۲۷ سال قبل؛ آخرین هنرنمایی تیمی که دوستش داشتیم

روزی که گذشت، بیستوهفتمین سالروز برتری تیم ملی ایران برابر آمریکا در مرحله گروهی جامجهانی ۱۹۹۸ فرانسه بود. زمان مثل برق و باد سپری میشود و درک اینکه از آن شب شیرین این همه سال گذشته باشد، دشوار است.
روزی که گذشت، بیستوهفتمین سالروز برتری تیم ملی ایران برابر آمریکا در مرحله گروهی جامجهانی ۱۹۹۸ فرانسه بود. زمان مثل برق و باد سپری میشود و درک اینکه از آن شب شیرین این همه سال گذشته باشد، دشوار است.
برای آنهایی که آن شب را دیدند اما، پیروزی ماندگار شهر لیون، حلاوتی فراموشنشدنی دارد؛ نخست سانتر استثنایی جواد زرینچه و ضربه سر دیدنی حمید استیلی و بعد هم پاس محشر علی دایی، فرار مهدی مهدویکیا و تسلیم شدن دوباره کیسی کلر. مهدی قبل از دریافت پاس، لحظهای پشت خط نیمه درنگ کرد تا در زمین خودی باشد و مشمول قانون آفساید نشود. علی دایی هم دومین پاس حیرتآورش را ظرف چند ماه ارسال کرد، پس از توپی که در جهنم ملبورن به خداداد عزیزی رساند و اصلا موجب حضور تیم ملی ایران در مرحله نهایی همین تورنمنت شد.
آن برد شاهکاری از تیم ۹۸ بود که شاید اغراق نباشد اگر آن را محبوبترین نسل فوتبال ایران بخوانیم. از نظر فنی، شایستگی این تیم پیشتر به اثبات رسیده بود. همان عبور از سد استرالیا در پلیآف هم واقعا کار سختی بود؛ نسل طلایی کانگوروها که اغلب ستارههایش در لیگ برتر انگلستان توپ میزدند. در آخرین بازی تدارکاتی پیش از جامجهانی و زمانی که ایران با دو گل به کرواسی باخت، میروسلاو بلاژوویچ، سرمربی تیم حریف، چنان تحت تاثیر کیفیت تیم ما قرار گرفته بود که در مصاحبهای تاریخی گفت: «اگر یوگوسلاوی بتواند ایران را ببرد، یک توپ فوتبال قورت خواهم داد!»
در نخستین بازی مرحله گروهی البته یوگوسلاوی با کاشته میهایلوویچ موفق به شکست تیم ملی ایران شد، اما همه دیدند که تیم ملی چقدر شایسته بود و در صورت تجربه و خودباوری بیشتر، حتی میتوانست حریفش را شکست بدهد. بعد هم این پیروزی دلچسب مقابل آمریکا از راه رسید. مشکل اینجاست که تیم ملی پس از آن برد از نظر روانی اشباع شد و حتی میگویند فدراسیون فوتبال بدون در نظر گرفتن احتمال صعود، بلیت برگشت ملیپوشان را هم خرید، وگرنه هیچ بعید نبود ایران آنطور آسان به آلمان نبازد.
بههرحال بهنوعی میتوان پیروزی بر آمریکا را آخرین هنرنمایی نسل محبوب ۹۸ دانست. آن برد اما فارغ از ارزشهای فنی، از جهات دیگری هم برای ایرانیان نوستالژیک و خاطرهانگیز است؛ شاید نمادی از یک سال رویایی و شیرین. خرداد ۷۶ یک دوره انتخابات پرشور ریاستجمهوری در ایران برگزار شد.
چند ماه بعد حماسه ملبورن و آن پیروزی جانانه و دراماتیک برابر استرالیا پیش آمد و خرداد ۷۷ هم برد مقابل آمریکا. در این فاصله چندماهه، سه جشن بزرگ و همدلانه ملی در ایران برگزار شد و میلیونها تن به صورت خودجوش، غریزی و معصومانه در خیابانها به پایکوبی پرداختند. خاطرات زیبا و خوشبینیهای جذاب آن روزها اما خیلی زود در غبار گم شد. تیم ملی بعدتر در جام ملتهای آسیا ۲۰۰۰ نتایج اسفباری گرفت و حتی از راهیابی به جامجهانی ۲۰۰۲ هم باز ماند.