رئیس دانشگاه تهران گفت: با افزایش ۵ برابری میزان بودجه مربوط به بورسیه دانشجویان افغان، برای سال جاری ۲۰ میلیارد تومان برای تأمین منابع مالی این بورسیه اختصاص داده شده است.
رئیس دانشگاه تهران در ارتباط با اقدامات انجام شده برای دانشجویان افغان در یک سال اخیر، گفت: مصوباتی در هیئتامنا و هیئترئیسه دانشگاه برای حمایت از دانشجویان افغانستانی داشتهایم که بخشی از آنها اجرا شده و بخشی نیز در حال اجرا است؛ که از جمله آنها میتوان به اعطای بورس تحصیلی به این دانشجویان اشاره کرد که با افزایش ۵ برابری میزان بودجه مربوط به بورسیه دانشجویان افغان، برای سال جاری ۲۰ میلیارد تومان برای تأمین منابع مالی این بورسیه اختصاص داده شده است.
به گزارش ایسنا، سید محمد مقیمی در مراسم گردهمایی دانشجویان افغانستانی دانشگاه تهران، از تبدیل پرداخت شهریه ارزی به ریالی و کاهش شهریه دانشجویان افغان و تعیین آن در سطح شهریه دانشجوی ایرانی شاغل به تحصیل در پردیس البرز دانشگاه تهران به عنوان یکی از تسهیلات در نظر گرفته شده برای دانشجویان افغان نام برد و گفت: با توجه به تصمیم اخیر در ممانعت از حضور دانشجویان دختر در دانشگاههای افغانستان، هفته گذشته هیأت رئیسه دانشگاه تهران مصوب نمود تا تسهیلات ویژهای را برای دختران دانشجوی افغانستانی که در حال حاضر دانشجوی دانشگاه تهران هستند یا در آینده در دانشگاه تهران پذیرش میشوند، اختصاص یابد.
رئیس دانشگاه تهران همچنین اعلام کرد: برای پذیرش دانشجویان دختر افغانستانی که از تحصیل آنها در افغانستان ممانعت بعمل آمده است، آمادگی داریم، مشروط بر آنکه شرایط علمی و سوابق تحصیلی آنها در تراز دانشگاه تهران باشد.
وی افزود: تسهیلات ویژه جدید دانشگاه تهران برای بانوان و دختران دانشجوی موجود دانشگاه تهران برابر با ۱۰ درصد تخفیف شهریه از نیمسال آتی و برای دانشجویانی که از تحصیل در افغانستان محروم شدهاند و از نیمسال آینده پذیرش میشوند برابر ۲۰ درصد تخفیف شهریه است.
وی در ادامه با تسلیت سالروز شهادت سردار سلیمانی گفت: شهید سلیمانی میراثهای ماندگار بسیار ارزشمندی را از خود بر جای گذاشته و مهمترین دستاورد حیات پربرکت شهید سلیمانی، ارائه مکتب شهید سلیمانی بود که لازم است همه ما در سطوح مختلف، مفروضات این مکتب را مورد توجه قرار دهیم.
رئیس دانشگاه تهران با بیان اینکه مکتب شهید سلیمانی نشأت گرفته از مکتب امامان انقلاب است، افزود: مکتب امامان انقلاب و به تبع آن مکتب شهید سلیمانی ریشه در آموزههای قرآن کریم و اسلام دارد؛ بنابراین آنچه که از آن تحت عنوان مکتب شهید سلیمانی یاد میکنیم چیزی جز آموزههای قرآنی نیست که شهید سلیمانی به عنوان مدیر برجسته و معاصر ما توانست ترجمان برجسته از آن را در عرصه عمل به منصه ظهور رساند و موفقترین مدیری بود که توانست این الگوسازی را ارائه کند.
نویسنده کتاب «رهبری اخلاصمدار» که به تبیین علمی مؤلفههای مدیریتی شهید سلیمانی میپردازد، با بیان اینکه در مکتب شهید سلیمانی پروژه امتسازی به عنوان یک موضوع محوری و مهم مورد توجه است، اظهار کرد: شهید سلیمانی به عنوان فرمانده محور مقاومت، فراتر از مرزهای جغرافیایی، لشکری متشکل از قومیتها و ملیتهای مختلف را سازماندهی کرد که در این میان لشکر فاطمیون که متعلق به مردم عزیز افغانستان بود به عنوان نگین درخشان ظاهر شد.
وی ادامه داد: شهید سلیمانی با هوش فرهنگی خود افراد مختلف از مذاهب، فرهنگها، زبانها و قومیتهای مختلف را زیر پرچم اسلام گرد هم آورد. این ابتکاری است که امروز ملل مسلمان به شدت به آن نیازمند هستند. این سردار بزرگ، مجاهدینی از فلسطین، سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، پاکستان، یمن و امثال این، در مجموعه لشکر محور مقاومت گرد هم آورد و میدانید که چقدر دشوار است مجموعهای متشکل از قومیت و فرهنگهای مختلف را در قالب یک واحد منسجم و یکپارچه کنار هم قرار داد؛ این اقدام همان چیزی است که به عنوان امتسازی از آن یاد میکنیم و دشمنان به خاطر همین پروژه ویژه، از ایشان هراس داشتند و او را در اقدامی وحشیانه به شهادت رساندند.
وی از ملتسازی به عنوان مفهوم مقابل امتسازی نام برد و گفت: در ملتسازی، آنچه اصالت دارد مرزهای جغرافیایی، حس میهنپرستی و حس ملیگرایی است؛ اما در امتسازی، مرزهای جغرافیایی اصالت ندارد، ایرانی و افغانستانی و عراقی دیگر معنا ندارد و به عقیده، ارزشهای الهی، مذهب و خدامحوری اصالت داده میشود.
مقیمی گفت: شهید سلیمانی فارغ از تعلقات و تعصبات قومیتی، نژادی و ملی افراد و منافع محدود ملی، به یک هدف والا که همان خیر و مصلحت امت اسلام بر مبنای خدامحوری بود، توجه میکرد؛ بنابراین آنچه در مفهوم امتسازی شهید سلیمانی به طور ویژه به چشم میخورد غلبه عقلانیت جوهری بر عقلانیت ابزاری است.
این استاد دانشگاه تهران در تبیین تفاوت عقلانیت جوهری و عقلانیت ابزاری، اظهار کرد: مبنای کنشگری و جلوههای رفتاری انسان مبتنی بر عقلانیتی است که جهتدهی فکری انسان را برعهده دارد. گاهی همه چیز حول منافع مادی است و افراد در رفتارها و اقدامات خود آن چیزی را پیگیر میشوند که نهایتاً منفعت شخصی یا ملی را محقق کند. به گونهای که در جهان غرب، تنظیم روابط ملی و بینالمللی مبتنی بر حاکمیت عقلانیت ابزاری است و این عبارت نخست وزیر اسبق انگلستان که گفته بود «انگلستان هیچ دوست و دشمن دائمی ندارد و آنچه دائمی است منافع ملی ما است»، تفکری رایج در سیاستمداران و مدیران نظامهای غربی است که بیانگر اوج تعلق مدیر و نظام اقتصادی و اجتماعی یک کشور به عقلانیت ابزاری است.
وی در ادامه گفت: در عقلانیت جوهری که شهید سلیمانی پرچمدار آن در عرصه عمل بود، اصالت با منافع شخصی و ملی نیست و آنچه مهم است خیر و مصلحت جامعهای است که حول یک نظام ارزشی گردهم آمدهاند و فرقی نمیکند متعلق به چه قومیت و ملیتی باشد، اینجا دیگر دوست و دشمن موقت نداریم که تعیینکننده منافع شخصی و ملی ما باشد، بلکه آموزههای قرآن به ما آموخته است که همیشه با جهان کفر و نفاق و ظلم مخالف باشیم و فرقی ندارد که متعلق به وطن یا کشور من باشد یا در دوردستترین نقاط جهان باشد، این دشمن همیشگی است مگر ماهیت خود را تغییر بدهد. البته کشوری مثل اسرائیل که بر اساس ظلم و غصب بنا نهاده شده و مبنای ماهیتی قابل تغییری ندارد، دشمن دائمی ما است و نمیتوانیم بگوییم بر اساس منافع ملی میتواند به دوست تبدیل شود.
استاد دانشگاه تهران افزود: لذا در کنشگری مکتب شهید سلیمانی، دشمنی با کفار، منافقین و ظالمین، هرگز تبدیل به دوستی نخواهد شد و دوستی با مسلمین و مظلومان نیز به هیچ وجه تحت هیچ شرایطی تبدیل به دشمنی نخواهد شد؛ بنابراین در مکتب شهید سلیمانی، واژههایی همچون منفعت فردی، منافع ملی و امثال آن جای خود را به خیر و مصالح مسلمین و اسلام میدهد و این بهترین ترجمان از جایگزینی عقلانیت جوهری بجای عقلانیت ابزاری است که در هیچ مکتبی جز مکتب اسلام، مکتب امامین انقلاب و مکتب شهید سلیمانی یافت نمیشود.
مقیمی با بیان اینکه «در مکتب شهید سلیمانی، مرز جغرافیایی و عنوان ملیت برای انسانها تعیینکننده نیست»، توضیح داد: رویکرد مدیریتی دانشگاه تهران مبتنی بر سبک مکتب شهید سلیمانی انتخاب شده است و بر همین اساس، همواره تلاش داریم تا سیاستها و اجرای برنامههای دانشگاه را بر اساس امت واحده اسلامی و عقلانیت جوهری تنظیم نمائیم؛ لذا نوع بینش و نگرش ما به دانشجویان افغانستانی و جذب آنها در دانشگاه تهران، نه برای کسب منافع مادی و کنشگری عقلانیت مادی و ابزاری، بلکه مبتنی بر عقلانیت جوهری و عنایت ویژه به این دانشجویان به عنوان عضوی از امت اسلامی است.
شما و ما همگی عضوی از خانواده بزرگ دانشگاه تهران هستیم و باید تمام تلاشمان را به کار بندیم تا در کنشهای رفتاری خود، عقلانیت جوهری بر عقلانیت ابزاری غلبه پیدا کند و فارغ از ملیت، همه افرادی که زیر چتر ارزشی و نظام عقیدتی اسلام در محیط دانشگاه حضور دارند، دارای خیر و مصلحت مشترک بوده که منافع همیشگی و دائمی دارند و قابل بدهبستان هم نیستند.
رئیس دانشگاه تهران گفت: روشن است که سیاست دانشگاه تهران این است که شما عزیزان جزئی از این خانواده بزرگ هستید و هر مشکلی برای شما ایجاد شود برای ما مهم است و آن را مشکل خود میدانیم.
مقیمی در بخش دوم سخنانش با اشاره به تصمیم اخیر طالبان در زمینه محرومیت دانشجویان دختر از ادامه تحصیل، اظهار کرد: ضمن اینکه لازم است جوانب و ابعاد این تصمیم بررسی شود، اما مشخصاً میشود گفت که این اقدام یک تصمیم نادرستی است. در عین حال، دغدغهها در خصوص عدم رعایت احکام الهی قابل احترام است و باید بررسی کرد که دغدغه افرادی که به این تصمیم رسیدهاند چه بوده است. وقتی صحبت از تمدن اسلامی و تمدنسازی اسلامی میکنیم، انتظار میرود که استاد و دانشجو مبتنی بر عقلانیت جوهری و مفروضات امتسازی عمل کرده و همه به احکام الهی مراجعه کنیم.
استاد دانشکده مدیریت دانشگاه تهران با تاکید بر مراجعه به احکام الهی در زمینه رابطه بین کارگزاران و امت، گفت: در رابطه کارگزاران و امت، آنچه که فصلالخطاب و محور است، احکام الهی است. اسلام برای تعلیم و تعلم زن و مرد ارزش ویژهای قائل است و عالم و دانشمند فضیلت بالایی دارد و برای علمآموزی حد یقفی وجود ندارد. ولی از سوی دیگر بر علم نافع نیز تاکید ویژه دارد؛ علمی که ما را به سوی تمدنسازی اسلامی رهنمون سازد و نه تمدنسازی غربی. اگر شاکله چنین علمی مبتنی بر مفروضات غیر دینی و اسلامی باشد و دانشجو و استاد آن نیز از استانداردهای فکری، فلسفی و رفتاری و پوششی اسلامی تبعیت نکنند، نه تنها این علمآموزی مقدس نیست، بلکه ویرانگر تمدن حقیقی است.
رئیس دانشگاه تهران تاکید کرد: آنچه در افغانستان تحت عنوان ممانعت از تحصیل دانشجویان دختر به علت عدم رعایت مسائل شرعی رخ داده است، نیازمند واکاوی عالمانه و گفتگوی نقادانه است. رعایت احکام شرعی در محیط دانشگاه اسلامی امری قطعی و واجب است و از سوی دیگر، برای حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی نیز امری ضروری است. تعطیلی علمآموزی و ممانعت از تحصیل نمیتواند راهکار اصولی و درستی باشد و این در حقیقت پاک کردن صورت مساله است؛ لذا باید با مشارکت همگان و فصلالخطاب قرار دادن احکام الهی، هم مسائل شرعی توسط دانشجویان رعایت شود و هم علمآموزی متوقف نشود.
وی افزود: آنچه در ایران هم شاهد هستیم، ناظر بر این است که برخی رفتارها، تفکرات و مبانی فکری و فلسفی که بر فضای برخی دانشگاهیان و دانشجویان حاکم است و در قالب پوشش آنها نیز متجلی میشود، قابل قبول و متناسب با احکام شرع نیست؛ اما آیا راه حل این موضوع، تعطیل کردن دانشگاه است؟ قطعاً راه حل این نیست، اما دغدغه اجرای احکام الهی یک دغدغه درست است که برای آن باید راه حل عقلانی پیدا کرد تا هم از نظر محتوای علمی و هم ارکان علمی دانشگاه که دانشجو، استاد و کارمند است، واقعاً در تراز یک انسان متمدن اسلامی رفتار کنیم.
رئیس دانشگاه تهران با طرح این پرسش «آیا رفتارها و پوشش و محتواهای درسی ما باید همان محتوای غربی باشد تا احساس پیشرفت کنیم؟!» تصریح کرد: در دین اسلام، علمآموزی دارای یک فضیلت بالا و عالم و دانشمند دارای جایگاهی ویژه است، ولی اگر این علم و آن عالم در خدمت ویرانگری تمدن اسلامی باشند، هیچ ارزشی ندارند.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه تهران، وی ادامه تاکید کرد: اگر عالمترین آدمها را تربیت کنیم، اما در خدمت تمدن اسلامی نباشند و بلکه این تمدن را ویران کنند، نه تنها علم و دانش آنها مقدس نیست، بلکه تبدیل به موجودی ویرانگر میشوند که اثر تخریبی آن بیش از جامعهای است که علم و دانش ندارد؛ بنابراین لازم است سیاستهای خود را با رجوع به احکام اسلام تنظیم کنیم. در این زمینه، دیدگاههای افراطی و تفریطی به هیچ وجه قابل قبول نیست.
مهم این است که اگر نگرشها و تفکراتمان را در چارچوب و قالب امتسازی شکل دهیم و برای مرزهای جغرافیایی در کنشگری اجتماعی و فکری اصالت ندهیم، قطعاً این مرزهای فیزیکی خود به خود برداشته خواهند شد؛ این همان امتسازی شهید سلیمانی با رویکرد عقلانیت جوهری است که آن شهید بزرگوار در راستای تحقق آن تلاش کرد و جان خود را در آن راه از دست داد.
رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه باید بر روی وجوه مشترکمان متمرکز شویم، خاطرنشان کرد: اختلافنظرها درباره روشهای پیادهسازی احکام اسلامی قابل رفع است، مشروط بر اینکه تفسیرهایمان بجای عقلانیت ابزاری، مبتنی بر عقلانیت جوهری باشد. گفتگو و رجوع به آموزههای اسلامی که فصلالخطاب ما است، بدون تعصبات افراطی و تفریطی، یگانه راه حل در این زمینه است.