نقد و بررسی «ملاقات خصوصی»؛ عاشقانهای در دل ویرانی

ملاقات خصوصی به کارگردانی امید شمس و تهیه کنندگی امیر بنان ازجمله فیلم اولیهایی است که توانسته است به جشنواره فیلم فجر چهلم راه پیدا کند.
فراروـ ملاقات خصوصی اولین ساخته بلند امید شمس است و بهمن ارک، کارگردان فیلم متفاوت «پوست» یکی از نویسندگان فیلمنامه ملاقات خصوصی است. در ملاقات خصوصی پریناز ایزدیار، هوتن شکیبا، رویا تیموریان و ریما رامین فر همراه با سیاوش چراغی پور، ایمان شمس، امیر حسین بیات، پیام احمدی نیا، نادر فلاح و شیرین آقا کاشانی به تهیه کنندگی امیر بنان به ایفای نقش پرداختهاند.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است:
«این نقش باتوجه به زیست زندان خیلی از من دور بود. من برای کسب تجربه چندباری به زندان هم رفتم. فکر میکردم این مکانی که در آن هستیم، فضای تلخی است و بعد از پایان کار ما هم همچنان این تلخی ادامه دارد. امیدوارم توانسته باشیم بخشی از این فضا را ساخته بسازیم و تاثیرگذار باشیم.»
«ممکن است فضای این فیلم کمی ما را به یاد نقش من در فیلم ابد و یک روز بیاندازد، درحالی که شباهت فقط در همین فضا بود و نقش من در ملاقات خصوصی از زمین تا آسمان با نقشم در ابد و یک روز تفاوت داشت؛ زیرا شرایط متفاوتی داشت. ما زمان زیادی درباره این شخصیت گفتگو و تمرین کردیم و بخش زیادی از شکلگیری شخصیت من در این فیلم نتیجه تلاش آقای شمس در پروراندن کاراکتر پروانه بود و من شخصا برای نزدیک شدن به این کاراکتر یا ایجاد تفاوت در آن با کاراکتر ابد و یک روز کاری نکردم.»
«همه شخصیتهای این فیلم در موقعیتی قرار میگیرند که متعلق به آن نیستند و حالا همگی در زندان با یکدیگر رو به رو میشوند. ما برای پروژهای کاری در زندانها مشغول به کار بودیم و در آنجا شاهد واقعیاتی بودیم که ما را به سمت نگارش این فیلمنامه سوق داد. محلهای که در فیلم میبینید، محله زندگی خود من بود و، چون من خودم در جنوب تهران بزرگ شدم، دوستان بسیاری داشتم که در زندان بودند و در زیست شخصی خودم شاهد این ماجراها بودم. با این حال فکر میکردیم که کار ما بستری عاشقانه دارد و سعی کردیم از چیزهایی که ما را از این فضا دور میکند، اجتناب کنیم. این فیلم ماحصل یک کار گروهی بود.»
ملاقات خصوصی از نگاه منتقدان

«ملاقات خصوصی از دل جریان نوی درامهای پایین شهری و طبقه فقیری میآید که قصههایشان درامهایی است که حول محور مواد مخدر، جرم و جنایت و زندان بیرون آمده است. این آثار تصویری از اجتماعی است که بیش از همیشه ادامه حیاتش را در بن بستی میبیند که تنها راه خلاصی از آن در گروی ارتکاب جرم است؛ اما فهیم مقهور این جریان نشده و همین برگ برندهاش است. عاشقانه فرهاد و پروانه این فیلم را تا سطح یک داستان انسانی جهان شمول بالا میبرد. فرهاد (هوتن شکیبا) در تضادی آشکار با آنچه در سینمای این سالهای ایران دیدهایم، یک ناظر منفعل یا عنصر خشونت کور نمیشود و فیلم با دستاویزی به نام پایان باز بار قضاوت را به دوش تماشاگرش نمیاندازد. فیلمساز تا ته خط قبول مسئولیتش میرود.
«روی ملاقت خصوصی حساب باز کرده بودم؛ اما نه آنقدر زیاد. در تقسیمبندیهای شخصیام نام این فیلم وارد لیست فیلمهای لذیذ زندگی من میشود. من با تماشای ملاقات خصوصی به اوج لذت رسیدم. در ملاقات خصوصی لحظههای بسیاری برای زندگی کردن وجود دارد و من خودم را به این لحظهها میسپارم. میدانم رابطه فرهاد و پروانه قرار است به جای تلخی برسد؛ اما برایم مهم نیست که چند دقیقه بعد اتفاق بدی خواهد افتاد. امید شمس ما را به نظاره نوعی جدید از عاشقی کردن در عالم سینما دعوت میکند، او در معماری رابطه پروانه و فرهاد بینظیر ظاهر میشود و فراز و فرودهای این رابطه دو نفره باورپذیر و دوست داشتنی است. ملاقات خصوصی در این معماری از تمام فیلمهایی که به مقوله حاشیهنشینی پرداختهاند، پیشی میگیرد. پایان فیلم را هم بسیار میپسندم و آن چهار تلنگر بزرگ به فرهاد من را هم تکان میدهد. فرهاد به حیطه آدمیت برمیگردد.
«پروانه، شخصیت اصلی فیلم ملاقات خصوصی جایی از فیلم سوالی را مطرح میکند که چکیدهای از شرایط محیط پیرامون شخصیتها را بیان میکند: «این چه دوست داشتنیه که اگر خلاف نکنیم، به هم نمیرسیم؟» اولین فیلم بلند امید شمس را میتوان تلاشی برای درک چگونه زیستن در جهانی بیرحم با این ویژگی دانست، جهانی که در آن شخصیتها اشتباهاتی را انجام میدهند و تاوان آن اشتباهات تنشی ناگزیر است که برای حل آن تنش و رسیدن به آرامش چارهای جز خطاهای بیشتر وجود ندارد. ملاقات خصوصی اولین درام اجتماعی سالهای اخیر سینمای ایران نیست که دنیایی چنین تلخ و مبتنیبر تقدیرگرایی منفی را مجسم میکند؛ اما این فیلم از یک برگ برنده بزرگ برخوردار است.
«ملاقات خصوصی برگرفته از اتفاقی واقعی است و توان ایجاد یک زاویه جدید و جذاب به مقولهای تکراری را دارد. روند داستان بدیع و درگیر کننده است. فیلمنامه در این اثر قدرتمندترین عنصر پروژه است، درحالی که فیلم باید در همه زمینهها سرش را بالا بگیرد.»
«امید شمس از فیلم کوتاه آغاز کرد و حاصل تجربه اندوزی او تولید فیلم قابل قبولی در نخستین تجربه فیلم بلندش است. ملاقات خصوصی را هم میتوان ملودرام خانوداگی دانست و هم ژانر زندان البته نه به معنای متعارف ژانری آن. زندانی که در محیط محبوس خود تصویری از جامعه آشفته و آسیبپذیر بیرون را بازنمایی میکند. تصویری از فقر و اعتیاد و قاچاق و دزدری که همه در ذیل حس حقارت و حسرتهای ناشی از آرزوهای از دست رفته آدمها صورتبندی میشود.
«ملاقات خصوصی غافلگیر کننده است. یک فیلمنامه فکر شده و مستحکم دارد. تلخ است و شیرین و شیرین است و گیرنده. تقابل عشق و نفرت است. عاشقانهای است جذاب در دل پلیدیها و حکایت تلخی است از عشقی غیر معمول درست مانند دشتی پر از گل و خارهایی لا به لای آن. فضایی که پروانه قصه مدام در آن پرسه میزند، سر انگشتانش لطافت گلهای ظریف را لمس میکند و خارها دستش را خراش میدهند. گاه سیاه و گاه سفید است، حس آزادی و رهایی دارد و رنج دربند بودن. ملاقات خصوصی یک فرهاد کوهکن دارد که دیوارهای زندان دست و پای او را بستهاند. یک پروانه آزاد دارد در میان گل و گیاه. پروانهای که به عشق فرهادش به چهار دیواری نچسب و نمور راضی میشود.»