ر بررسی روند بازار سهام از ابتدای سال میتوان مسیر حرکتی بورس را به سه دوره متفاوت تقسیم کرد. در دوران نخست که از اواخر سال ۱۴۰۱ آغاز میشود، شاهد رشد قیمت اکثر سهام بودیم؛ رشدی که به واسطه جاماندگی سهام از انتظارات تورمی شکل گرفت و شرایط را برای ورود پول رقم زد.
بازار سهام چندین ماه است که وارد یک روند فرسایشی قدرتمند شده؛ روندی که محرکهای مختلفی در شکلگیری آن اثرگذار بودهاند. بازدهی شاخصکل بورس از ابتدای سال به ۱۱.۰۷درصد رسیده؛ این در حالی است که رشد شاخص هموزن حدودا بیش از دو برابر دماسنج اصلی این بازار بوده و تا مرز ۳۰درصد افزایش بالا آمده است.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ در بررسی روند بازار سهام از ابتدای سال میتوان مسیر حرکتی بورس را به سه دوره متفاوت تقسیم کرد. در دوران نخست که از اواخر سال ۱۴۰۱ آغاز میشود، شاهد رشد قیمت اکثر سهام بودیم؛ رشدی که به واسطه جاماندگی سهام از انتظارات تورمی شکل گرفت و شرایط را برای ورود پول رقم زد.
شاخصهای سهامی در این دوران کوتاهمدت روزهای شگفتانگیزی را رقم زدند. رسیدن شاخص کل به کانال ۲.۵میلیون واحد رکورد تازهای از پرواز شاخص کل را برای اهالی این بازار به ثبت رساند.
بااینحال این روند پرقدرت دوام چندانی نیافت و در نیمه اردیبهشت سوت پایان آن به صدا درآمد. بااینحال اعداد و ارقام ثبتشده نشان میدهد فروردین و نیمه نخست اردیبهشت تبدیل به ماه رویایی بورس تهران شد و بازار سهام در این مدت فاتح بیرقیب بازارهای دارایی بوده است.
بررسی روند شاخصهای سهامی در فروردینماه حاکی از این است که شاخص کل بورس تهران رشد ۱۸.۶درصدی را به ثبت رسانده و نماگر هموزن نیز جهش ۳۰درصدی را تجربه کرد، آن هم در شرایطی که بازارهای موازی افتوخیز کمتری را پشتسر گذاشتند.
اما این شرایط ناپایدار ماند و رشد قیمتهای تالار شیشهای که به دلیل جبران جاماندگی این بازار نسبت به قیمت دلار، تورم عمومی جامعه و قیمتهای بازارهای موازی صورت گرفته بود، بهسرعت متوقف شد تا بازار سطوح مهمی را از دست دهد. طی این مدت، با توجه به اینکه برخی از سهامداران وضعیت بورس را مشابه وضعیت سال ۹۹ میپنداشتند، بهسرعت از بازار خارج شدند و سناریوی «فتح کانال ۳میلیون واحدی» عملا از روی میز بازار برداشته شد.
به این ترتیب خوشبینیهای ابتدای سال که در راستای فتح مجددا قله ۹۹ و تداوم آن شکل گرفته بود، سمتوسوی دیگری به خود گرفت. روند نزولی بورس همانطور که پرشتاب آغاز شد، با همان سرعت نیز متوقف شد. با ورود بازار به فاز فرسایشی از خردادماه، بورس دیگر نتوانست پذیرای پول حقیقی بزرگی باشد.
از مهمترین دلایل طولانی شدن درجازدنهای بورس میتوان به قفل انتظارات تورمی و ثبات رشد نرخ ارز اشاره کرد. همانطور که ملاحظه کردیم حرکت بورس در مدار منفی به دلیل اتفاقات فراموشنشدنی تا هفته نخست زمستان نیز ادامه یافته است. شواهد آماری نشاندهنده این است که از ابتدای سال تاکنون مبلغی در حدود ۳۰هزار و ۷۳۶میلیارد تومان پول حقیقی از بازار خارج شده است. با وجود رشد شاخص هموزن از ابتدای سال (۲۹.۰۶) اکنون استقبال چشمگیری از سوی سرمایهگذاران خرد دیده نمیشد.
در هفتهای که گذشت نیز بورس عملکرد ضعیفی را به نمایش گذاشت و تمام هفته سرخپوش بود. کارشناسان دلیل بیرمقی بورس در هفتههای اخیر را بیاعتمادی به بازار سهام و بیعملی نسبت به واردکردن پولهایشان به این بازار عنوان میکنند تا شاید از این رهگذر داراییهای خود را در مقابل ریزش بیشتر حفظ کنند. این مساله باعث شده خبری از رونق و همچنین استقبال فعالان خرد از خرید سهام نباشد.
اما روند رو به افول اخیر تا چه زمانی میتواند سبب خروج پول سهامداران حقیقی شود؟ آیا بورس در روزهای آینده میتواند بر هفته قرمز زمستان سرپوش بگذارد؟ در پاسخ به این پرسش، کارشناسان یک موضوع مشترک را مطرح میکنند و آن این است که در حال حاضر بازار بدون محرک ویژه است، از اینرو خالی از پتانسیل جدی برای اجرای نمایشی خارقالعاده است.
یکی از مهمترین سنجههای آماری که با استناد به آن میتوان به میزان رونق در بازارهای مالی پی برد، ارزش معاملات است. از آنجا که معاملات سهامداران خرد روندهای مختلفی را در بازار ایجاد میکند، وضعیت ارزش معاملات خرد و افتوخیزهای آن میتواند میزان رونق و رکود واقعی بورس را مشخص کند.
ارزش معاملات خرد که در روزهای اوج در سطح ۲۳هزار میلیارد تومان (۱۶ اردیبهشت) قرار داشت در حال حاضر در محدوده ۴هزار میلیارد تومان قرار دارد. این وضعیت نشان میدهد در بازار سهام دو روند متفاوت شکل گرفته است.
البته بررسیها حاکی از آن است که ارزش معاملات خرد در آذرماه نسبت به ماه قبل از آن روند صعودی را طی کرده است، اما مجددا از سطح ۵هزار میلیارد تومان یک کانال پایینتر پریده است، سطحی که جذابیت چندانی ندارد. ارزش معاملات خرد در بازار سهام (سهام، حق تقدم و صندوقهای سهامی) در سطوح کمتر از ۵هزار میلیارد تومان تثبیت شده است.
با توجه به اینکه بازار در روزهای گذشته با ریسک جدیدی همچون تنشهای غیراقتصادی مواجه شده است، ممکن است این سطح حتی در روزهای آینده نیز متزلزل ظاهر شود. البته با توجه به انتشار عملکرد ماهانه بنگاههای بورسی این احتمال وجود دارد که عامل مذکور بتواند ریسک نوظهور جدید را خنثی کند، اما به هر روی، برآیند وضعیت ارزش معاملات خرد شرایط مناسبی را مخابره نمیکند.
بازار سهام از اوایل تابستان نتوانسته یک روند صعودی قدرتمند و مستمر را آغاز کند. عدم شکلگیری روند صعودی از زمان دستورالعمل هیجانی نرخ خوراک شروع شد و همزمان با آن ارزش معاملات خرد و همچنین خروج پول حقیقی تداوم یافت که حاکی از عدماعتماد فعالان حقیقی به بازار مذکور است. بر همین اساس به نظر میرسد با توجه به سرخپوشی کامل هفته قبل در هفته جاری، تا حدودی از سرعت ریزش شاخصها کاسته شود.
وضعیت بازار سهام مجددا به متغیرهای بیرونی گره خورده است، بنابراین پیشبینی روند دادوستدها را به امری سخت تبدیل کرده است؛ به ویژه اینکه رشد نرخ ارز به عنوان یکی از مهمترین محرکهای بورس برای بروز روند صعودی مدتهاست که در کما به سر میبرد.
اما بررسی عملکرد صنایع مختلف نشان میدهد عملکرد اکثر نمادها در مجموع طی پاییز مطلوبتر از تابستان بوده است، بااینحال وضعیت مذکور همچنان قابلانتقاد است.
بااینحال برخی تحلیلها حاکی از این است که سهامداران در عین حال که با وضعیت پیچیدهای درگیر هستند، همچنان بتوانند به شناسایی سود همراه با کسب بیشترین بازده بپردازند. در همین رابطه احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه، بر این باور است که اکنون بازار میتواند صرفا حواس خود را به هلدینگها معطوف سازد.
البته بررسیها نشان میدهد صنایع کوچک با ورود پول و رشد قیمت روبهرو شدهاند. اما با توجه به اینکه اکثر گروهها رشدی که باید را انجام دادهاند، نمیتوان بیان کرد که گروههایی خاص از جاماندگی قیمتی برخوردارند. بر همین اساس گروههای مختلف پتانسیل چندانی برای رشد ندارند، اما کماکان میتوان به رشد هلدینگها امیدوار بود.
به گفته این کارشناس، از آنجا که محور تجدیدارزیابیها «نسبت قیمت به خالص ارزش روز داراییهای هلدینگها» در سطح ۵۰ تا ۶۰درصد است، از پتانسیل رشد برخوردارند. به نظر میرسد به همین دلیل سازمان دست روی این مهم گذاشته است، یعنی بخش تجدید ارزیابی داراییها. بر همین اساس باید گفت این مساله میتواند محور رشد بازار باشد.
اکثر هلدینگها و شرکتهای سرمایهگذاری در همین محدوده هستند و با ایجاد فضای روانی مثبت، بازار به استقبال این هلدینگها خواهد رفت. به همین دلیل نسبت قیمت به خالص ارزش روز داراییهای آنها ممکن است حتی از ۵۰درصد تا ۷۵ درصد هم رشد کند. این عامل کلیت بازار را در بر میگیرد و میتواند سبب رشد بازار شود.
اما باید پذیرفت تا زمانی که انتظارات تورمی رو به افول است و دلار آزاد روند باثباتی را طی میکند، تقاضای موثر سهامی و مستمر طبیعتا شکل نخواهد گرفت.