مثال تیکتاک برای ایران مثال خوبی نیست. چرا که اگر تیک تاک در آمریکا محدود شود، شبکههای اجتماعی دیگر وجود دارند. نقل مکان از تیک تاک به یک اپلیکیشن دیگر در کشور فرضی آمریکا، مانند مهاجرت از توئیتر به ویراستی یا تلگرام به ایتا نیست.
فرارو– حسینعلی حاجی دلیگانی، نماینده و نایبرئیس کمیسیون اصل نود مجلس از ارائه طرح جدیدی با نام «طرح نظامبخشی فضای مجازی» خبر داد. طرحی که به گفته او هنوز به صحن نیامده و نام صیانت بر آن گذاشته نشده است. اما واکنشی که رسانهها به این طرح از زمان مطرح شدنش در آبانماه نشان دادند این بود که طرح صیانت جدید در مجلس کلید خورده است. اینترنت طبقاتی در حالی مطرح میشود که دولت میگوید به دنبال رفع فیلترینگ است.
به گزارش فرارو، ۵ آبان حسنعلی اخلاقی امیری نماینده مشهد و کلات در مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی درباره طرح جدید گفته بود: «به دلیل مطرح شدن بحث رفع فیلترینگ بنا است یکسری پیشنویس برای فعالیت سکوهای خارجی با فضای حکمرانی در فضای مجازی را دنبال کنیم. این پیشنویس به صورت مستقیم با فیلترینگ سر و کار ندارد، اما فضایی وسیع برای بررسی رفع فیلترینگ است. قصد داریم ظرفیت استفاده از فضای مجازی را بر اساس این چارچوب پیشببریم. در مجلس یازدهم طرحی در رابطه با فضای مجازی و مجلس مطرح شده بود که در آن دوران ناتمام ماند و به نتیجه نرسید. در مجلس دوازدهم ضمن اینکه بر ظرفیت فضای مجازی تاکید میکنیم، نگاه فرصتجویانه مد نظر داریم. امروزه فضای مجازی، تبدیل به یک فضای حقیقی شده است چرا که علاوه بر بحث فرهنگی و اجتماعی، مردم در این فضا کسب و کارهای اقتصادی دارند.»
او افزود: «با نگاهی فرصتطلبانه فضای مجازی و بحث حکمرانی فضای مجازی را در کمیته ذیل کمیسیون فرهنگی دنبال میکنیم. معتقدم این مسئله منتهی به جمهوری اسلامی نیست و در تمامی کشورها مانند تیک تاک در آمریکا که مدیران آن را محاکمه کردند مسئله مهمی است. حکمرانی یعنی در آن عرصههایی که ممکن است پلتفرمهای خارجی رعایت ضوابط آن کشور را نکند، آن کشور حق اعمال قدرت کند. این موضوع مرتبط با مباحث داخلی نیست و مردم نباید از این بحث احساس ناآرامی داشته باشند.»
صحبتهای اخیر حاجی دلیگانی نشان میدهد که نظامبخشی به فضای مجازی، نام دیگری برای اینترنت طبقاتی است که پیش از این مطرح و در سطوحی نیز اجرا شده بود. این نماینده مجلس گفت: «نام این طرح دیگر صیانت نیست و هنوز به صحن مجلس نیامده است. این طرح مشابه قوانین جوامع غربی است؛ یعنی بهدنبال سطحبندی استفاده و دسترسی است، همان کاری که غربیها انجام میدهند، اما ما بدتر از آنها رها کردهایم.»
او اضافه میکند: «این طرح تداخلی با رفع فیلترینگ ندارد و میتواند دسترسیها را چارچوبمند کند. ما نباید اجازه دهیم مردممان در صخره [دره]سقوط کنند.»
بر اساس اخبار منتشر شده، این طرح نیز از سوی کمیسیون فرهنگی مجلس ارائه شده است. کمیسیونی که تقریبا به طور کامل در دست جبهه و جریان فکری پایداری است. ریاست این کمیسیون را مرتضی آقاتهرانی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری و از شاگردان باسابقه آیتالله مصباح یزدی بر عهده دارد. بیژن نوباوه وطن خبرنگار سابق صداوسیما در پاکستان، انگلستان و آمریکا دیگر عضو جبهه پایداری نیز عضو این کمیسیون است.
امیرحسین ثابتی مجری سابق شبکه افق و چهره نزدیک به سعید جلیلی و حمید رسایی نماینده ادوار و عضو سابق این تشکیلات سیاسی از دیگر اعضای کمیسیون فرهنگی هستند. این طرح در کمیته «هنر، رسانه و فضای مجازی» بررسی و تکمیل شده که ریاست آن را حمید رسایی بر عهده دارد.
اینترنت طبقاتی یعنی بر اساس قوانین وضع شده، هر کدام از گروههای اجتماعی به سطحی از محتوای موجود در این شبکه جهانی دسترسی پیدا میکنند. مثلاً سطح دسترسی اساتید دانشگاه و دانشجویان با یک کتابفروش، خبرنگار یا راننده متفاوت است.
اینترنت طبقاتی با اشاره به مساله حکمرانی در فضای مجازی دوباره روی میز مجلس قرار گرفته که یک مساله حاکمیتی و مهم برای تمام کشورهای جهان است. در هیچ کشوری دسترسی اینترنتی به همه چیز وجود ندارد. اما سطح محدودیتها و سیاستهای مربوط به آزادیهای سیاسی و اجتماعی متفاوت است. با توجه به این قرائت پایداری از امر آزادی اجتماعی و سیاسی با قرائت اکثریت جامعه تفاوت دارد، این سیاستگذاری احتمالاً تفاوتی با شرایط پیشین نخواهد کرد.
پاسخ به یک سوال میتواند تفاوت میان این دو نگاه را مشخص کند: اگر فردی در شبکه اجتماعی ویراستی (مشابه داخلی توئیتر) اقدام به انتشار یک انتقاد سیاسی کند که از نظر نیروهای سیاسی تندرو ناخوشایند تلقی شود، اما در کشورهای غربی، آن نوع انتقاد رایج و پذیرفته باشد، چه برخوردی با کاربر خواهد شد؟
معمولاً زمانی که بحران در کشورهای دیگر اتفاق میافتد و محدودیتهایی بر شبکههای اجتماعی اعمال میشود، اخبار این محدودیت مورد استقبال برخی رسانههای داخلی قرار میگیرد. چرا که توجیهی بر محدودیت دسترسی شهروندان به اینترنت و شبکههای اجتماعی است. اما این مساله مورد توجه قرار نمیگیرد که چنین محدودیتهایی معمولاً به دلایل امنیتی، به صورت مقطعی و برای فروکش کردن بحران وضع میشود. در صورتی که در کشور ما، ۱۵ سال پیش سه سایت مهم توئیتر، یوتیوب و فیسبوک مسدود شدند و همچنان مسدود هستند؛ بنابراین مهم است که این محدودیتها با چه نگاهی وضع میشود.
از سوی دیگر، مثال تیکتاک برای ایران مثال خوبی نیست. چرا که اگر تیک تاک در آمریکا محدود شود، شبکههای اجتماعی دیگر وجود دارند. نقل مکان از تیک تاک به یک اپلیکیشن دیگر در کشور فرضی آمریکا، مانند مهاجرت از توئیتر به ویراستی یا تلگرام به ایتا نیست.
استقبال از سکوهای خارجی در کشور میتواند به تفاوتهای ارزشهای جامعه و ساختار ارتباط داشته باشد. این مساله نیاز به پژوهش و افکارسنجی عمیق دارد تا دلایل استقبال مردم از این امکانات را نشان دهد. اما این افراد جامعه هستند که انتخاب میکنند از چه شبکهای استفاده کنند و از چه شبکهای دور شوند. مساله سکوهای خارجی را علاوه بر این که باید از نگاه امنیتی دید، باید از زوایای دیگر از جمله زاویه اجتماعی به آن نگاه کرد.
چند سوال در این مساله وجود دارد که باید به آنها پاسخ داده شود. ایران به عنوان کشوری که تحت تحریمهای ایالات متحده آمریکا قرار دارد، میتواند میزبان دفتر نمایندگی مِتا در ایران باشد؟ متا به عنوان مالک فیسبوک (که به مرور زمان استفاده از آن در ایران کم شد)، واتساپ و اینستاگرام که یک شرکت آمریکایی است، امکان افتتاح دفتر در ایران را دارد؟
توئیتر به عنوان یک شرکت آمریکایی میتواند در ایران دفتر داشته باشد؟ گوگل چطور؟ تعریف دو طرف از مفاهیمی مانند تروریسم، خشونت و ... یکسان است؟ آیا مذاکرات جدی در این خصوص در دستور کار داریم؟