چاقوی بحران بیخ گلوی منابع آبی ایران

حدود ۹۰ درصد منابع آب به بخش کشاورزی اختصاص داده شده و این مسئله روند کمبود آب در ایران را تسریع کرده است.
مهندس جواد میبدی، کارشناس حوزه آب و مدیرکل سابق دفتر نظامهای حفاظت و بهرهبرداری آب و آبفای وزارت نیرو بیشترین سهم مصرف آب را در بخش کشاورزی ذکر میکند و میگوید: «حدود 90 درصد منابع آب به بخش کشاورزی، 7 درصد به آب شرب و 3 درصد صنعت اختصاص دارد.»
به گزارش ایران، مهندس میبدی معتقد است همین امروز که ذخیره سدهایمان در حال خالی شدن است و آبهای زیرزمینی هم کاهش محسوسی یافتهاند، باید اقدامات اورژانسی را برای مدیریت مصرف آب در برنامهها بگنجانیم. میبدی میگوید: «به نظرم دو راهکار بیشتر وجود ندارد؛ اول اینکه بتوانیم با فرهنگسازی الگوی مصرف را اصلاح کنیم و دوم از طریق اصلاح قیمت بتوانیم مصرف را مدیریت کنیم.»
این کارشناس با تأکید بر اینکه در سالهای گذشته در حوزه فرهنگسازی چندان موفق نبودهایم، توضیح میدهد: «در زمینه فرهنگسازی رسانهها باید با هم همکاری کنند. متأسفانه هر زمانی که به مشکلی برخورد می کنیم، تازه به سراغ فرهنگسازی می رویم در حالی که فرهنگسازی باید با مداومت و بلندمدت و از سنین کودکی شهروندها باشد.»
او در مورد اصلاح قیمتها میگوید: «قیمتها باید اصلاح شود. تا حدی از مصرف، برای همه مردم عادی است، اما وقتی فردی بیشتر از حد تعیین شده مصرف میکند، باید مبلغ بیشتری پرداخت کند. با این راهکار میتوان جلوی کسانی را که مصارف زیادی دارند، گلها را با آب شرب آبیاری میکنند یا از آب شرب برای پر کردن استخر استفاده میکنند، گرفت. تا کسی به راحتی نگوید پولش را میدهم و مصرف میکنم.
با دریافت مبالغ بالا دیگر استفاده از آب برای این افراد هم به صرفه نیست.» این کارشناس حوزه آب با بیان اینکه بحث اصلی بر سر بخش کشاورزی و چاههای مجاز و غیرمجاز است که باعث کاهش آب شرب میشود، میگوید: «در چاهها اضافه برداشت زیادی داریم. باید با این چاهها برخورد شود. نه این دولت و نه هیچ دولت دیگری نمیتواند جلوی چاههای غیرمجاز را بگیرد. چون وقتی دولت برای برخورد با چاهها وارد کار میشود، تنشهای اجتماعی ایجاد میشود و دولتها مجبور به عقبنشینی میشوند. همین باعث افزایش تصاعدی تعداد چاههای غیرمجاز میشود. یعنی دولت چاهها را میبندد و از آن طرف دوباره باز میشوند. بستن چاه توسط دولت اثرگذاری لازم را ندارد.»
میبدی میگوید: «پیشنهاد کارشناسانی که هیچ دولتی آن را عملیاتی نکرده، این است که باید به مدیریت مشارکتی روی آوریم. امور حاکمیتی در اختیار دولت باشد و تصدیگری به تشکلها واگذار شود و در هر حوزه آبریزی، یک شورا به ریاست استاندار ایجاد شود و همه ذینفعان در بخش صنعت، محیط زیست، کشاورزی و... نماینده داشته باشند.
اگر قرار است سدی ساخته شود، از این شورا نظرخواهی شود. همه این افراد به یک تصمیم جامع برسند و بعد تصمیمگیری شود. برای بستن چاهها هم همین شورا و تشکل به عنوان شاکی خصوصی اقدام کند.» او با بیان اینکه بیش از 90 درصد کسانی که چاه غیرمجاز دارند شغل دیگری هم دارند و زندگیشان به این چاهها بسته نیست، میگوید: «برای تعداد 10 درصدی که هیچ راه دیگری ندارد، دولت باید به جای زدن چاه، با ایجاد روشهای نوین کشاورزی مثل ایجاد گلخانه و گلخانههای هیدروپونیک وامهایی اختصاص بدهد. در تمام دنیا مدیریت مصرف آب با خود مردم است.
در بسیاری از بخشهای کشور ما نیز، مردم خودشان باید به این نتیجه برسند که برداشت و مصرفشان از چاهها را کنترل کنند؛ هرچند بخشهایی از مردم مناطق مختلف به این نتیجه رسیده اند. خودشان کنتور گذاشتهاند و خودشان مصرف را کم کردهاند.
البته تشکلهای مردمی در حوزه آب هم ایجاد شده، اما متأسفانه تشکلها تبدیل به دفاتر پیشخوان دولت شدهاند. تشکل در حقیقت باید حقالنظاره را اخذ، کنتورهای هوشمند را نصب و نسبت به انسداد چاههای غیرمجاز اقدام کند. ولی تشکلها این کار را نمیکنند. به هر حال در کوتاه مدت چارهای به جز صرفهجویی در مصارف خانگی نداریم. با اقداماتی از قبیل ذخیره کردن آب باران در ساختمانها، کوچک کردن حجم فلاشتانکها، استفاده از شیرهای آب سنسوردار و... از همه مهمتر جایگزین پساب تولیدی برای کشاورزی و استفاده از چاههای کشاورزی برای آب شرب از مهمترین اقداماتی است که به صورت اورژانسی میتوانیم انجام دهیم.»
ضرورت صرفهجویی و احترام به محیط زیست
دکتر مصطفی آبروشن، جامعهشناس و استاد دانشگاه با بیان اینکه صرفهجویی در مصرف آب یکی از مهمترین اقداماتی است که میتوانیم برای حفظ منابع طبیعی و محیط زیست انجام بدهیم، میگوید: «آب یکی از منابع حیاتی برای زندگی بشر، کشاورزی و صنعت است و با توجه به تغییرات شدید اقلیمی، نیاز به مدیریت صحیح و بهینه آن بیش از پیش احساس میشود.» به گفته آب روشن، موضوع صرفهجویی در مصرف آب و نهادینه کردن الگوی صحیح مصرف در جوامع مختلف، بهویژه در کشور ما که با چالشهای زیستمحیطی و اقتصادی مواجه هست، اهمیت ویژهای دارد.
این جامعهشناس میگوید: «یکی از اصلیترین دلایل عدم موفقیت کمپینهای صرفهجویی در انرژی، فقدان آگاهی عمومی درباره اهمیت و تأثیرات مثبت این اقدامات است. بسیاری از شهروندان هنوز به درک عمیقی از ارتباط بین مصرف آب و محدودیت منابع آبی نرسیدهاند. بنابراین، آموزش و اطلاعرسانی مستمر درباره فواید صرفهجویی در انرژی و پیامدهای منفی مصرف بیرویه ضروری به نظر میرسد.» این جامعهشناس معتقد است: «در کشور ما به علت پرداخت یارانه انرژی به همه مشترکین، متأسفانه فرهنگ مصرف به گونهای شکل گرفته که بعضیها به مصرف زیاد و غیرمتعارف عادت کردهاند.
البته تغییر الگوهای مصرف در یک جامعه به کندی انجام میشود و به زمان و تلاش مستمر نیاز دارد. کشورهای اروپایی معمولاً دارای فرهنگهای قویتری در زمینه صرفهجویی و احترام به محیط زیست هستند. که این امر بهتدریج در طول زمان شکل گرفته است.» آب روشن با اشاره به اینکه بسیاری از افراد فقط زمانی به صرفهجویی در مصرف انرژی توجه میکنند که این کار برایشان صرفه اقتصادی داشته باشد، توضیح میدهد: «ارائه مشوقهای مالی متقاعد کننده برای کاهش مصرف انرژی میتواند تأثیر زیادی داشته باشد.
این مشوقها میتوانند شامل تخفیفهای مالیاتی، یارانهها یا برنامههای تشویقی باشند که افراد را به سمت صرفهجویی در مصرف انرژی سوق میدهد.» شهروندان معمولاً تحت تأثیر رفتارهای اجتماعی اطراف خود قرار میگیرند. اگر در یک جامعه، صرفهجویی در انرژی به عنوان یک رفتار اجتماعی مثبت شناخته شود، افراد بیشتری تمایل به پیروی از آن خواهند داشت.
به اعتقاد آبروشن ایجاد یک فرهنگ اجتماعی حول محور صرفهجویی در انرژی و تشویق افراد به اشتراکگذاری تجربیات مثبت خود میتواند مؤثر باشد. «برای نهادینه کردن الگوی صحیح مصرف در جامعه، باید فرهنگسازی کرد. باید برنامههای آموزشی برای مدارس، دانشگاهها و جامعه عمومی برگزار شود تا مردم به اهمیت صرفهجویی در مصرف انرژی آشنا شوند.» این جامعه شناس بهرهگیری از فناوریهای جدید مانند سیستمهای هوشمند مدیریت انرژی، استفاده از تجهیزات و فناوریهای صرفهجویانه مانند شیرآلات کم مصرف و سیستمهای آبیاری هوشمند در بخش کشاورزی را از مهمترین اقدامات برای کاهش مصرف آب عنوان میکند و میگوید: «وقتی سهم بخش کشاورزی بیش از 90 درصد مصرف کل آب است، تأکید بیش از حد بر مصارف خانگی متقاعد کننده به نظر نمیرسد.
بنابراین بیشتر برنامهریزیهای کاهش مصرف باید در بخش کشاورزی انجام شود. با تلاش جمعی و برنامهریزی مناسب، الگوی صحیح مصرف انرژی میتواند در جامعه نهادینه شود و تأثیرات مثبت آن بر محیط زیست و اقتصاد کشور آشکار میشود.»