با روی کار آمدن دولت بایدن شرایط بیش از پیش نیازمند تغییر بود. دموکراتها که همواره تلاش دارند تا با رعایت برخی ظواهر خود را ملتزم به رعایت حقوق بشر نشان دهند، فشارها علیه ریاض در موضوع یمن را افزایش دادند و همین امر موجب شد، سران عربستان سعودی برای پایان دادن به این مخاصمه ۶ ساله به تکاپو بیفتند.
امیر موسوی، کارشناس مسائل خاورمیانه در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در سال ۲۰۲۰ زمانی که روشن شد دونالد ترامپ، رییسجمهور پیشین ایالات متحده دیگر در کاخ سفید نخواهد بود، سیاستهای منطقهای عربستان سعودی به آرامی در مسیر تغییر قرار گرفت. کاهش تنشها و بازسازی روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله مواردی بود که عربستان در پی آن برآمد و به عنوان اولین اقدام به عادیسازی روابط با قطر پرداخت.
ریاض یک شبه و بدون اینکه به هیچ کدام از اهداف خود دست پیدا کرده باشد، در موضوع قطر از موضع خود کوتاه آمد و با دعوت شیخ تمیم به عربستان نشان دادند که میتوانند بدون پیشزمینه و طی کوتاهترین زمان یکی از بحرانهای منطقهای خود عبور کنند.
با روی کار آمدن دولت بایدن شرایط بیش از پیش نیازمند تغییر بود. دموکراتها که همواره تلاش دارند تا با رعایت برخی ظواهر خود را ملتزم به رعایت حقوق بشر نشان دهند، فشارها علیه ریاض در موضوع یمن را افزایش دادند و همین امر موجب شد، سران عربستان سعودی برای پایان دادن به این مخاصمه ۶ ساله به تکاپو بیفتند.
همزمان با این تحولات باید اذعان کرد شرایط منطقه با ۶ سال گذشته بسیار تفاوت پیدا کند. یمنیها بسیار قدرتمند شدهاند و در هفته چندین بار اخباری از ضربات مهلک پهپادی و موشکی یمن به مواضع عربستان سعودی به گوش میرسد. ضرورت تغییر احساس میشد و برخی تلاشها نیز به تسریع این تغییرات کمک کرد.
۳ حرکت ویژه در این راستا صورت گرفت: مسقط که از ابتدا به عنوان کشوری طرفدار صلح و کاهش تنش مطرح بود به تلاشهایش برای میانجیگری شدت بخشید. قطر هم تلاش کرد در راستای گسترش نقش دیپلماتیک خود در منطقه گامهایی بردارد و از همین رو به تبادل پیامها میان کشورهای منطقه پرداخت. عراق نیز با تکیه بر روابط خوب با تهران و ریاض در این مسیر گام برداشت و شاید مهمترین دستاورد سفر اخیر مصطفی کاظمی به عربستان نیز همین دستاورد دیپلماتیک بود. در این سفر او نه توانست آوردهای اقتصادی داشته باشد و نه در حوزه روابط دو جانبه پیشرفتی داشت، اما موفق شد در میانجیگری موفق عمل کند.
درکمتر از ۱۰ روز پس از بازگشت کاظمی به عراق شاهد تشکیل جلسه در سطوح عالی امنیتی میان ایران و عربستان در بغداد بودیم که فایننشیال تایمز گزارش آن را منتشر کرد. هر چند هم ایران و هم عربستان سعودی هر دو اقدام به تکذیب این گزارش کردند، اما هیچ کدام از تکذیبها قوی نبود. نه اظهارات سخنگوی وزارت خارجه ایران به اندازهای محکم بود که اطمینان پیدا کنیم مذاکراتی در جریان نیست و نه هیچ مقام رسمی عربستان حاضر شد به تکذیب اقدام کند. تنها یک مقام آگاه در ریاض گفتگوها با ایران را تکذیب کرد و از مجموع این شرایط میتوان دریافت واقعا تحولاتی در این زمینه در جریان است.
در آن ایام نزدیک به ۹ آوریل (اولین دور مذاکراتی که فایننشیال تایمز گزارش آن را منتشر کرد) برای من که در عراق حضور داشتم، روشن بود که اتفاقاتی پیرامون ما در حال رخ دادن است و حتی شایع شده بود سردار قاآنی گفتگوهایی را پیرامون این موضوع را پیش بردهاند. اخیرا نیز ایران تحرکات بسیار خوبی داشت و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در سفرهایی که به بغداد، دوحه و مسقط داشت، تلاش کرد تا گفتگوهایی با کشورهای منطقه داشته باشد و باور من این است که این گفتگوها میتواند تاثیر زیادی روی موضوع یمن داشته باشد.
این وضعیت را نمادی از موفقیت همکاری مهم دیپلماسی و میدان میدانم چراکه همزمان با پیشرفتها در میدان، دیپلماسی قوی راهگشای عبور از مشکلات گذشته است. از جمله این پیشرفتهایی که از آن مینویسم موضوع مأرب است. یمنیها در آستانه باز پسگیری این شهر قرار دارند و اگر این اتفاق رخ دهد همان اتقاقی رخ خواهد داد که پس از آزادسازی ادلب در سوریه شاهد آن بودیم.
از سوی دیگر باید نگاهی هم به وضعیت ایالات متحده داشت. امریکاییها مایل به درگیر شدن بیشتر در بحرانهای خاورمیانه نیستند و از همین رو به عربستان فشار میآورند تا هر چه سریعتر به جنگ در یمن پایان دهد. همزمان گفتگوها با ایران برای احیای توافق هستهای را آغاز کردهاند و مایل نیستند تنش میان تهران و ریاض که در سایه سیاست فشار حداکثری دولت پیشین شدت یافته بود، در این مسیر دردسرساز شود. اظهارات محمد بن سلمان را نیز باید در همین راستا دید.
عربستان تغییری آشکار در موضع خود داده و هر چند به ۳ عامل هستهای، موشکی و منطقهای اشاره کرده، اما مایل نیست جلوتر از امریکاییها در این مسیرگام بردارد. عربستان به توسعه فکر میکند و برای سال ۲۰۳۰ اهداف بلندپروازانهای ترسیم کرده است. از همین رو هم از گذشته درسهایی گرفته و مایل نیست اهدافش را قربانی اشتباهات منطقهای ریاض کند.
به نظر میرسد با توجه به مجموعه تحولات، گفتگوهای صورت گرفته مذاکرات ایران و عربستان شانس خوبی برای موفقیت دارد از آن رو که جمهوری اسلامی ایران در سطوح بالا سیاست کاهش تنش منطقهای را دنبال میکند و عربستان نیز به این کاهش تنش نیازمند است.