دانلود قسمت ۳۹ سریال دل؛ قسمت سی و نهم دل

منوچهر هادی دربارهی سردی نقش رستا و بازی ساره بیات پیشتر گفته بود که این کاراکتر گویی مرده است (نقل به مضمون) و بی عملی و بلاتکلیفی کاراکترش را به خاطر بلایی که ابتدای داستان بر سرش میآید میداند. اما آرش چطور؟ آیا بی خاصیتی این شخصیت هم به خاطر شکست عشقیای است که در ابتدای سریال خورده است؟!

اما ارش ققط به راه آوا بسنده نمیکند و نیاز به ناهید، مادر آوا، میبرد. ناهید نیز همه چیز را از ابتدا تا انتها برای آرش تعریف میکند و آرش بعد از مدتها پی میبرد که چه بلایی سر عشقش آمده است.
از سویی دیگر رستا هم با پیدا کردن عکس خودش لای کتاب نکیسا به عشق قدیمی او به خودش و انگیزهای که سبب ارتکاب آن جنایت در حق خودش شد پی میبرد. قدم بعدی رو در رو شدن رستا با نکیسا و همچنین آرش با رستا و نکیسا است.
با رسیدن به قسمت سی و هشتم دیگر هیچ رازی میان کاراکترها وجود ندارد و دو قسمت بعدی سریال صحنهی تسویه حسابهای شخصیتها خواهد بود.
با باز شدن همهی گرههای داستان و نگاه به عقب متوجه سادگی و دم دستی باز شدن گرهها میشویم. آرش بعد از این همه وقت گذراندن با آوا و شنیدن بهانههای کودکانهی ریز و درشت او به هیچ چیز شک نمیکند، اما با شنیدن جملهای کوتاه از مادرش سرنخ همهی گرهها را پیدا میکند!
آرش حتی به خودش هم رودست میزند. او که تصمیم دارد با نقش بازی کردن برای آوا او را وادار به اعتراف کند دلش طاقت نمیآورد و سراغ ناهید میرود. ناهیدی که در تمام این مدت حی و حاضر بوده است و آرش خیلی زودتر از اینها میتوانست با صحبت کند.
ماراتن سریال دل دیگر فاصلهای تا خط پایان ندارد. امید میرود که در دو قسمت آینده تکلیف داستان دل و شخصیت هایش روشن شود و قسمت پایانی اش بستهترین پایان ممکن برای یک سریال باشد. چرا که این قصه به حد کافی کش پیدا کرده است و پایانی باز برای این سریال فقط و فقط پروندهی فاجعهی کارگردانی منوچهر هادی را پربارتر میکند و هیچ سود دیگری برای هیچ کس ندارد...