امنیت؛ حرف اول جامعه

«امنیت با حرف و شعار حاصل نمیشود. جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به امنیت واقعی و پاکسازی اجتماعی نیازمند است. در کلانشهرهایی مانند تهران و مشهد، متأسفانه برخی اراذل و اوباش با اطمینان از عدم برخورد قاطع، به راحتی امنیت شهروندان را تهدید میکنند.»
رسول سعیدی زاده؛ امنیت یکی از بنیادیترین نیازهای هر جامعه است که بدون آن، امکان رُشد، توسعه و آرامش اجتماعی به شدت آسیب میبیند. وجود امنیت، بستر اطمینان خاطر مردم را برای انجام فعالیتهای روزمره مانند کار، تحصیل و تعاملات اجتماعی فراهم میکند و حس تعلُّق و اعتماد به جامعه را افزایش میدهد. نبود امنیت باعث گسترش بینظمی، ترس و بیاعتمادی شده و زیرساختهای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را به مخاطره میاندازد. بنابراین، تأمین امنیت نه تنها وظیفه دولت بلکه مسئولیتی همگانی است که با همکاری مردم و نهادها امکانپذیر میشود.
امنیت با حرف و شعار حاصل نمیشود. جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به امنیت واقعی و پاکسازی اجتماعی نیازمند است. در کلانشهرهایی مانند تهران و مشهد، متأسفانه برخی اراذل و اوباش با اطمینان از عدم برخورد قاطع، به راحتی امنیت شهروندان را تهدید میکنند. در حالی که بسیاری از مردم، با وجود فقر و تنگدستی، زندگی شرافتمندانهای دارند، عدهای با دزدی و تجاوز به حقوق دیگران، به دنبال کسب رفاه غیرمشروعاند. آنچه از رفتار این افراد در ذهن مردم باقی میماند، ترس، اضطراب و افسردگی است که زخمی عمیق بر روان جامعه میگذارد.
اکثر اراذل و اوباش سابقه چندینباره شرارت و زندان دارند و چون مطمئناند پس از دستگیری دوباره آزاد خواهند شد، بیپروا به جرم خود ادامه میدهند. نیروی انتظامی روزانه گروهی از آنان را دستگیر میکند، اما بهسادگی و ظرف مدّت کوتاهی با سپردن وثیقه و یا تهدید اشخاص آزاد میشوند. متأسفانه امروزه زندان نه تنها بازدارنده نیست، بلکه برای برخی از اراذل و اوباش محل یادگیری شیوههای جدید خلافکاری شده است؛ به گونهای که آنان زندان را مانند خانه یا حتی هتل راحت میدانند.
برخورد قوه قضائیه با این گروه از مجرمان ضعیف و غیرقاطع است. مماشات با دزدان سابقهدار و اوباش هیچ توجیه عقلی یا قانونی ندارد. وقتی مجرمان رحم و ترحُّمی نسبت به قربانیان ندارند، چگونه میتوان نسبت به آنها رأفت داشت؟
قوانین فعلی نیازمند بازنگری اساسی هستند. تصویب و اجرای قوانین بازدارنده جدید ضروری است؛ چرا که اجرای قوانین ناکارآمد تنها باعث افزایش جرم میشود. از سوی دیگر، تقلید صرف از قوانین غربی و رعایت ملاحظات حقوق بشری آن کشورها، در ساختار اجتماعی ایران لزوماً کارآمد نیست و گاهی نتایجی معکوس دارد.
قوانین فعلی نتوانستهاند تأثیر لازم را در اصلاح یا بازدارندگی مجرمان داشته باشند و این موضوع باعث شده تا بسیاری از مردم احساس کنند دستگاه قضایی در مقابل مجرمان منفعل است. اگر زندان بازدارنده بود، این حجم از جرایم تکراری رُخ نمیداد.
در مواردی مانند لاتبازی، خفتگیری و تجاوزهای خیابانی، چه با قتل و خشونت همراه باشند و چه نباشند، اگر متجاوز با قصد آسیب جدّی یا قتل وارد عمل شود، باید با شدّت مجازات روبرو شود. در این زمینه، اجرای حدود شرعی ازجمله قطع دست یا اعدام (با تشخیص و صلاحدید قاضی) میتواند نقش بازدارنده مؤثری داشته باشد.
اتصال آنلاین دوربینهای نظارت شهری به مراکز کنترل پلیس نیز میتواند در پیشگیری از جرم و افزایش امنیت عمومی مؤثر باشد. همچنین، استفاده از محکومان با رعایت حقوق قانونی و نظارت قضایی در پروژههای عمرانی و زیستمحیطی مانند احیای اراضی کویری با کاشت درخت و ایجاد دامداری در استانهای کرمان یا سیستان و بلوچستان، هم جنبه اصلاحی دارد و هم به توسعه مناطق محروم کمک میکند.
در هر حال، عدالت کیفری نباید با خشونت و انتقامجویی اشتباه گرفته شود. همانگونه که گفتهاند: «ترحُّم بر پلنگ تیز دندان، ستمکاری بود بر گوسپندان»، اما این ترحُّم باید در چارچوب قانون، عدالت و رعایت کرامت انسانی معنا یابد.