قیمتگذاری روی کربن یکی از سیاستهایی است که میتواند تغییر ایجاد کند. در واقع ما به اندازه فناوریها نیازمند نوآوری در سیاست هستیم. امروز زمان آن است که ما سیاست و فناوری هوشمندانه جهان را به سمت حذف گازهای گلخانهای سوق دهیم و من با تمام قوا برای پیشرفت و حمایت از سیاستهای جسورانه برای دستیابی به اهداف اقلیمی عمل خواهم کرد.
بدون شک برای رهایی زمین از تغییرات اقلیمی بحرانزا تنـــها افزایـش سرسامآور سرمایهگذاریها برای مطالعات و تحقیـــق درباره انرژی پاک کافی نیست بلکه آنچه بشر به آن نیاز دارد ابتکار عمل در سیاست آن هم همسو با فناوریها است. «بیل گیتس»، مؤسس و مشاور فناوری شرکت مایکروسافت بتازگی کتابی درباره راهکارهای پیشگیری از بحرانهای اقلیمی منتشر کرده است. به همین بهانه «کانی هدگارد» که خود روزی نماینده اروپا در مسائل اقلیمی بوده است، با او در این باره به بحث نشسته است.
به گزارش روزنامه ایران به نقل از Project Syndicate، در ادامه مشروح این گفتگو را بخوانید:
همانطور که در کتابتان هم اشاره کردید افراد در ابتدا به سختی میتوانستند زندگی بدون گازهای گلخانهای را تصور کنند، اما کمکم دانشمندان به جایی رسیدند که همه این باورها محو شد. چطور شما توانستید روی باورهایتان پافشاری کرده و دیگران را نیز با خود همسو کنید؟
جهان امروز با آنچه من در ابتدای مطالعاتم تجربه کردم، تمایزات بسیاری دارد. حالا ما بیشتر از گذشته درباره تبعات این معضل آگاهی داریم. اما همچنان برای افراد کاهشها بدون محو کامل آن کافی نیست و به سختی میتوانند نوآوریهای لازم برای این کار را بپذیرند. من در کتابم آنچه را که مرا به این راه کشاند توضیح دادم امیدوارم برای دیگران نیز همین تأثیر را داشته باشد و از طرفی به همه حامیان اقلیمها تأکید میکنم مسیر حذف و کاهش گازها را طوری پیش بگیرند که جهان را در مسیر درست قرار دهد.
شیوع کووید-۱۹ نه تنها هزینه نادیده گرفتن علم را به جهان نشان داد بلکه ثابت کرد که تغییر سریع و بلند مدت الگوهای رفتاری غیرممکن نیست. اما نکته دیگر نیز که درسی مهم به ما داد کاهش ۱۰ درصدی گازهای گلخانهای است که به دلیل محدودیتهای شهری و پروازی ایجاد شده است. این پاندمی چه درسهای دیگری مرتبط با تغییرات اقلیمی برای جهان داشت؟
ما در این روزها دریافتیم که کاهش پروازها یا ترددهای شهری کافی نیست. بلکه ما نیاز به ابتکار عملهای بسیاری داریم تا در چارچوب آن تمامی این ترددها و هر آنچه به اقتصاد مدرن مربوط میشود بدون افزایش گازهای گلخانهای برقرار باشد. به عقیده من این میتواند از چالش تولید واکسن هم جدیتر باشد. اما به هر حال این کار نیازمند همکاری دولتها در همه سطوح و با بخش خصوصی است. ما نیز همانطور که این روزها متعهد به زدن ماسک و فاصله اجتماعی هستیم باید نقشی برای خود در این کاهش آلایندهها قائل باشیم. در این راه، بهرهگیری از تولیدات بدون کربن مانند خودروی الکتریک و امثال آن میتواند راهی آسان و کم هزینه باشد.
شما معتقدید بحران تغییرات اقلیمی مانند شیوع کرونا با بهرهگیری از دانش و نوآوری تمام خواهد شد، چه تجربیاتی شما را به این باور رسانده است؟
من به چشم خودم تأثیرات سرمایهگذاری بر تحقیقات و پژوهشها بر جهان را دیدهام. محققان با حمایت مالی دولت و شرکتهای امریکایی به دستاوردهای بسیاری در حوزه انرژیهای نو رسیدند و توانستند صنعت رایانه شخصی را ابداع کنند. حتی در مسیر تغییرات اقلیمی نیز من کارهای شگفتانگیزی را دیدهام. بسیاری از کارخانهها هستند که از طریق روش غیرکربنی اقدام به تولید سیمان و فولاد میکنند و با ذخیرهسازی الکتریسیته پاک به پرورش گیاهان، حیوانات، حمل و نقل و خنک کردن خانهها اقدام میکنند. شاید اینها در مسیر حذف گازهای گلخانهای کافی نباشد، اما هر یک به خودی خود میتوانند جهان را متحول کنند.
همانطور که اشاره کردید ما برای نوآوری علاوه بر ابزار به سیاستهای نو نیز نیاز داریم. در حال حاضر بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی چین در این مسیر قدم گذاشتهاند. بهطور مثال اروپاییها مکانیسم مالیات بر افزایش دی اکسید کربن را اعلام کردهاند. آیا این تغییر سیاست و مکانیستم تطبیق مرز کربن میتواند مؤثر باشد؟
قیمتگذاری روی کربن یکی از سیاستهایی است که میتواند تغییر ایجاد کند. در واقع ما به اندازه فناوریها نیازمند نوآوری در سیاست هستیم. امروز زمان آن است که ما سیاست و فناوری هوشمندانه جهان را به سمت حذف گازهای گلخانهای سوق دهیم و من با تمام قوا برای پیشرفت و حمایت از سیاستهای جسورانه برای دستیابی به اهداف اقلیمی عمل خواهم کرد.
همانطور که گفتید دولتها سعی در تبیین قوانینی دارند که علاوه بر همه معضلات، کاهش گازها را نیز شامل شود، اما این قانون بسختی به دست میآید چراکه بسیاری از تولید کنندگان به استانداردهای بالا و دیگر تغییرات هزینه بر واکنش نشان میدهند. برای این مشکل چه راهکاری وجود دارد؟
دولتها باید وارد عمل شوند تا سیستم انرژی زمین با سرعت تغییر کند. سرمایهگذاران بخش خصوصی به تنهایی موفقیتی نخواهند داشت مگر اینکه در فضای رقابتی قرار بگیرند که دولتها میتوانند آن را ایجاد کنند. به همین دلیل معتقدم نوآوری فقط فناورانه نیست بلکه در سیاست و تجارت نیز دخیل است و در این راه نیازمند سیاستگذاران خلاق و خوشفکر هستیم.
در این راه نقش دانشگاهها چگونه است؟
دانشگاهها فضای ایدهپروری و توسعه فناوری پاک را ایجاد میکنند. به عبارت دیگر دانش، مطالعه و مهندسی دانشگاههای جهان مهمترین فاکتور در دستیابی به کاهش گازهای گلخانهای است. در عین حال مؤسسات آکادمیک باید روابط اساتید را گستردهتر کرده و فضای ارتباطی پروهشگر و سیاستگذار و همچنین بازار و کارخانه را فراهم آورند. این بخش مهمترین راه پیشگیری از بحران اقلیمی است.
همانطور که شما نیز اشاره کردید تغییرات اقلیمی نامناسب، طبقه فقیر را با آسیب جدی روبهرو میکند. اما به طور مثال در امریکا سیستم فاقد کربن انرژی الکتریکی، برای قشر کم درآمد قابل خرید نیست و کشورهای در حال توسعه نیز با مشکلات بیشتری روبهرو هستند. چگونه باید با این چالش روبهرو شد؟
این موضوع بسیار مهم است. کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط در حالی که هر روز فقیرتر میشوند نیازمند انرژی بیشتری هستند، اما باید این انرژی پاک به اندازه سوختهای فسیلی ارزان باشد. پس اگر رهبران کشورهای غنی یا کارخانهها چارهای برای تأمین این کمبود جهانی یابند مشکلات حل خواهد شد. بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی که من با آنها کار میکنم روی این فرضیه در حال تحقیق هستند.
شما از جمله رهبران تجاری هستید که علنی بر نقش اساسی دولتها در تحولات بزرگ تأکید دارند، آیا ما با چالشی که لازمه نقش اساسی بخش عمومی باشد روبهرو هستیم؟
تغییرات به سمت انرژی پاک نیازمند همکاری بخش دولتی و خصوصی است. به عبارتی نقش دولتها بسیار اساسی است، اما این به این دلیل است که تاکنون آنها در این بعد عملکرد زیادی داشتهاند. در واقع باید هدفگذاریها بر پژوهشهای آزمایشگاهی باشد که به تولید انبوه میرسند؛ بنابراین ما نیازمند سیاستهایی برای تسریع خط لوله نوآوری از پژوهش به تولید انبوه هستیم.
در جایی از کتابتان نوشتهاید راهکار تولید مواد بدون گاز گلخانهای، کاهش کالاها است. اما برخیها ادعا کردند که کاپیتالیسم وابسته به مصرف بیشتر و بهتر است. آیا برون رفت از بحران اقلیمی به شکلگیری نوع جدیدی از کاپیتالیسم در قرن ۲۱ وابسته است؟
همچنان فکر میکنم ثروتمندان جهان میتوانند و باید از برخی چیزها بگذرند. ما در سال ۲۰۵۰ به سطح دو برابر مصرف انرژی میرسیم و این شرایط در کشورهای فقیر یا با درآمد متوسط بیشتر است. اما این رشد باید همراه با زندگی سالمتر و شادابتر باشد؛ بنابراین نباید معضل آب و هوایی را وخیمتر کنیم. پس همچنان نیازمند فناوریهای ارزانی هستیم که بتواند برای همه جهان در این مسیر کارآیی داشته باشد.
کتاب شما درباره راههای پیشگیری از بحرانهای اقلیمی است و آنچه میتوان در این راه انجام داد. آیا واقعاً فکر میکنید در برهه فعلی با یک اقدام جمعی میتوانیم کاری از پیش ببریم؟
همانطور که در پایان کتاب هم نوشتهام من اساساً خوشبینم، چون معجزه فناوری و کارایی مردم را دیدهام. اما باید با یک سیاست، فناوری و ابزار تجاری درست در یک دهه آینده بر رساندن جهان به نقطه صحیح تلاش کنیم تا در سال ۲۰۵۰ بتوانیم به حذف کامل گازهای گلخانهای برسیم. فرصتی برای از دست دادن وجود ندارد.