دانشجوی نخبه یا کلاهبردار بزرگ؛ قصه از کجا شروع شد؟

کمی بعد از انتشار خبر دستگیری این دختر جوان، عکسهای او در محیط دانشگاه شهید بهشتی، یکباره از صفحه اینستاگرامش حذف شد و بعد از چند ساعت او در استوریهای اینستاگرام شروع به توضیح درباره این اتفاق کرد. او گفت: با کسانی که با آبروی او بازی کردهاند برخورد قضائی میکند. او در فیلمهای منتشرشده از خود عنوان میکند که دانشجوی قلابی نیست و از هیچ راه غیرقانونی وارد دانشگاه شهیدبهشتی نشده است.
قصه از کجا شروع شد؟
خانم «م. م» دختر جوانی است با ۶۵ هزار دنبالکننده در فضای مجازی، به سرعت به پیغامها پاسخ میدهد و حداقل در دو روز گذشته هیچکس پشت درهای بسته پاسخ او نمانده است. او خود را کارآفرین و صاحب یک شرکت کارآفرینی معرفی میکند، در کنفرانسهای کارآفرینی شرکت کرده و سخنرانی میکند. بارها در تلویزیون به عنوان رتبه برتر در برنامههای کنکوریها ظاهر شده و درباره قبولی در کنکور راهکار ارائه داده است. در اینستاگرام او میتوان عکسهایی در محیط دانشگاه شهید بهشتی، با روپوش دانشگاهی هم پیدا کرد.
کمی بعد از انتشار خبر دستگیری این دختر جوان، عکسهای او در محیط دانشگاه شهید بهشتی، یکباره از صفحه اینستاگرامش حذف شد و بعد از چند ساعت او در استوریهای اینستاگرام شروع به توضیح درباره این اتفاق کرد. او گفت: با کسانی که با آبروی او بازی کردهاند برخورد قضائی میکند. او در فیلمهای منتشرشده از خود عنوان میکند که دانشجوی قلابی نیست و از هیچ راه غیرقانونی وارد دانشگاه شهیدبهشتی نشده است.
دکتر جهانپور، مدیرکل روابط عمومی وزارت بهداشت، با اشاره به جزئیات این اتفاق و همچنین وجود نام این فرد در فهرست حضور و غیاب دانشگاه شهید بهشتی میگوید: من فهرست را ندیدهام، اما همانطور که پیشتر گفتهام، اینکه چه تخلفی اتفاق افتاده و چه افرادی غیر از این خانم در این تخلف دخیلاند، برای ما روشن نیست و امیدوار بودیم که بعد از بازداشت تحقیقاتشان کامل شود، اما ایشان خیلی زود آزاد شدند. قطعا ایشان اطلاعات زیادی دارد و به نیروهای قضائی در این زمینه کمک میکند، هرخلافی اتفاق افتاده باشد، قطعا من هم بعید میدانم این فرد تنها باشد. یک دختر ۲۲ ساله حداکثر خلافش میتواند حضور در محیط دانشگاه بدون مدارک دانشجویی باشد که از این موارد کم نیست، ولی اینکه این فرد در بیرون از محیط دانشگاه برای مراکز آموزشی کنکور برنامه بگذارد و حتی در تلویزیون مدعی نخبهبودن بکند و افرادی شارلاتان او را به عنوان نخبه در تلویزیون به خورد مردم بدهند و تبلیغات کلاسهای کنکور و این بازیهای کنکوری را برای مردم اجرا کنند، به یک نفر وابسته نیست. دانشگاه شهید بهشتی در حال تنظیم شکایت قضائی از این فرد است و معتقد است که اطلاعات زیادی درباره روند تخلفات دارد. ادعاهای او مبنیبر نخبهبودن بههیچوجه از نظر ما پذیرفته نیست و پذیرش در کنکور بههیچوجه از این مسیرها اتفاق نمیافتد و اینها ادعاهی واهی فردی است که ممکن است خودشیفتگی یا اختلال شخصیت داشته باشد.
او تصریح کرد:، ولی اینکه فردی از ابزارهایی مثل (عکس در فضای دانشگاهی) استفاده کند، برای اینکه بتواند با مجموعههای آموزشی کنکور ارتباط بگیرد، نشان میدهد تخلفات این فرد به یک نفر برنمیگردد و امیدواریم دستگاه انتظامی و قضائی با بررسی اطلاعات موجود ابعاد این قضیه را مشخص کند و هر فرد متخلف مرتبط با این پرونده را دستگیر کند.
او در پایان درباره آزادی سریع این فرد نیز گفت: دلیل آزادی ایشان را نمیدانم. احتمالا مقام قضائی در برابر وثیقه او را آزاد کرده. اما اینکه فردی که مدعی است خانوادهاش خارج از کشور زندگی میکنند و به عنوان نخبه آمده و ظرف کمتر ۲۴ ساعت برایش وثیقه تأمین میشود و باز در فضای مجازی شروع به ادعاهایی جدید میکند، در حد و اندازههای این دختر جوان نیست و فکر میکنم بههرحال سیاست و اتصالی به هر فردی، در مورد این خانم قابل بررسی است.
علاوه بر این محسن دالوند، رئیس دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نیز درباره این اتفاق گفت: این فرد کلاهبردار با سوءاستفاده از فضای ورودی مخصوص بیماران وارد دانشکده دندانپزشکی شده و ضمن حضور در برخی فضاهای آموزشی، اقدام به تبلیغات در فضای مجازی کرده و خود را به عنوان دانشجوی نخبه این دانشگاه معرفی کرده است. این فرد با برقراری ارتباط از طریق فضای مجازی و برخی شبکههای تلویزیونی اقدام به تبلیغات شخصی خود درباره مشاورههای کنکور و برنامهریزی کرده و نامبرده فاقد هرگونه سابقه در سامانههای یکپارچه آموزشی و بایگانی پروندههای آموزشی دانشگاه است و هیچگونه رابطهای اعم از آموزشی و مشابه آن با دانشکده دندانپزشکی ندارد.
خود این دختر جوان البته در مصاحبه با ما ماجرا را جور دیگری روایت میکند؛ او اگرچه میپذیرد که بهشکلی نامتعارف وارد دانشگاه شده، اما میگوید قربانی افرادی شده است که او را به این شکل در دانشگاه پذیرش کردهاند. او در پاسخ به این سؤال که آیا شما دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی هستید، گفت: بله. من با ارائه رزومه خودم به یکی از مسئولان دانشگاه ثبتنام شدم و خودم هم میدانم که این روال منطقی نیست و این سؤال را نباید از من بپرسید که چرا من را پذیرفتند، باید از آنها بپرسید که چرا برخلاف آییننامه عمل کردهاند.
ماجرای صندلیفروشی دانشگاهی
داستانی که در ۴۸ ساعت گذشته جنجالی شده است، فقط بخشی از ماجرای بزرگ صندلیفروشی در دانشگاههاست. مطابق آنچه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به خبرنگار «شرق» میگویند: این دختر در بیشتر کلاسهای عملی دانشگاهی دیده میشده و شاید دلیل این حضور حضوروغیابنکردن در این کلاسها بوده است. دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی این دختر جوان را یکی از قربانیان صندلیفروشی در دانشگاه میدانند که به گفته خودش ۵۰۰ میلیون تومان برای حضور در دانشگاه هزینه کرده؛ ولی به دلیل ایجادم شکل و تنش با کسانی که او را به دانشگاه آوردهاند، حالا چنین بلوایی از حضور او به پا شده است. فقط کافی است واژه خرید صندلی در دانشگاه را در صفحات مجازی جستوجو کنید، شمارههای زیادی هستند که به شما پیشنهاد میکنند با پرداخت مبالغی دانشجوی یکی از دانشگاههای معتبر کشور شوید. در واقع بیشتر هم صندلیهای رشته پزشکی هستند که با پولهای نجومی خریدوفروش میشوند. مطابق اطلاعات موجود درحالحاضر ۲۲ دانشگاه علوم پزشکی دانشجوی پولی در رشتههای مختلف میگیرند.
این دانشجویان کمکم صندلیهای پردیسهای اصلی دانشگاهها را پر کردند. حجم حضور دانشجویان پولی در کنار پذیرفتهشدگان سهمیههای آزاد در دانشگاههای دولتی به حدی بالا رفت که صندلی خالی در کلاسهای درس کم میشد و استادان هم به دلیل اختلاف فاحش سطح علمی دانشجویان مطالب را با سطح علمی پایینتر ارائه میدادند؛ اما مسئله اینجاست که حالا ادعا میشود افرادی هستند که از شما بین ۳۰۰ میلیون تا یک میلیارد پول میگیرند تا نام شما را بدون هیچگونه سختی وارد سیستم دانشگاهی بکنند.
او افزود: افرادی در صداوسیما حضور دارند که خود را رتبه برتر کنکور معرفی کرده و از این راه میلیاردها در این چند سال کسب درآمد کردند.
او درباره صندلیفروشی نیز میگوید: ماجرای فروش صندلیهای پزشکی چند سالی است ک. به صورت اخبار سری از آن یاد میشود؛ اما امسال میبینیم که در فضاهای مجازی علنی تبلیغ میشود و قیمتها مشخص است و الان رقابت بیشتر در زمینه این است که چه کسی با قیمت کمتری صندلی میفروشد. از ۸۵۰ میلیون تومان، نرخ داده میشود تا ۴۵۰ میلیون تومان. حدود ۱۰ درصد این مبلغ به دلال آموزشی میرسد؛ یعنی کسانی که با عنوان مشاور معلم در مراکز آموزشی دولتی و غیردولتی حضور دارند و دنبال طعمه در طول سال میگردند؛ یعنی دانشآموزانی که توانایی مالی دارند و درعینحال برایشان تحصیل مهم است و بعید است که بتوانند به رتبههای برتر دست پیدا کنند تا پزشک شوند. بااینحال رابطه صمیمانهتری با این افراد برقرار میکنند، خدمات بیشتری به آنها ارائه میدهند و اطمینان دانشآموز را جلب میکنند؛ اما بعد که دانشجو موفق نمیشود، اعلام میکنند امکان خرید صندلی وجود دارد. آنها بخش کمی از پول را برمیدارند و بقیه آن را به کسانی که باید آن دانشجو را به صورت رسمی ثبتنام کنند. اینجا پای مراکز چندگانهای به میان میآید که باید خطاکاری اثبات شود؛ اما در دانشگاه آزاد اتفاق بدی میافتد و آن انتقال دانشجویان از یکسری رشته به رشتههای دیگر است که از نظر سطح تراز علمی بین دو رشته اختلاف وجود دارد. اختلاف در حدی که رتبه ۲۰ هزار کنار رتبه هزار، بدون پرداخت هزینه بنشیند. این ماجرای رانت در اختیارگذاشتن صندلیهای پرمتقاضی به معضلات جدید تحصیلی در زمینه عدالت تبدیل شده است.