ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۲۱۰۰

روابط عمومی‌ها، آینه‌های مخدوش در دستگاه‌های دولتی

روابط عمومی‌ها، آینه‌های مخدوش در دستگاه‌های دولتی

روابط عمومی در همه‌جای دنیا حلقه‌ی اتصال سازمان با افکار عمومی، رسانه‌ها و جامعه است. نهادی برای گفت‌وگو، اعتمادسازی، پاسخ‌گویی و تبیین عملکرد واقعی. اما در ایران، متأسفانه بیشتر روابط عمومی‌های دستگاه‌های دولتی و عمومی از مسیر اصلی خود فاصله گرفته‌اند و عملاً به بازوی تبلیغاتی و تشریفاتی مدیران تبدیل شده‌اند؛ نه به صدای سازمان و نه به گوش مردم.

تبلیغات
تبلیغات

حمیدنجف؛ آنچه این روزها از عملکرد اغلب روابط عمومی‌ها دیده می‌شود، چیزی نیست جز مجموعه‌ای از تولیدات فرمایشی، تصاویر مصنوعی، خبرهای پرآب‌وتاب و همایش‌هایی نمایشی. آن‌ها به‌جای بازتاب واقعیت، در حال ساختن روایت‌های نمایشی از عملکرد مدیران خود هستند؛ حتی در شرایطی که ناکارآمدی و نارضایتی عمومی موج می‌زند.

در بسیاری از نهادهای اجرایی و شرکت‌های عمومی، روابط عمومی‌ها عملاً به دفاتر شخصی مدیران ارشد تقلیل یافته‌اند؛ مأموریت‌شان تطهیر چهره مدیر، سانسور واقعیت، حذف صدای منتقدان، و بزک تصمیمات نادرست است. گزارش‌های تصویری پرزرق‌وبرق، انتشار مداوم عکس مدیر در شبکه‌های داخلی، خرید تندیس و لوح تقدیر، حضور در همایش‌های فرمایشی و پرداخت به رسانه‌های خاص، جایگزین وظایف واقعی این نهادها شده‌ است.

حتی فراتر از آن، طی سال‌های اخیر، به‌جای حمایت از رسانه‌های آزاد و حرفه‌ای، بسیاری از وزارتخانه‌ها و نهادها پایگاه خبری رسمی و وابسته ایجاد کرده‌اند تا فضای نقد و گفت‌وگوی رسانه‌ای را با بولتن‌های رسمی و غیرواقعی جایگزین کنند. این رویکرد در عمل، زمینه‌ساز خفگی رسانه‌ای و سلب اعتماد عمومی به سازمان‌ها شده است.

و شاید تلخ‌ترین بخش ماجرا این باشد که:

بخش بزرگی از نارضایتی مردم نسبت به عملکرد نهادهای دولتی، نه فقط ناشی از تصمیمات اشتباه، بلکه حاصل مواجهه‌ی غیرصادقانه، بی‌تفاوت و گاه تحقیرآمیز روابط عمومی‌ها با افکار عمومی‌ست. جایی که مخاطب، نه شفافیت می‌بیند و نه پذیرش مسئولیت؛ فقط خودتحویلی، خودنمایی و انکار واقعیت.

افزون بر این، چند ضعف ساختاری دیگر نیز مشهود است:

 نبود تخصص و فقدان آموزش حرفه‌ای: بسیاری از روابط عمومی‌ها به دست افراد غیرمتخصص سپرده شده‌اند که آشنایی چندانی با دانش ارتباطات، رسانه، افکار عمومی یا مدیریت بحران ندارند.

 وابستگی کامل به مدیران و فقدان استقلال حرفه‌ای: روابط عمومی در ساختار فعلی، تحت امر مدیران است و نه ناظر بر عملکرد سازمان. این وابستگی، مانع ایفای نقش واقعی آن شده است.

 غفلت از فضای مجازی و ضعف سواد رسانه‌ای: در حالی که افکار عمومی در بستر شبکه‌های اجتماعی شکل می‌گیرد، بسیاری از روابط عمومی‌ها همچنان در قالب سنتی و غیرتعاملی فعالیت می‌کنند.

 مناسبات غیرشفاف و هزینه‌تراشی بی‌فایده: صرف بودجه‌های کلان برای همایش‌ها، تندیس‌ها، گزارش‌های تصویری سفارشی و رسانه‌های زرد، بدون اثربخشی واقعی و در شرایط تنگنای اقتصادی، نه توجیه‌پذیر است و نه اخلاقی.

 تبدیل روابط عمومی‌ها به مانع شفافیت، به‌جای تسهیل‌گر آن: روابط عمومی‌ها به جای آن‌که پاسخگو و تسهیل‌گر ارتباط سازمان با جامعه باشند، در مواردی خود به سد شفافیت و آگاهی عمومی تبدیل شده‌اند.

چه باید کرد؟

۱. بازتعریف جایگاه و ساختار روابط عمومی‌ها: این نهادها باید با استقلال حرفه‌ای، تخصص‌گرایی و ساختار نظارتی روشن بازسازی شوند.

۲. توقف رسانه‌سازی دولتی و حمایت از رسانه‌های آزاد: دستگاه‌های دولتی به‌جای راه‌اندازی رسانه‌های فرمایشی، باید پاسخگوی رسانه‌های مستقل و مردمی باشند.

۳. اصلاح نگاه مدیران به روابط عمومی: روابط عمومی نباید دفتر تبلیغات شخصی مدیر باشد. کارکرد آن، ارتباط سازمانی و صدای صادق مردم است.

۴. احیای اعتماد عمومی از مسیر شفافیت و گفت‌وگوی واقعی: مردم وقتی حس کنند که صدایشان شنیده می‌شود و مسئولان با صداقت با آن‌ها سخن می‌گویند، پذیرش سختی‌ها برایشان آسان‌تر خواهد شد.

در نهایت، اگر قرار است اعتمادی ساخته شود و سرمایه اجتماعی بازگردد، نقطه شروع آن باید اصلاح روابط عمومی‌ها باشد. امروز، آنچه مردم از نهادها می‌بینند، همان چیزی‌ست که روابط عمومی‌ها به نمایش می‌گذارند؛ اگر این نمایش، جعلی، نمایشی و بی‌اعتبار باشد، تصویر دستگاه هم چنین خواهد بود؛ حتی اگر در باطن، کارهایی هم انجام شود.

 

 

تبلیغات
نویسنده : حمیدنجف
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات