نقد و بررسی سریال «شکارگاه»؛ بازیگران، داستان و نقاط ضعف و قوت

در عمارتی رازآلود، خانواده میرعطا مامور حفاظت از گنجی گرانبها میشوند، ماموریتی که بهای آن جان پسر کوچکش در کاخ ولیعهد است. «شکارگاه» سریالی است که میکوشد میان واقعیت و افسانه بیننده را با خود همراه کند اما در کنار نکات مثبت، ضعفهایی نیز دارد.
فرارو- پخش سریال «شکارگاه» به کارگردانی نیما جاویدی و بازی پرستویی اخیرا از شبکه نمایش خانگی آغاز شده که با نظرات مختلفی همراه بوده است.
به گزارش فرارو، «شکارگاه» روایتگر تلاشهای میرعطا و خانوادهاش در محافظت از گنجی گرانبها در عمارتی نفرین شده است. سریال با داستانی پرکشش و جذاب آغاز میشود و بیننده در هر قسمت با داستانی جدید در کنار روایت اصلی روبرو است مانند عشق دروغین بهادر به سیمین. با این حال «شکارگاه» در کنار نقاط قوت، ضعف هایی دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
داستان سریال «شکارگاه»
کاراکتر میرعطا سنگ بنای داستان این سریال است . قصه از جایی شروع میشود که او و خانوادهاش مامور حفاظت از گنجی گرانبها در عمارتی به نام «شکارگاه» میشوند. عمارتی که درباریان قاجار در زمان شکار در آن اقامت میکردند، اما این خانه با تمام شدن حیوانات اطرافش، به عمارتی طلسم شده و در حال نابودی است. گنج تاجی است گرانبها معروف به «گنج دختر» که پسر کوچک میرعطا وثیقه نگهداری از آن است. هر چه داستان جلوتر میرود، اتفاقاتی در«شکارگاه» رخ میدهد که کاراکترهای جدید وارد قصه میشوند.
بازیگران سریال شکارگاه
- پرویز پرستویی
- الهام پاوه نژاد
- امیر نوروزی
- رضا فیاضی
- سوگل خلیق
- مهدی حسینی نیا
- الهام نامی
نقاط قوت «شکارگاه» که نباید نادیده گرفت
نقش زنان در سریال: زنان در«شکارگاه» جایگاه ویژهای دارند. سیمین و ملوک زنانیاند که اسلحه به دست میگیرند و بهتر از مردان تیراندازی میکنند. فروغ با پیدا کردن تاج باعث نجات جان همه میشود. همچنین پری نیز یکی از منفورترین شخصیتهاست که برای انتقام مرگ سیمین وارد عمارت شده است. به نظر میرسد شخصیت پری و مسیر انتقاماش از خانواده میرعطا در قسمتهای آینده ،پیرنگ اصلی سریال را شکل دهد.
منسجم بودن روایتها: یکی از نقاط قوت سریال «شکارگاه» انسجام خردهروایت ها با داستان اصلی است. با پیشرفت داستان تعلیق نیز بهصورت افزایش مییابد؛ به شکلی که تماشاگر در هر قسمت با رازی جدید رو بهرو است و کنجکاویاش برای دانستن سرنوشت شخصیتها بیشتر میشود. کاراکترهای مُفتش و پری با خرده روایتهای خود به سرعت با داستان هماهنگ شدهاند. مفتش نامجو ورود جذابی به سریال داشت و پری نیز به خوبی شیطان صفتی خود را نشان میدهد. در حقیقت او گرگی است در لباس میش که هر لحظه در حال توطئه برای دیگران است.
بازی بازیگران: بازیگران «شکارگاه» با وجود ضعف در شخصیت پردازی به خوبی از عهده ایفای نقش برآمدهاند. این موضوع را به خوبی در بازی پرویز پرستویی میتوان مشاهده کرد که تمایزی محسوس با سایر آثارش دارد. در این میان، زنان سریال نقش کلیدیتری در پیشبرد روایت ایفا میکنند. بازیگران زن نهتنها با اجرای قوی و حضور تأثیرگذار خود توانستهاند توجه مخاطب را جلب کنند، بلکه در ایجاد تعلیق، تنش و پیشبرد داستان نیز نقشی اساسی دارند.
گریم و طراحی لباس: در این سریال گریم و چهره شخصیتها برای بیننده جذاب به نظر میرسد. از خط چشمهای ظریف گرفته تا چین و چروکهای روی گردن و صورت و حتی جای زخمهایی که بهدرستی در موقعیتهای مختلف دیده میشوند، هیچیک حالت اغراقآمیز یا تصنعی ندارند و همین امر باعث شده که شخصیتها برای بیننده واقعی باشند. در کنار گریم مناسب، طراحی لباس «شکارگاه» به درستی انجام شده است. لباسهای سیمین و ملوک به خوبی نشان از خوی مبارزه طلبی آنها میدهد. در حالی که لباسهای فروغ نشان از فاصله طبقاتیاش با سایر کاراکترهاست.
کاستیها و ضعفهای سریال «شکارگاه»
سرعت روایت داستان: «شکارگاه» شبیه به کاراکترهایی خلق کرده است شجاع است و به سرعت قصه را جلو میبرد. این سرعت گاهی باعث میشود تا داستان به خوبی برای مخاطب ملموس نباشد. این موضوع میتوانست نقطه قوت باشد، اما تبدیل به یک نقطه ضعف شده است. سریال به سرعت از معرفی کاراکترها عبور میکند تا به داستان اصلی برسد. در هر قسمت به سرعت گره به وجود میآید و سریع نیز حل میشود. در نتیجه، برخی از گرهها سادهتر از حد انتظار باز میشوند یا اثرگذاری عاطفی لازم را ندارند.
شخصیتپردازی کاراکترها: یکی از نکات مهم درباره «شکارگاه» ضعف در پردازش شخصیتهاست. شخصیتها اغلب با استفاده از المانهای کلیشهای و ساده معرفی میشوند؛ نشانههایی مثل نوع لباس، یک رفتار خاص یا یک دیالوگ مشخص که بیشتر از آنکه لایههای پنهان را نشان دهند، کارکردی فوری برای رساندن اطلاعات اولیه دارند. این موضوع به نظر میرسد ناشی از سرعت بالای روایت در سریال باشد که باعث شده برخی از کاراکترها عمق کافی نداشته باشند مانند کاراکتر اصلان و بهادر.همچنین شخصیت پردازی ضعیف دلیلی شده تا بازی بازیگران به چشم نیاید.
طراحی صحنههای اکشن: در «شکارگاه» طراحی برخی از صحنههای اکشن سبب شده تا داستان از منطق روایی خود فاصله بگیرد. در حقیقت تلاش شده تا صحنههای اکشن شبیه به سریالهای هالیوودی باشد، اما بیشتر شبیه به سکانسهای اکشن سینمای هند است که شخصیتهای اصلی راه میروند و تیراندازی میکنند و آسیبی هم نمیبینند.