان‌ها و کوچه‌های اطراف پارک کنند! تا چندین و چند خیابان آنسوتر همه کوچه‌ها و خیابان‌های پر از ماشین بود و جای پارک نبود! همه در گرمای هوا و بی‌پارکینگی خسته، کلافه و سرگردان بودند.

در اطراف پارکینگ تابلو‌هایی نصب بود که نوشته بود: پارکینک نمایشگاه از ۸ تا ۱۶ اردیبهشت تعطیل است! عجیب بود! در زمانی که مهمترین زمان برای استفاده از پارکینگ است چرا آن را تعطیل کرده‌اند؟ جالب این بود که در همین حین، افراد سودجویی هم در کوچه‌ها و خیابان‌های اطراف، ایستاده بودند و از مردم به خاطر پارک کردن خودروهای‌شان، پول پارک می‌گرفتند!

موبایل را روشن کردم و از پارکینگ خالی چند ثانیه فیلم گرفتم. در این فکر بودم که مطلبی انتقادی در این باره بنویسم. به هر حال وقتی نمایشگاه را به وسط شهر منتقل می‌کنید باید فکر حداقل پارکینگ باشید. اصلا چرا باید این پارکینگ خالی و آماده، که هر سال باز بوده، حالا بسته باشد؟ آیا مسئولان نمایشگاه هم همین سردرگمی و گرما و بی‌پارکینگی را تجربه می‌کنند؟ البته یقیناً همه باید سعی کنند از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند، ولی وقتی پارکینگ وجود دارد، از آن باید استفاده کرد وگرنه برای چه ساخته شده؟

با همین پرسش‌ها به سمت نمایشگاه رفتم که در ورودی مصلی دو نفر پلیس راهور مودبانه مرا صدا زدند و از من پرسیدند: شما عکس گرفتید؟ گفتم: فیلم گرفتم. پرسیدند چرا؟ من پرسیدم: فیلم گرفتن ممنوعه؟ گفتند: بله. پرسیدم: پس چرا هیچ تابلوی عکس‌برداری ممنوع نصب نشده؟ گفتند: شما از ماشین‌های پلیس فیلم گرفته‌اید که نباید فیلم می‌گرفتید. فیلم را پخش کردم تا ببینند در فیلم من هیچ ماشین پلیسی نیست. گفتند: به هر حال باید فیلم را پاک کنید. مرا به اتاق حراست راهنمایی کردند که نرفتم. سه پلیس با لباس‌های سبز هم آمدند ـ. احتمالا پلیس حراست نمایشگاه! گفتند فیلم را برای چه می‌خواهید: گفتنم برای نوشتن مطلبی انتقادی! پرسیدند: خبرنگارید؟ گفتم: خبرنگار آزادم هستم.

یکی از پلیس‌ها تهدید کرد که اگر فیلم را پاک نکنید به کلانتری منتقل می‌شوید! بازداشت می‌شوید تا بروید دادگاه. گفتم: مشکلی نیست. همین کار را بکنید! پلیس دیگری را صدا زدند که گویا ارشد آن‌ها بود؛ او هم صرفا تاکید می‌کرد کارتان غیرقانونی است و هیچ پاسخی درباره اینکه چرا تابلوی «عکسبرداری ممنوع» نصب نیست، نداشت ...

من توجیه و قانع نشدم ... رفتارشان مودبانه بود، اما کردارشان مبتنی بر زور و بی‌منطقی! در واقع خواسته آن‌ها غیرقانونی بود. چرا باید یک فیلم معمولی که هیچ ممنوعیتی برای آن اعلام نشده بود را پاک می‌کردم؟

بعد از چند دقیقه در نهایت مجبور شدم فیلم را پاک کنم.

گفتم: فیلم را پاک می‌کنم، اما برمی‌گردم و دوباره فیلم می‌گیرم! و بعد بدون خداحافظی محل را ترک کردم.