نخستین ماشینی که وارد ایران شد چه بود و چه کسی نسبت به واردات آن اقدام کرد؟ در ادامه با بررسی تاریخچه کوتاه صنعت خودروی ایران همراه ما باشید.
اولین باری که خودرو وارد ایران شد، سلسله قاجار بر کشور حکومت میکردند. مظفرالدین شاه در سفر به بلژیک، با اتوموبیل آشنا شد و سرانجام با قرض گرفتن از بانک انگلیس موفق به خرید ماشین شد.
به گزارش همشهری آنلاین، نخستین ماشینی که وارد ایران شد چه بود و چه کسی نسبت به واردات آن اقدام کرد؟ در ادامه با بررسی تاریخچه کوتاه صنعت خودروی ایران همراه ما باشید.
بیشک یکی از مهمترین و بهترین اختراعات بشر روی کره زمین، ساخت وسیه نقلیه و علی الخصوص خودرو است. ماشین از همان اوایلی که وارد زندگی انسانها شد تا به امروز نقش حیاتی و مهمی ایفا کرده و توانسته جای خود را در اغلب خانوادهها باز کند. در حال حاضر هر خانهای یک اتوموبیل دارد و این یعنی نیاز به وجود چنین وسیلهای در ادوار مختلف احساس میشده است.
زمانی که وسیله حمل و نقلی همچون خودرو وجود نداشت، انسانها نمیتوانستند از نقطهای به نقطهای دیگر سفر کنند یا اگر اقدام به چنین کاری میکردند سفری دشوار و طاقت فرسا را به جان میخریدند، ولی هنگامی که ماشین پدید آمد، جا به جایی مردم سریعتر، ایمنتر و راحتتر شد.
اولین باری که خودرو وارد ایران شد، سلسله قاجار بر کشور حکومت میکردند. خوشبختانه به محض ورود این وسیله نقلیه پرکاربرد طرفداران زیادی در سراسر کشور برای آن پیدا شد چرا که میتوانست مردم را در اسرع وقت جا به جا کند. در حال حاضر اگر برای دقایقی بیرون بروید، در هر کوچه و خیابانی خودروهای در حال حرکت را خواهید دید و این نشان دهنده رشد و پیشرفت خودرو طی دهههای اخیر است.
از دیگر مزایای اختراع اتوموبیل میتوان به پیشرفت و تحول گردشگری اشاره کرد. هم اکنون بخش بزرگی از سفرهای خارج شهر با خودرو انجام میشود. ورود نخستین خودرو به ایران در ۱۲۳ سال پیش رقم خورد. در آن زمان واردات هر وسیلهای از فرنگ برای ایرانیان عجیب و غریب و هیجان انگیز بود و میخواستند سر از کار آن درآورند.
در مطلب پیش رو قصد داریم به بررسی تاریخچه ورود اولین خودرو به ایران بپردازیم و سیر تاریخی و ماجراهای مربوط به آن را شرح دهیم. در ادامه با ما همراه باشید.
حدود یک قرن و ۲۳ سال پیش بود که مظفرالدین شاه موفق شد برای نخستین مرتبه به اروپا سفر کند (تاریخ دقیق سفر او سال ۱۲۷۹ شمسی بود). مظفرالدین شاه به محض ورود به کشور بلژیک با وسیلهای تازه به نام اتوموبیل آشنا شد. شاه هر کاری کرد تا این دستگاه تازه وارد را نادیده بگیرد چرا که در آن شرایط خزانه کشور اوضاع رو به راهی نداشت، اما سرانجام با قرض گرفتن از بانک انگلیس موفق به خرید ماشین شد.
در یک سفر کوتاه که مظفرالدین شاه با کنتس بلژیکی داشت، سرانجام تسلیم شد و کورمن او را راضی کرد در بازگشت به ایران یکی از این اتوموبیلها را با خود ببرد. بعد از آن، شاه با مدیرعامل شرکت رنو گفتگوهای جالبی داشت و توانست تعدادی دستگاه خودرو وارد ایران کند.در مکالمه بین شاه و مدیرعامل رنو، ابتدا مظفرالدین سوال میکند که هزینه دو دستگاه خودرو چقدر میشود و مدیر شرکت بعد از تعظیمهای فراوان و خوشامد به قبله عالم ایران پاسخ میدهد که نخستین خودرو را به صورت رایگان و پیشکش تقدیم شاه خواهد کرد و قیمت اتوموبیل دوم را ۱۶ هزار فرانک و اگر تعداد بیشتری بخواهند با قیمت ۱۵ هزار فرانک تعیین کرد.
مظفرالدین شاه درباره اتوموبیلهای بعدی سوال میکند و مدیرعامل شرکت رنو در آن زمان این گونه پاسخ میدهد که اگر شاه به ایران برگردد مسلماً شاهزادگان و سیاستمداران و رجال ایرانی برای خرید خودرو تمایل نشان میدهند و به همین خاطر حدود ۱۰۰ دستگاه اتوموبیل در نظر گرفته شده است.
همچنین شاه در جواب دست و دلبازیهای مدیرعامل کمپانی خاطرنشان میکند که ایرانیان عادت به گرفتن چیزی به رایگان ندارند و اگر این اتفاق بیفتد مردم انگ رشوهخواری به شاه میزنند، اما مدیرعامل رنو، شاه را متقاعد میکند که اولین خودرو را به عنوان هدیه قبول کنند.
در نهایت در کتابهای تاریخی این گونه نوشتهاند که مظفرالدین شاه یکی از اتوموبیلها را به رایگان دریافت میکند و دومی را با همان قیمت ۱۶ هزار فرانک (۴۰۰۰ تومان) میخرد. البته، چون در آن زمان ایران مجهز به جادههای آسفالته نبود، خودروی اول در راه رشت به قزوین خراب میشود و در همان جا میماند، ولی دومین خودرو با رنگ آبی آسمانی تیره به کاخ گلستان میرسد (دو راننده و یک تکنسین به همراه شاه ابتدا به روسیه میروند و سپس از آنجا با کشتی به ایران منتقل میشوند.)
وقتی شاه به فرنگ میرفت و با خود وسیله تازهای وارد کشور میکرد یا اصولا هنگامی که وسیله تازهای وارد کشور میشد، مردم در برابر پذیرش آن مقاومت میکردند، ولی رفته رفته با زیاد شدن تعداد، وجود آن را میپذیرفتند و عاقبت خودرو نیز همین طور شد.
مردم در اولین روزهای ورود خودرو به کشور به میدان مشق یا باغ ملی کنونی میرفتند و یکسری لقب هم برای این دستگاه گذاشته بودند (القابی نظیر خر دجال، گردونه بخار، گردونه فرنگی و ارابه شیطان). به اعتقاد مردمان آن دوره صدای ترسناک خودرو به محض روشن شدن مسافران را وارد جهنم خواهد کرد.
یکی از رانندههای مظفرالدین شاه وظیفه داشت که هر روز او را از ارگ به قصر ببرد و وقتی در مسیر مشغول رفت و آمد بودند، مردم که از دیدن اتوموبیل به وجد میآمدند نزدیک شده و سر و صدا راه میانداختند. جنجالهای مردم هنگام عبور شاه از کوچه و خیابانها باعث شد تصمیم بگیرد که دیگر از خودرو استفاده نکند. بعدا مظفرالدین شاه تصمیم گرفت پس از اسبسواری یا کالسکهسواری توی ماشین دراز بکشد و راننده با سرعتی بسیار کم او را دور دهد.
فرزند مظفرالدین شاه، محمدعلی بود که بعد از پدر عهدهدار اداره میراث او شد. خودرویی که شاه در سفر به بلژیک از کمپانی رنو خریداری کرده بود به محمدعلی رسید و وقتی در یکی از روزها قصد داشت سوار خودرو شود و در خیابانهای تهران به گشت و گذار بپردازد، یکی از نزدیکان او عطسه کرد و شاه تصمیم گرفت با درشکه برود.
به همین خاطر شاه با درشکه رفت و اتوموبیل هم جلوتر از آنها به راه افتاد. دقیقاً در همین روز بود که در خیابان اکباتان امروزی اتوموبیل مورد هدف حمله قرار گرفت و مجلس هم به توپ بسته شد.
در دورهای که احمدشاه بر ایران حکومت میکرد، وزیری به نام وثوقالدوله تمهیدات ورود اولین محموله خودروهای وارداتی را مهیا کرد. نوع اتوموبیلهایی که وی وارد کشور کرد فورد کروکی بودند و نهایت سرعتی که میتوانستند حرکت کنند به ۴۰ کیلومتر بر ساعت میرسید.
گفتنی است که این خودروها گیربکس یا همان جعبه دنده نداشتند و به همین دلیل بود که در سطوح ناهموار غیرقابل استفاده میشدند و تنها کاربرد آنها در جادههای صاف بود. همچنین در مسیرهایی که سطح آنها شیبدار بود، اتوموبیلهای فورد کروکی ناتوان بودند. از طرف دیگر در مسیرهای سرازیری هم اگر خودرو سنگین میبود، میبایست برخی از مسافران پیاده میشدند تا فشار زیادی روی ماشین نیاید.
خودروهای امروزی به کمک دینام و باتری استارت میخورند و روشن میشوند در حالی که نخستین خودروهای وارداتی در زمان احمدشاه نه دینام داشتند و نه باتری و به همین خاطر دارندگان آنها مجبور بودند قبل از سوار شدن هندل بزنند تا اتوموبیل روشن شود. همچنین جالب است بدانید که این دستگاههای تازه وارد بوق برقی نداشتند و برای روشن شدن چراغها نیاز به کبریت بود.
متاسفانه اولین خودروهای وارداتی نه بخاری برای زمستان داشتند و نه کولری برای تابستان و از نظر امکانات رفاهی صفر و فقیر محسوب میشدند. یکی دیگر از بدبختیهای رانندگان کوچهها و جادههای خاکی بود که هم باریک بودند و هم تنگ و تا موقعی که خودرو از آنها عبور کنند، راننده پیر میشد.
شاید باورتان نشود، اما اوایلی که خودرو وارد ایران شده بود باید برای داشتن یکی از آنها بین ۳۰۰ الی ۳۵۰ تومان هزینه میکردید. همچنین ویژگی خوبی که خرید خودرو در آن زمان داشت قسطی بودن بود (خریداران یک پنجم قیمت را پرداخت میکردند و الباقی را اقساطی درازمدت).
حتی در آن دوره هم خودروهای گرانقیمت حضور داشتند و گرانترین اتوموبیلی که اشراف میتوانستند بخرند، گراهام پیچ با قیمت ۲۵۰۰ تومان بود. از جمله آپشنهای این خودرو میتوان به مقادیر زیادی لوازم یدکی، یک جعبه آچار، یک تلمبه باد و چراغ سیار اشاره کرد.
همچنین نکته جالب ماجرا جوایزی بود که شرکتهای خودروسازی به خریداران وعده میدادند. این جوایز شامل ساعت مچی یا بغلی، فندک و کت چرمی، قوطی سیگار، تسبیح یا جا کلیدی میشد و از بین تمام آنها جایزه کت چرمی یا بارانی محبوبیت بیشتری داشت، زیرا رانندگان میتوانستند با پوشیدن آنها به دیگران فخرفروشی کنند.
وقتی رضاشاه قدرت را به دست گرفت و حتی تا هنگامی که کشور به دست روسیه و انگلیس اشغال نشده بود، اتوموبیل به عنوان کالایی لوکس و تجملی خرید و فروش میشد. از جمله کسانی که توانایی خرید خودرو داشتند میتوان به اقشار ثروتمند، درباریان صاحب نفوذ، سفرا و نمایندگان خارجی آنها اشاره کرد.
محمدرضا پهلوی که بعد از رضاشاه تکیه بر تخت شاهنشاهی زد، تبدیل به یکی از بزرگترین کلکسیونرهای اتوموبیل در جهان شد. خودروهای پارکینگ شاه به هزار دستگاه میرسید که از برندهای معروفی نظیر فراری، لامبورگینی، کانتاش، رولز رویس و مرسدس بنز، آلفا رومئو، کادیلاک، فورد، بی ام و و کرایسلر خریداری شده بود.
گفته شده اولین قربانی تصادفات در ایران، غلامحسین درویش ملقب به درویش خان است. ایشان یکی از معروفترین موسیقیدانان ایران در آن زمان بوده است. استاد درویش وقتی از محفل موسیقی سوار درشکه میشود تا به منزل خود برود در یکی از تقاطعها با خودروی فورد برخورد میکند و از درشکه به بیرون پرتاب میشود. ایشان به علت اصابت سر به زمین دچار ضربه مغزی میشوند و بعد از ۵ روز در بیمارستان نظمیه فوت میکنند.
به نوعی میتوان گفت که از سال ۱۳۳۵ شمسی ایرانیها توانستند صنعت خودروی ایران را با مونتاژ چند خودروی خارجی راه اندازی کنند و سپس موفق شدند محصولات خارجی را در کشورمان بومیسازی نمایند و در این صنعت به فعالیت خود ادامه دهند. همچنین یکی از تجار معروف آن زمان به نام جعفر اخوان توانست نمایندگی شرکت جیپ آمریکا را به دست آورد.
در سال ۱۳۳۸ بود که جعفر اخوان کارخانهای در ۹ کیلومتری جاده مخصوص کرج تأسیس کرد و به مونتاژ جیپ ویلیز اقدام نمود. آنها نام این خودرو را به جیپ شهباز تغییر دادند و راهی بازار کردند. همچنین از وقتی که وضعیت جادهها بهبود یافت، خودروهای دو دیفرانسیل در ایران محبوب شدند. ایران خودرو از سال ۱۳۴۱ فعالیت خود را آغاز کرد و سه سال بعد شرکت خودروسازی سیتروئن راه اندازی شد.