ترنج موبایل
کد خبر: ۸۷۱۷۱۷

بحران نامرئی که آینده ایران را تهدید می‌کند؛

شهروندان گمشده در دل کلان‌شهرها

شهروندان گمشده در دل کلان‌شهرها

بر اساس گزارش‌های رسمی وزارت کشور و سازمان شهرداری‌ها، بیش از ۱.۸ میلیون خانوار در سکونتگاه‌های غیررسمی کلان‌شهرهایی مانند تهران، مشهد، زاهدان، اهواز و کرمانشاه زندگی می‌کنند.

تبلیغات
تبلیغات

عبدالرضا خزایی؛ کلان‌شهرهای ایران، هرچند در ظاهر به سمت توسعه و پیشرفت حرکت می‌کنند، بیش از یک میلیون نفر در حاشیه این رشد، به شکلی نامرئی و بی‌صدا زندگی می‌کنند. این گروه عظیم از «شهروندان نامرئی» نه تنها در آمارهای رسمی حذف شده‌اند، بلکه در سیاست‌گذاری‌ها، بودجه‌ریزی‌ها و برنامه‌های توسعه‌ای کشور جایی ندارند. آنان که عمدتاً در سکونتگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند، فراموش‌شدگان توسعه‌اند و زنگ خطری برای امنیت، سلامت و انسجام اجتماعی کلان‌شهرها و در نهایت کل کشور به شمار می‌آیند.

بر اساس گزارش‌های رسمی وزارت کشور و سازمان شهرداری‌ها، بیش از ۱.۸ میلیون خانوار در سکونتگاه‌های غیررسمی کلان‌شهرهایی مانند تهران، مشهد، زاهدان، اهواز و کرمانشاه زندگی می‌کنند. آمارهای میدانی سازمان‌های مردم‌نهاد نشان می‌دهد که تنها حدود ۳۵ درصد این خانوارها به آب سالم و بهداشتی دسترسی دارند، نرخ ترک تحصیل کودکان در این مناطق تا دو برابر میانگین کشوری است و کمتر از ۴۰ درصد کودکان در مدارس ثبت‌نام می‌شوند. همچنین نرخ بیکاری در این سکونتگاه‌ها نزدیک به ۲۵ درصد است که دو برابر میانگین رسمی کشور است.

مشابه این معضل در کشورهای در حال توسعه دیگر نیز وجود دارد، اما برخی از آن‌ها مانند برزیل و هند با اجرای پروژه‌های مشارکتی و نوآورانه توانسته‌اند نرخ فقر و محرومیت در سکونتگاه‌های غیررسمی را به شکل چشمگیری کاهش دهند. پروژه «فاولاس» در ریودوژانیرو نمونه‌ای موفق از بازآفرینی شهری مبتنی بر مشارکت مردم است که ظرف یک دهه توانست شرایط زندگی ساکنان این مناطق را بهبود دهد. اما در ایران، فقدان اراده سیاسی و برنامه‌ریزی جامع مانع از تحقق چنین موفقیت‌هایی شده است.

بی‌توجهی به این جمعیت عظیم به معنای نادیده گرفتن بخش بزرگی از سرمایه انسانی کشور است. کودکانی بدون شناسنامه که امکان ثبت‌نام در مدارس ندارند، نسلی را می‌سازند که از فرصت‌های تحصیلی و شغلی محروم است. زنان این مناطق در معرض خشونت‌های خانگی و اجتماعی قرار دارند و مردان گرفتار اقتصاد غیررسمی، فاقد حمایت‌های بیمه‌ای و حقوق ابتدایی کاری هستند؛ این شرایط نه تنها زندگی آن‌ها را تهدید می‌کند بلکه پیامدهای گسترده‌تری برای جامعه به همراه دارد.

سکونتگاه‌های غیررسمی به واسطه فقدان زیرساخت‌های بهداشتی، آموزشی و امنیتی، به کانون بحران‌های اجتماعی و بهداشتی تبدیل شده‌اند. تجربه ناآرامی‌های اجتماعی و شیوع بیماری‌های واگیر نشان داده که بی‌توجهی به این مناطق می‌تواند آسیب‌های جدی و گسترده‌ای به کل جامعه وارد کند. ادامه این روند یعنی تداوم فقر، نابرابری و شکاف‌های اجتماعی که در نهایت منجر به تهدید انسجام ملی خواهد شد.

راهکارها روشن است: ایجاد سامانه ملی شناسایی ساکنان غیررسمی، تضمین دسترسی برابر به خدمات عمومی، بازآفرینی شهری با مشارکت مستقیم مردم، تقویت اشتغال محلی و تغییر گفتمان عمومی به سمت احترام به حقوق برابر. اما بدون اراده سیاسی و شجاعت مواجهه با مشکلات ریشه‌ای، این طرح‌ها تنها شعارهایی بی‌اثر باقی می‌مانند.

دولت و مدیران شهری اگر به دنبال بازسازی اعتماد عمومی و ساختن آینده‌ای پایدار برای کشور هستند، باید هر چه سریع‌تر نامرئی‌ها را ببینند و به رسمیت بشناسند. این جمعیت فراموش‌شده، هم سرمایه توسعه‌اند و هم اگر نادیده گرفته شوند، هزینه اجتماعی، اقتصادی و امنیتی آن‌ها دیر یا زود گریبان همه را خواهد گرفت.

زمان آن رسیده است که واقعیت‌های تلخ را بپذیریم و از این بحران نامرئی عبور کنیم، زیرا آینده کلان‌شهرها و امنیت ملی بدون توجه جدی به این مساله، بیش از هر زمان دیگری در خطر است.

تبلیغات
نویسنده : عبدالرضا خزایی
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات