به ادعای ناظران وعدههای تحریرالشام در موارد متعدد از جمله تحمل اقلیتها و اصلاحات دموکراتیک، سیاستهای واپسگرایانه و استبدادی طالبان را به تصویر میکشد. علاوه بر این نیز پیروزی شورشیان سوری میتواند برای جنبشهای مخالف در افغانستان الهامبخش باشد و مقامات میانهرو طالبان را به چالش کشیدن حاکمیت سختگیرانه کنونی رهبرشان ترغیب کند.
به باور گروهی از ناظران سقوط دولت سوریه نقطه عطفی نه تنها برای این کشور بلکه برای گروهی از جریانها، به طور مشخص طالبان است، چراکه در عین حال که فروپاشی یک رقیب دولتی به همان میزانی که پیروزی نمادینی را به ارمغان میآورد، اما قدرت گرفتن هیات تحریرالشام همزمان چالشی مستقیم از نظر ایدئولوژیک و استراتژیک برای این گروه به شمار میرود.
به گزارش اعتماد به نقل از دیپلمات، به ادعای ناظران وعدههای تحریرالشام در موارد متعدد از جمله تحمل اقلیتها و اصلاحات دموکراتیک، سیاستهای واپسگرایانه و استبدادی طالبان را به تصویر میکشد. علاوه بر این نیز پیروزی شورشیان سوری میتواند برای جنبشهای مخالف در افغانستان الهامبخش باشد و مقامات میانهرو طالبان را به چالش کشیدن حاکمیت سختگیرانه کنونی رهبرشان ترغیب کند.
این نشریه در این راستا طی یادداشتی آورده است که پیشرفتهای شگفتانگیز نیروهای مخالف در جنگ داخلی سوریه و سقوط بشار اسد، شوکهایی در سطح جهان برای دیگر کشورها به وجود آورده است. بالاخص جهان عرب نیز تحولات سوریه را با رویکردی تلفیقی نظاره کرده است؛ به گونهای که امیدهایی به تغییر ایجاد شده، اما همچنان نگرانیهایی از بیثباتی وجود دارد. این در حالی است که طالبان از این رویداد با اشتیاقی آشکار استقبال کرد. در کابل و سایر استانهای افغانستان، طالبان این پیروزی را با جشنها و توزیع شیرینی و برگزاری تجمعات جشن گرفتند.
به ادعای ناظران با این حال، پشت این شادی، اما یک واقعیت ناخوشایند نهفته است: سقوط اسد ممکن است در بلندمدت برای طالبان خوشایند نباشد!
به ادعای این نشریه، درحالی که ترکیب ملیگرایی و اسلامگرایی تحریرالشام با ایدئولوژی طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان همخوانی دارد، اما این احتمال نیز وجود دارد که حاکمان جدید سوریه همتایان افغان خود را ناامید کنند. سیاستها و بیانات تحریرالشام، حداقل در حال حاضر، نشاندهنده رویکردی به وضوح متفاوت در حکمرانی است.
رهبران اپوزیسیون سوری و تحریرالشام متعهد شدهاند که به سمت تشکیل دولتی فراگیر بروند که تنوع قومی و مذهبی سوریه را به رسمیت بشناسد. این درحالی است که در مقابل، اما طالبان به طور سیستماتیک زنان و اقلیتها را از زندگی عمومی کنار گذاشته و همچنان نتوانستهاند دولتی فراگیر تشکیل بدهند.
همچنین اقلیتهای مذهبی، مانند شیعیان، تحت حکومت طالبان با تبعیض گستردهای مواجه هستند که شامل محدودیتهایی در اعمال مذهبی آنها میشود. در ادامه گزارش این نشریه آمده است که تحریرالشام و هم پیمانانش، اما مدعیاند برنامههایی برای تشکیل یک دولت انتقالی به مدت ۱۸ ماه، تصویب یک قانون اساسی جدید و نیز برگزاری انتخابات دارند.
به ادعای ناظران هر چند که این وعدهها هنوز محقق نشدهاند، اما این گروه به طور واضحی با استبداد غیرقابل انعطاف طالبان که با سیاستهای سختگیرانهاش علیه زنان و اقلیتها شناخته میشود، در تضاد است.
تصمیم طالبان به ممنوعیت کامل آموزش زنان ازجمله ممنوعیت اخیر آموزش در بخش بهداشت باعث محکومیت بینالمللی این گروه شده است. نروژ، که زمانی نسبت به تعامل با طالبان تقریبا تمایل نشان داده بود به تازگی نسبت به محدودیتهای این گروه بر آموزش زنان ابراز ناامیدی کرده و برنامههای خود برای پذیرش نماینده طالبان را لغو کرده است.
به گزارش این نشریه این انزوای ایجاد شده در افغانستان که ناشی از حاکمیت طالبان است نگرانی فزایندهای برای صداهای معتدل در درون طالبان ایجاد کرده است. شخصیتهایی مانند سراج الدین حقانی، وزیر کشور طالبان و عباس ستانیکزای، معاون وزیر امور خارجه که هر دو از مقامات تاثیرگذار طالبان هستند، به طور علنی مولا هبتالله رهبر این گروه را به خاطر سیاستهای سختگیرانهاش مورد انتقاد قرار دادهاند. در این راستا حقانی به ویژه هشدار داده است که چنین سیاستهایی میتواند باعث بیگانه شدن جمعیت افغان و تسریع در فروپاشی طالبان شود.
برنامههای اخیر طالبان برای محدود کردن فعالیتهای تمامی سازمانهای غیردولتی خارجی در افغانستان، به همراه ممنوعیت آموزش زنان، انزوا و بی ثباتی بیشتری را در کشور ایجاد کرده و همزمان نارضایتیهای داخلی، به ویژه در میان صفوف طالبان را تشدید کرده است.
در این زمینه، تمایل ظاهری حاکمان جدید سوریه به پذیرش دولتی فراگیر ممکن است مقامهای معتدل طالبان را ترغیب کند تا به طور فعالتری با موضع سختگیرانه آخوندزاده مخالفت کنند.
این در حالی است که ممکن است سقوط بشار اسد همزمان تاثیرات غیرمنتظرهای در افغانستان داشته باشد. درحالی که طالبان پیروزی مخالفان سوری را جشن گرفتند، این شادی ممکن است کوتاهمدت باشد. موفقیت تحریرالشام در سقوط دولت وقت سوریه ممکن است نیروهای مخالف در افغانستان و همچنین اعضای معتدل طالبان را که به طور فزایندهای از حکومت یک نفره آخوندزاده ناامید شدهاند، تشویق کند. این تحولات همچنین میتواند به شکلگیری یک جنبش جدید برای تغییر در افغانستان منجر شود و فشار بر طالبان را افزایش بدهد تا به سمت سیاستهای کمتر سرکوبگرانه و فراگیرتر حرکت کنند.
امرالله صالح، معاون سابق رییسجمهور افغانستان و صدای برجسته مقاومت، صحنههای شادی در دمشق را به دورهای در سال ۲۰۰۱ تشبیه کرد که نیروهای تحت حمایت ایالاتمتحده طالبان را سرنگون کردند. برای طالبان، سقوط بشار اسد ممکن است به طور ناخواسته به عنوان یک داستان عبرتآموز درباره آسیبپذیری دولتهایی که سیاستهای سختگیرانه را اعمال میکنند، عمل کند.
پیروزی معارضان سوری به کسانی که به مخالفت با طالبان پرداختهاند، یک امید تازه میدهد. اگر تحریرالشام به وعدههای خود در مورد حکمرانی دموکراتیک و فراگیر عمل کند، میتواند به عنوان یک روایت متضاد با حاکمیت انحصاری طالبان قلمداد شود. برای افغانهایی که آرزوی تغییر دارند، پیروزی تحریرالشام ممکن است به عنوان یک مدل الهام بخش عمل کند، هر چند که این واقعیت همچنان وجود دارد که سوریه بدون شک با چالشهای زیادی در مسیر گذار خود روبه رو خواهد بود.
ذکر این نکته اهمیت دارد که با وجود روابط غیررسمی با چند کشور، حکومت طالبان، اما هنوز توسط هیچ دولتی به رسمیت شناخته نشده است. سیاستهایی مانند ممنوعیت آموزش زنان و محدود کردن فعالیتهای سازمانهای غیردولتی خارجی، بحران انسانی افغانستان را تشدید کرده و مشروعیت طالبان را بیشتر تضعیف کرده است.
تحولات اخیر در سوریه، به ویژه تغییر ظاهری تحریرالشام و همچنین ادعای برقراری حاکمیتی فراگیر، میتواند شکافهای موجود در رهبری طالبان را عمیقتر کند. گفتنی است یک انتقال موفق در سوریه حتی اگر با چالشهای زیادی همراه باشد، میتواند ناکامیها و سختگیریهای طالبان را بیشتر نمایان کند.
به گزارش این نشریه، برای طالبان، موفقیت مخالفان سوری سوالات نگرانکنندهای درباره آینده خودشان به وجود میآورد. پیروزی تحریرالشام به عنوان یک مدل بالقوه از حکمرانی میتواند ادعای طالبان برای رهبری را تضعیف کند و آنها را بیشتر در صحنه جهانی منزوی نماید. این درحالی است که طالبان در کابل شیرینی توزیع میکردند، ممکن است به زودی متوجه شوند که سقوط اسد چندان نیز برای آن مطلوب نبوده است، بلکه، این یک هشدار درباره چالشهای پیش رو است؛ هم از درون و هم فراتر از مرزهای افغانستان.