خصولتیها متهم اصلی افزایش نرخ دلار هستند
پشت پرده افزایش قیمت دلار

نرخ دلار باید بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان باشد البته باید زیر ۱۵ هزار تومان باشد، اما به خاطر کمبود دلار و گرفتاریهای کنونی میگویم بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان. اما این را منتشر کنید تا ثبت شود هر کس دلار نگه دارد متضرر خواهد شد. سال دیگر این موقع قیمت دلار کاهش خواهد یافت. اگر کسی دلار داشته باشد بفروشد برود سپرده بانکی کند یا اوراق بدهی دولت بخرد سال دیگر ۲۰ درصد بازدهی دارد یعنی ۲۰ درصد پولش افزایش پیدا میکند. اما دلار سال دیگر بیست درصد کاهش پیدا میکند. یعنی کسی که دلار نگه دارد ۴۰ درصد ضرر میکنند نه به خاطر اینکه دلار ۲۰ تا ۴۰ درصد پایین میآید. به خاطر اینکه ۲۰ درصد سود سپرده را از دست میدهد و ۲۰ درصد هم به خاطر کاهش قیمت دلار. افزایش نرخ دلار تخلیه میشود. مقداری از آن قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تخلیه میشود و یک بخشی هم به رئیس جمهور بعدی میسپارند تا آن زمان تخلیه شود؛ اتفاقی که در تحریمهای قبلی هم افتاد و شاهد آن بودیم.
به گزارش فرارو، نرخ دلار که در روزهای گذشته حتی در برخی ساعات به ۲۲ هزار تومان هم رسیده بود در معاملات ابتدایی روز سه شنبه در بازار آزاد به ۲۸ هزار و ۱۰۰ تومان به فروش رسید و با قیمت ۲۸ هزار تومان خریداری شد.
اما چرا نرخ دلار بار دیگر روندی صعودی در پیش گرفت و بانک مرکزی در این میان چه باید بکند؟

او افزود: نسبت به دو سه سال پیش حقوق کارمندان و اغلب مردم دو برابر حتی کمتر شده است. از طرفی به خاطر کرونا و طبق دادههای مرکز آمار یک میلیون و دویست نفر شاغل از بازار کار خارج شده است. بعد باتوجه به رکود تورمی وقتی درآمد مردم دو سه برابر شده دلار شش برابر شده یعنی سه برابر درآمد مردم شده است و تقاضای مصرف ندارد. حتی وقتی نقدینگی را نگاه کنید نقدینگی که الان ۲۷۰۰ میلیارد تومان است اگر تقسیم بر نرخ دلار بکنیم ارزش دلاری آن ۱۲۰ میلیارد دلار میشود درحالیکه میانگین سالانه ۲۴۰ میلیون دلار بوده است یعنی نقدینگی هم آنقدر قدرت نداشته که قیمت دلار را بالا ببرد. تقاضای مصرفی هم وجود نداشته است. میرسیم به عرضه و تقاضا یعنی ما دو سه سال پیش ۱۰۰ میلیون دلار ارز داشتیم الان سی چهل میلیون دلار یعنی یکسوم آن موقع؛ اگر هم کمبود عرضه دلار را هم در نظر بگیریم دلار باید سه تا چهار برابر شود نه اینکه هفت هشت برابر شود. نه تقاضایی وجود دارد نه نقدینگی وجود دارد نه قدرت خریدی وجود دارد هیچ چیزی وجود ندارد که بخواهد دلار را بالا ببرد.
وی ادامه داد: متأسفانه کسانی که دلار را در اختیار دارند با احتکار دلار و عدم عرضه آن به بازار و یا هر عملیات دیگری نرخ دلار را بطور مصنوعی و غیرواقعی بالا بردند. نرخ واقعی دلار را اگر بخواهیم حساب کنیم باید ۱۲ هزار تومان باشد نه ۲۸ هزار تومان.
این کارشناس عنوان کرد: پس از انتخاب بایدن جو روانی بازار شکسته شد و نرخ دلار روند کاهشی در پیش گرفت، اما دوباره این روند صعودی شد، چون کسانی که دلار دستشان است از سفتهبازان و نوسان گیرها و بخشی از صادرکنندگان شروع به مداخله در بازار کردند. بانک مرکزی هم متأسفانه از دو سه سال پیش اعلام کرده است که ما همهچیز را به بازار سپردیم و فرایند طبیعی خودش نرخ را تعیین میکند. اما قطعاً تجربه این دو سه سال نشان داد که فرایند بازاری وجود ندارد. غیر از اینکه عدهای که دلار دستشان است بخواهند به قیمت بالاتری آن را بفروشند. قطعاً اینجا دولت و بانک مرکزی باید وارد عمل بشوند. در جریان تحریمهای قبلی در سال ۹۱-۹۲ در پایانههای باربری و خیلی از ورودیها واردات و قاچاق را کنترل میکردند و بالاخره کنترلی بر بازار وجود داشت آن موقع با اینکه تحریمها بود دلار نهایتاً سه چهار تومان بالا رفت. اما اینبار همه چیز را به بازار واگذار کردند و یک هرجومرج کامل اتفاق افتاده است.
وی افزود: آن هم چه بازاری؟ بازاری که هر کسی که پول دارد میرود دلار میخرد و احتکار میکند. بازاری که صادرکننده ارز را وارد نمیکند و میگوید نمیتوانم صادر کنم. اگر نمیتوانی صادر کنی پس چرا صادر میکنی؟ مواد غذایی و گوجه دارد صادر میشود قیمتش بالا میرود و ارز آن وارد بازار نمیشود پس این چه کاریست؟ چرا صادر میکنید؟ بانک مرکزی بایستی با اقتدار بازار ارز را کنترل کند نه اینکه آنطور که آقای همتی روز جمعه گفت همه چیز را بسپارد به سازوکار بازار. کدام بازار؟ بازار آزاد دزدبازار است. ما نتیجه این سیاست همتی را از دو سال و نیم پیش دیدیم. این سیاست مملکت را به نابودی کشانده است. در دنیا هم دیگر سیاست بازار آزاد آن موضوعیت قبلی را ندارد. مجمع اقتصاد جهانی که مرکز سرمایه داری دنیاست میگوید دیگر باید از بنیادگرایی بازار آزاد دور شویم یعنی آنهایی که میگفتند همه چیز را به بازار آزاد بسپاریم به این نتیجه رسیدند که این جوابگوی نیازهای مردم نیست؛ چه برسد به اقتصاد دزد بازار ایران که هیچ چیزی سر جای خودش نیست.
او اضافه کرد: فقط بحث دلار نیست. بحث این است که با گرانی دلار هر کسی هر چقدر میتواند هر اجحافی در حق مردم میکند. وقتی دلار بالاتر میرود مردم که نمیتوانند دلار مصرف کنند، نمیتوانند وسایل مصرفی وارداتی تهیه کنند کمتر کسی قدرت خرید این کالاها را دارد، چون قیمتها غیرواقعی است. بنابراین یک عده خاص حداکثر سوءاستفاده را از این وضعیت میکنند و متأسفانه دولت و بانک مرکزی هم با آنها همراهی میکنند. توقع ما این است که اقتصاد از این وضع بیرون بیاید. هیچ دلیلی ندارد که دلار بخواهد با این قیمت فروخته شود. افزایش نرخ دلار شده ابزار گرانفروشی و تورم و غارت مردم آن هم توسط عدهای که به دلار دسترسی دارند. درحالیکه قیمت نهادهها اصلاً نسبت به پارسال بالا نرفته است، اما پتروشیمی، فولاد و چه و چه گران کردند. آبانماه پارسال دلار ۱۱ هزار تومن بود. از پارسال تا الان که دلار چند برابر شده است چقدر هزینههای تولیدی بالا رفته است؟ هزینه تولیدی مس، پلاستیک و فولاد مگر چقدر بالا رفته است که قیمتها آنقدر افزایش پیدا کند؟ اینها همه در سایه افزایش قیمت دلار است. چون یک عدهای دارند سوءاستفاده میکنند مردم را غارت میکنند و فساد حاکم است.
وی تأکید کرد: وقتی نه قدرت خریدی وجود دارد نه نقدینگی و نه جو روانی و اوضاع سیاسی این وضع را توجیه میکند چرا دوباره باید دلار بالا برود؟ جوی که علیه ایران بود دارد شکسته میشود شرکتهای خارجی که میترسیدند با ایران معامله کنند الان در فکر معامله با ایران هستند. اوضاع رو به بهبود است، اما به خاطر منافع گروهی خاص نمیگذارند دلار پایین بیاید.
او اظهار کرد: زمانی با ترامپ هراسی کارشان را پیش میبردند حالا چه؟ دولت باید از این خصولتیها که اکثر مدیرانشان وابسته به دولت هستند و دولت آنها را تعیین میکند این مابهالتفاوت را بگیرد. دولت الان میتواند بگوید که شما که دارید دلار ۱۱ هزار تومان را ۲۴ هزار تومان میفروشید مابهالتفاوت آن را به من بدهید. دو تا کار میتواند بکند. یکی از طریق مالیات میتواند این سود را بگیرد. یکی هم از طریق دلاری کردن نهادههای شان. این شرکتها به قیمت دلار میفروشند، اما نهادههای شان ریالی است. این طوری مشکل کسری بودجه دولت هم رفع میشود.
وی افزود: عدهای میگویند چون دولت پول ندارد دلار را گران کرده است. نه اصلاً این نیست. کسری بودجه ما به GDP هشت درصد است. این کسری بودجه را اغلب دولتها دارند. کسری بودجه آمریکا ۱۴ درصد، انگلیس ۱۲ درصد و آلمان ۸ درصد است چرا در آنها چنین اتفاقاتی نمیافتد. مسئله کسری بودجه دولت نیست. مسئله اعطای منافع به یک عده خاص است. این عده خاص عبارتند از شرکتهای خصولتی مثل فولادیها، پتروشیمیها، سنگ معدنیها، بنگاههای شبه دولتی و برخی شرکتهای خصوصی که دارند ارزان میخرند و با دلار میفروشند. در مقابل دو سال است که درآمد مردم به ریال و هزینههای شان به دلار است. درحالیکه این شرکتها هزینهشان به ریال و درآمدشان به دلار است.
سلطانی بیان کرد: از طرف دیگر، این اقتصادهای خصولتی ارزشان را وارد بازار نمیکنند. هزینه خود را هم از بانکهای خصوصی که به آنها وابسته هستند وام میگیرند. این بانکهای خصوصی بهرهای که از اینها میگیرد حسب قانون جزو مالیات این شرکتها است. ببینید چقدر مسخره است. شرکت از بانکهای خصوصی وام میگیرد این وامها جزو هزینههای حساب نمیشود و مالیات نمیدهد. از طرف دیگر هم دلار را آزاد میفروشد. اینطوری یک حلقهای از فساد پیرامون ارز این شرکتهای خصولتی شکل گرفته است و مردم دارند غارت میشوند. وقتی آقای ربیعی را در مجلس استیضاح میکردند او گفت، چون من حرف آقای داورانی نماینده رفسنجان را در هیئت مدیره مس سرچشمه گوش ندادم دارد مرا استیضاح میکند. اینطوری این فساد در این مملکت شکل میگیرد و یک عده خاص مانع از کاهش نرخ دلار میشوند.
او افزود: آقای داگلاس نورث برنده جایزه نوبل اصطلاحی به نام ائتلاف غالب دارد. او میگوید در کشورهای درحال توسعه مثل کشورهای توسعهیافته نیست که بازار بتواند همه کارها را انجام دهد. در این کشورها ائتلافهای غالب عمل میکنند یعنی آنها که به قدرت سیاسی دسترسی دارند و منابع دست شان است. ائتلاف غالب مجموعهای از بنگاههای خصولتی و بورسی و بانکهای خصوصی و بنگاههای وابسته به نهادها، ارگانها و سازمانها هستند. اینها هستند که مانع کاهش قیمت دلار هستند. اینها برخلاف آنچه اظهار میکنند از این اقتصاد بسته سود میبرند. از این که ما با اقتصاد دنیا ارتباط نداریم منتفع هستند. یعنی منفعت آنها در این انسداد سیاسی و این جدال سیاسی با دنیا و این اقتصاد بسته است. اگر ما به WTO بپیوندیم کجا دیگر این شرکتهای خصولتی میتوانند اقتصاد را غارت کنند؟
وی درباره نرخ واقعی دلار افزود: نرخ دلار باید بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان باشد البته باید زیر ۱۵ هزار تومان باشد، اما به خاطر کمبود دلار و گرفتاریهای کنونی میگویم بین ۱۵ تا ۲۰ هزار تومان. اما این را منتشر کنید تا ثبت شود هر کس دلار نگه دارد متضرر خواهد شد. سال دیگر این موقع قیمت دلار کاهش خواهد یافت. اگر کسی دلار داشته باشد بفروشد برود سپرده بانکی کند یا اوراق بدهی دولت بخرد سال دیگر ۲۰ درصد بازدهی دارد یعنی ۲۰ درصد پولش افزایش پیدا میکند. اما دلار سال دیگر بیست درصد کاهش پیدا میکند. یعنی کسی که دلار نگه دارد ۴۰ درصد ضرر میکنند نه به خاطر اینکه دلار ۲۰ تا ۴۰ درصد پایین میآید. به خاطر اینکه ۲۰ درصد سود سپرده را از دست میدهد و ۲۰ درصد هم به خاطر کاهش قیمت دلار. افزایش نرخ دلار تخلیه میشود. مقداری از آن قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ تخلیه میشود و یک بخشی هم به رئیس جمهور بعدی میسپارند تا آن زمان تخلیه شود؛ اتفاقی که در تحریمهای قبلی هم افتاد و شاهد آن بودیم.