ترنج موبایل
کد خبر: ۸۸۸۹۸۷

«تاسیان» در سایه «خاتون» یک گام به عقب

«تاسیان» در سایه «خاتون» یک گام به عقب

«با وجود ادعای بلندپروازانه «تاسیان»، این اثر نتوانست به پای موفقیت قبلی تینا پاکروان برسد و حتی در برخی بخش‌ها ضعیف‌تر ظاهر شد. خاتون» با تمام اشکالات بدیهی که داشت، نسبت به «تاسیان» چند قدم جلوتر بود. در حالی که ادعای «تاسیان» خیلی زیاد است؛ حتی در انتخاب اسم که از یک شعر معروف فضای روشنفکری معترضانه گرفته شده است.»

تبلیغات
تبلیغات

محمدتقی فهیم – منتقد سینما و تلویزیون  ضمن اشاره به ظرفیت قابل قبول تینا پاکروان برای کارگردانی درام‌های عاشقانه – سیاسی که این روزها در دنیا مخاطب بسیاری دارد، در عین حال به نقد سریال «تاسیان» پرداخت. 

به گزارش ایسنا، او ضعف در پژوهش تاریخی و تنزل روایت به ملودرام را از اشکالات اصلی این اثر دانست و تصویر ارائه‌شده از فضای سال ۵۶ را غیرواقعی و متأثر از تابوشکنی‌های سطحی خواند. 

این منتقد در عین حال با تمجید از جسارت تینا پاکروان در روایت قصه‌ای در مقطع حساس سال ۵۶، نوع بازی بازیگران و جذابیت بصری «تاسیان» را از نقاط قوت این مجموعه برشمرد. 

محمدتقی فهیم، منتقد، با اشاره به ظرفیت‌های کارگردانی تینا پاکروان، او را از معدود سازندگان قادر به خلق درام‌های جذاب با ترکیب عشق و سیاست می‌داند و می‌گوید: از این پس تینا پاکروان را می‌توان به عنوان سازنده جدی درام‌های عاشقانه – سیاسی به حساب آورد. از او سریال پرطرفدار «خاتون» را دیده‌ایم که نمی‌شود این تجربه و این کارگردان را دست‌کم گرفت. او جزو کارگردانانی است که حالا می‌تواند پرکننده خلأ این ژانر جذاب جهانی باشد. درام‌های عاشقانه و حالا تاریخی – سیاسی، مشروط بر حفظ واقعیت‌های لازم، خیلی جذاب‌اند.

معروف‌ترین فیلم‌هایی که در ذهن مخاطبان عام سینمای جهان تا مخاطبان جدی خاطره‌ای دارند، معمولاً در گونه سیاسی – تاریخی است. پاکروان این ویژگی را دستمایه ساخت سریالش قرار داده که چند امتیاز برایش دارد: اول جسارت و شجاعت اوست که کم نیست. او در مقطعی به سراغ این ژانر رفته که خیلی حساس است؛ یعنی سال ۵۶، یک سال مانده به انقلاب، آستانه انقلاب که حالا مدعیان فراوانی هم دارد؛ مخالفان و موافقان زیادی دارد که اصلاً قضاوت درباره‌اش خیلی سخت است. 

برای مثال درباره دوره قبل از دهه ۲۰، هر کم‌وکاستی و اشکالی در ساختار باشد، کمتر ممکن است مدعی پیدا کند اما سال ۵۶ همه‌جور مدعی دارد؛ از مدعیان اجتماعی تا مدعیان سیاسی. پس تا به اینجای کار، به نظرم کارگردان و قبل از او نویسنده (که خودش است) و تیم سازنده خیلی خوب پیش رفتند. اما نکته مهم این است که چقدر در ارائه اثری ماندگار موفق بوده‌اند؟ که به نظر من پاسخ به این پرسش محل مناقشه است. 

تفاوت «تاسیان» با «خاتون» 

فهیم معتقد است با وجود ادعای بلندپروازانه «تاسیان»، این اثر نتوانست به پای موفقیت قبلی تینا پاکروان برسد و حتی در برخی بخش‌ها ضعیف‌تر ظاهر شد. او در این زمینه می‌گوید: «خاتون» با تمام اشکالات بدیهی که داشت، نسبت به «تاسیان» چند قدم جلوتر بود. در حالی که ادعای «تاسیان» خیلی زیاد است؛ حتی در انتخاب اسم که از یک شعر معروف فضای روشنفکری معترضانه گرفته شده است. 

ساواک «تاسیان» چگونه بود؟ 

نقد فهیم در این بخش، به آن‌چیزی است که او «تصویر غیرواقعی از ساواک» در سریال «تاسیان» می‌خواند و ارائه تصویر جدیدی که به اعتقاد این منتقد، «پژوهش‌گریزی آشکار» دارد. 

او می‌گوید: از خانم تینا پاکروان خواندم، تصویری که از ساواک تا به‌حال ارائه می‌شده مثلاً یک آدم لمپن کراواتی، مشروب‌خوار و جعلی بوده است و حالا من آمده‌ام تصویر واقعی را نشان دادم. در حالی که به نظر من اینها هر دو روی یک سکه است؛ هم آن‌هایی که ساواک را صرفاً در قامت لمپن، به‌اصطلاح تشکیلاتی‌های کراوات‌زده، بی‌سواد و یک‌طرفه به تصویر می‌کشیدند، هم اینجا که ساواک را جریاناتی به مفهوم کنترل یک کشور مثلاً ۳۰-۴۰ میلیونی در آن زمان نشان می‌دهد.

بنابراین خیلی باید روی این قضیه کار می‌شد که من فکر می‌کنم در این بخش‌ها اغماض صورت گرفته و تصاویر، منطبق بر واقعیت نیست. ما در آن دوره زندگی کردیم و در سن همین آدم‌های شخصیت‌های «تاسیان» بودیم. همان موقع برای حمل یک کتاب که حالا ممنوعه بود، با چه ترس و لرزی آن را جاسازی می‌کردیم و اساسا اسم ساواک تن آدم را می‌لرزاند. از نزدیک هم این مساله را دیده بودیم چون به هر حال آدم رسانه بودیم. 

افتادن در دام فیلم‌فارسی 

به باور فهیم، سریال «تاسیان» با تنزل روایت به ملودرام‌های پیش‌پاافتاده و صحنه‌های اغراق‌آمیز مشروب‌خواری و رقص، از جذابیت‌های سطحی سینمای تجاری تأثیر پذیرفته است. 

او می‌گوید: فضاهای عاشقانه، رفت‌وآمدها، بده‌بستان‌های شخصیت‌ها، همه متأثر از سینمای فیلم‌فارسی است. اساساً ما اتفاقات را در یک چیدمان منطقی و همان‌طور که گفتم، بر اساس آن چیزی که تاریخ ذکر می‌کند (نه حالا روایت فردی و شفافیت امثال من، بلکه به هر حال تاریخی صادق) ارائه نکردیم و با اثری مواجهیم که همه چیز را در پوسته اتفاقات روایت می‌کند و ظاهرگرا است. 

او در عین حال تاکید می‌کند: سریال «تاسیان» در انتخاب عوامل، موفق عمل کرده و به‌ویژه در بخش‌های بصری، کار خوبی صورت گرفته و جذابیت‌هایی ایجاد شده که مخاطب را پای سریال می‌نشاند. 

سعید ملودرام‌پسند، شیرین غیرسیاسی و امیر ساواکی با فیلترهای سوراخ‌دار! 

فهیم درباره شخصیت‌های «تاسیان» اظهار می‌کند: ما با مربعی از آدم‌ها طرفیم؛ امیر، سعید، شیرین و آقای بابک حمیدیان (در نقش جمشید نجات) که بی‌تردید می‌شود گفت جذاب‌ترین کاراکتر درام از نظر نقش‌آفرینی است. ولی این مربع هم در واقع پرداخت خاکستری ندارد و یا سطحی است. بی‌تردید همه ساواکی‌ها اینگونه نبوده‌اند که شر مطلق باشند اما به این مفهوم نیست که وقتی ما قرار است خاکستری خلق کنیم یا آدم‌هایمان تک‌بعدی نباشند، همه چیز را در مورد شخصیت آن‌ها زیر پا بگذاریم و آن‌جایی که در مأموریت قرار می‌گیرند، مأموریت‌هاشان را تبدیل به یک دورهمی‌های زن‌بارگی، مشروب‌خواری و… جلوه بدهیم. اصلاً اینگونه نبوده. پس شخصیت‌ها خیلی پاندولی‌اند بدون اینکه پرداخت درستی شده باشند. 

او با اشاره به شخصیت سعید با بازی صابر ابر هم می‌گوید: درخصوص این کاراکتر، هم طراحی گذشته‌اش و هم ایثارش در انطباق با مأموریتش، صرفاً دارد مخاطبی را درگیر می‌کند که به دنبال ملودرام‌های اشک‌انگیز است. شخصیت سعید طوری طراحی شده که بتواند مخاطب را به این شکل در قلاب بیندازد؛ نه سعیدی که قرار است در یک تشکیلات و سازمان اطلاعاتی به عنوان قدرت اصلی یک کشور فعالیت کند. 

فهیم درباره شخصیت شیرین هم می‌گوید: شیرین دختری نیست که سیاسی باشد. همین‌طور تصادفی، این‌ها به هم گره می‌خورند. امیر طراحی می‌کند که ساواکی شود. اما در واقعیت این تمهیدات هیچ‌کدام نمی‌تواند آن فیلترهای ساواک را پشت سر بگذارد و فیلترها تا این حد سوراخ داشته باشد. 

نقاط قوت «تاسیان»، از کستینگ درخشان تا جلوه‌های بصری جذاب

فهیم در بخش دیگری از گفت‌وگو، ایفای نقش بازیگران، طراحی لباس و صحنه را از جمله عوامل جذب مخاطب عام می‌داند. 

او می‌گوید: در مجموع ما چند نقطه قوت در سریال «تاسیان» داریم. نخست همین کستینگ و انتخاب بازیگران است؛ از این نظر ویترین جذابی است. تنوع در بازیگری، به هر حال کاراکترهای مختلف به خوبی انتخاب شده‌اند. برای هر کدام، فکر شده و به‌اصطلاح بر اساس پیشینه کارهایشان این انتخاب‌ها صورت گرفته که چقدر می‌توانند این نقش‌ها را ایفا کنند. 

از آن طرف هم بی‌تردید بخش بصری، به لحاظ قاب‌بندی، جغرافیا، محیط، سرزمین و جلوه‌های بصری – خصوصاً لباس‌ها و پوشش‌ها اگرچه در بخش‌هایی غیرواقعی است – اما قابل قبول است. هرچند باید گفت صرفاً مثلاً یقه پهن کردن و پاچه شلوار پهن کردن و این‌ها نمی‌تواند پوشش جامعه را تصویر کند. در آن زمان بچه‌هایی که تا حدودی با الفبای سیاست آشنا می‌شدند، حتی کفش‌هایشان فرق می‌کرد. خیلی‌هاشان حتی همان موقع گیوه می‌پوشیدند. اما به هر حال می‌خواهم بگویم پوشش‌ها با وجود اغراق‌آمیز بودن، به هر حال جذاب بود؛ یعنی مخاطب عادی از این بخش‌ها لذت می‌برد. پوشش، محیط، جغرافیا و بازیگران نقاط قوت کار بود. 

هشدار به سازندگان آثار تاریخی: دوربین باید موضعش روشن باشد! 

محمدتقی فهیم در پایان یادآور می‌شود: وقتی پای تاریخ در میان است، نباید مخاطب در تشخیص جبهه حق و باطل دچار سردرگمی شود. 

او بر این باور است: روایت تاریخی در «تاسیان» به شکل خطی انسجام لازم را ندارد، پرش‌های زیادی دارد، پرش‌ها طوری است که بخشی یک‌دفعه نادیده گرفته می‌شود. ولی در مجموع، چنین کارهایی بودنشان بهتر از نبودن است؛ مشروط بر اینکه مورد نقد قرار بگیرند، بررسی بشوند، نقاط قوت و ضعف مورد ارزیابی قرار بگیرد. 

او با اشاره به حساسیت ساخت چنین آثار تاریخی می‌گوید: بی‌تردید سینما جای تاریخ‌نگاری نیست، اما وقتی به سمت تاریخ می‌رود، فیلمساز باید حتماً دقت لازم را داشته باشد و موضعش روشن باشد؛ یعنی دوربین‌اش معلوم باشد. مخاطب بداند دوربین طرف کیست. در این کار، دوربین، میزانسن و دکوپاژ طوری است که دستاوردش همذات‌پنداری مخاطب با قطب‌های منفی است و این اشکال است. وظیفه سینما در تقابل خیر و شر این است که بتواند همیشه کنار خیر بایستد. نهایتاً پایان‌بندی سریال مبتنی بر سلیقه یا در واقع کاشته‌های فیلم‌فارسی تلخ است که بعضی سعی می‌کردند روشن‌فکر باشند و از محیط روشنفکری هم بخورند که معمولاً همه قهرمانان کشته می‌شدند و این‌گونه به‌اصطلاح می‌خواستند بگویند ما متفاوتیم.

تبلیغات
تبلیغات
ارسال نظرات
تبلیغات
تبلیغات
خط داغ
تبلیغات
تبلیغات