امین عربی
محاسبات دقیق مبنای اصلاح هدفمند کردن یارانهها برای رونق تولید
سه نکته مهم در هدفمندی یارانهها
۱- هدفمند سازی یارانهها بعد از الزامات و برنامههای مربوط به هموار کردن مسیر جهت پیوستن به سازمان تجارت جهانی و رقابتی نمودن کالاهای داخلی، نتایج مطلوبی مانند بهینه سازی مصرف انرژی، کاهش شدت انرژی در صنعت و استفاده بیشتر از منابع تجدید پذیر بجای منابع تجدید ناپذیر را به همراه داشته است. افزایش قیمت حاملهای انرژی به عنوان یک ابزار اقتصادی در کنار توصیههای فرهنگی، زمان استفاده از منابع انرژی که بخشی مهمی از آن متعلق به نسلهای آینده است را طولانیتر نموده و کاهش مصرف آن در بهبود محیطزیست بسیار موثر است. از سوی دیگر آسیبهای اقتصادی ناشی از افزایش قیمت ها، هزینههای بخش تولید و خانوارها را افزایش و در نتیجه رفاه عمومی را کاهش میدهد که با تخصیص بهینه درآمدهای ناشی از افزایش قیمت ها، میتوان تعادل جدیدی با رفاه بیشتر بدست آورد.
۲- در محاسبه دقیق درآمد ناشی از افزایش قیمتها، لازم است میزان کاهش مصرف را در نظر گرفت و میزان افزایش قیمتها برای واحدهای تولیدکننده حاملهای انرژی و تاثیری که بر تولید آنها دارد محاسبه شود. به نظر میرسد در محاسبه میزان درآمد حاصل از افزایش قیمت حاملهای انرژی، میزان کاهش مصرف و افزایش هزینه تولید که هردو میزان درآمد دولت را کاهش میدهند ملحوظ نشده بود؛ لذا پس از محاسبه دقیق، نسبت به تخصیص آن بین مردم، واحدهای تولیدی و دولت تصمیم گیری شود. هزینه واحدهای تولیدی حاملهای انرژی از این جهت مهم است که محاسبات براساس میزان تولید و برنامههای توسعه شکل میگیرد و مشکلات موجود در فرآیند تولید و توسعه برنامههای هدفمندسازی را با موانع جدی روبرو میسازد. به نظر میرسد در هدفمندسازی یارانهها برنامه توسعه تولید حاملهای انرژی مد نظر بوده و در زمان اجرای هدفمندی یارانه این مهم به دلیل مشکلات مالی و فنی رها گردید. با توجه به خالص نرخ رشد جمعیت و برای جوابگویی نیاز درآمدی، دولت میبایست اقدام به سرمایه گذاری در حوزههای انرژی نماید. به عبارتی نرخ رشد فروش حاملهای انرژی بایست حداقل برابر نرخ رشد خالص جمعیت باشد.
۳- بخش عمدهای از درآمدهای غیر نقد (تعهدی) حاملهای انرژی بطور معمول از طریق قبوض مشترکین دریافت میشود و این قبوض دارای بازه زمانی و مهلت پرداخت میباشد و پرداخت بسیاری از مشترکین اعم از خانوارها و مراکز تولیدی بخصوص در زمان بحرانهای اقتصادی با موانعی روبروست که مشکلات ناشی از آن به درستی در نظر گرفته نشده است.
تخصیص درآمدهای ناشی از هدفمند سازی یارانهها
۱- تصمیم گیری در مورد ۳۰ درصد از یارانهها برای واحدهای تولیدی به منظور حمایت از تولید از طریق بهینه سازی مصرف انرژی و افزایش بهرهوری، جبران بخشی از هزینهها و توسعه سیستم حمل و نقل، ژرف نگری قانون را نشان میدهد. متاسفانه محاسبات دقیقی برای موارد مطرح شده در این رابطه و برنامههای دولت برای افزایش بهره وری و کمک به واحدهای تولیدی و توسعه سیستم حمل و نقل صورت نگرفت و ممکن است برای دستیابی به اهداف مورد نظر نیازمند منابعی کمتر یا بیشتر از ۳۰ درصد یارانهها باشد.
۲- بر اساس قانون هدفمندسازی یارانهها ۲۰ درصد از درآمد یارانهها در اختیار دولت به منظور جبران آثار افزایش قیمتها بر اعتبارات هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای قرار میگیرد. قانونگذار با خردورزی و دوراندیشی آثار افزایش قیمت بر سرمایه گذاریها را مد نظر داشته و راهکار مطمئنی ارایه داد. در عمل به دلیل گفته شده و تفاوت درآمد مورد انتظار و درآمد واقعی، این بخش از قانون نیز با مشکلات همراه بوده و تجربه چند ساله، میزان دقیق نیاز دولت به سرمایهگذاری برای حفظ و توسعه تولید را نشان میدهد که محاسبه دقیق آن لزوم اصلاح قانون هدفمندسازی یارانه را یادآوری میکند.