تبعات ششگانه الگوی «جنون هالک» ترامپ برای اقتصاد جهانی شناسایی شد
بــــورس تهـران در آینه جنگ تعرفهای

«اولین مسألهای که رفتار ترامپ ایجاد کرده افزایش نااطمینانی در اقتصاد جهانی است به طوری که شاخصهای نااطمینانیهای ژئواکونومیک که ترکیبی از ریسکهای ژئوپلیتیک و تجاری را رصد میکنند به اوج تاریخی رسیدهاند. بنابراین، تقاضای سرمایهگذاری که بیشتر بازارهای سهام و کالاهای مصرفی مانند نفت و فلزات را هدف قرار میدهد افت کرده است.»
بهزاد بهمننژاد، روزنامهنگار و تحلیلگر اقتصادی در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: کشتیکچگیر مشهور، هالک هوگان از طرفداران و رفقای دونالد ترامپ هفته گذشته درگذشت. شیوه کشتیکچ او به «جنون هالک» مشهور است؛ او با ترساندن عجیب حریف، روحیهاش را تضعیف میکرد و در مبارزه پیروز میشد. این دقیقاً همان رویکردی است که ریاست جدید کاخ سفید در روابط بینالملل دنبال میکند. اعلام تعرفههای شدید علیه طیف گستردهای از کشورها در دوم آوریل امسال، موسوم به «روز آزادی» نشانهای از همین الگو بود که سطح تعرفههای تجاری به اوج بیش از یک قرن اخیر آمریکا رسید.
چنین رویکردی چه نتیجهای برای اقتصاد جهان دارد و آیا بورس تهران که به ظاهر رابطهای با دنیا ندارد از این روند متأثر میشود؟ هر چیزی که زمینهساز تضعیف رشد اقتصاد جهانی و بویژه چین شود از کانال کاهش تقاضای کالاهای پایه یا به اصطلاح کامودیتی و افت قیمت آنها اهمیت ویژهای برای بازار سهام خواهد داشت. بررسیها شش کانال مختلف اثرگذار بر این دو مسأله را شناسایی کرده است.
ژست کشتیکچکاری ترامپ برای جهان؛ جواب تئوری بازیها چیست؟
یار سرسپرده دونالد ترامپ، هالک هوگان، پیشکسوت کشتیکچ هفته گذشته در شرایطی درگذشت که به نظر میرسد سبک مسابقه او موسوم به «جنون هالک» در کاخ سفید ادامهدار است. ترامپ با وضع تعرفههای سنگین و ناگهانی، کشور (حریف) مقابل را میترساند و پای میز مذاکره میکشاند؛ در مرحله بعد، حریف را در موقعیت ضعف قرار میدهد و امتیاز میگیرد.
تئوری بازیها میگوید اگر تمام کشورها (حریفها) مقابل این شیوه مقاومت نشان دهند، روش زورگویی ترامپ شکست میخورد، اما وقتی یک حریف سر خم کند به صورت دومینووار سایر کشورها نیز مجبور به تسلیم میشوند. اتفاقی که به نظر میرسد در شرایط کنونی رخ داده و کشورها در حال مماشات با سیاست «جنون هالک» ترامپ هستند.
نرمش ژاپن و اروپا؛ چین زمان خرید
روز گذشته، ابتدای ماه آگوست ضربالاجلی بود که ترامپ برای دستیابی به توافق با طرفین تجاری اعلام کرده بود. تهدید این بود که اگر به توافق نرسید، تعرفهها به طور شدیدی افزایش مییابد. بنابراین، اولین کشوری که هفته گذشته پای میز مذاکره جلوی پیشنهاد ترامپ سر خم کرد، ژاپن بود. پس از آن، اروپاییها اواخر هفته به پیشنهادی مشابه بله گفتند. به طوری که آمریکا حق دارد ۱۵ درصد تعرفه روی واردات از اروپا به آمریکا وضع کند، اما اروپاییها حق ندارند هیچ تعرفهای بگذارند. همچنین، اروپا تعهد داده ۷۵۰ میلیارد دلار انرژی از آمریکا بخرد و ۶۰۰ میلیارد دلار به روشهایی که هنوز نامعلوم است از تجهیزات نظامی آمریکا خریداری کند. این تصمیم هرچند اعتراضات داخلی را میان کشورهای اروپایی ایجاد کرده است، اما مقامات اتحادیه اروپا گفتهاند این کمهزینهترین گزینه «بد» روی میز بود.
بررسیهای بلومبرگ نشان میدهد هر کشوری که به توافق رسیده نسبت به تهدید اولیه ترامپ وضعیت بهتری دارد. مثلاً ویتنام تهدید تعرفه ۴۵ درصدی را به ۲۰ درصد، اندونزی تعرفه بیش از ۳۲ درصدی را به کمتر از ۲۰ درصد، کره جنوبی و ژاپن تعرفه حدود ۲۵ درصدی را به ۱۵ درصد و اتحادیه اروپا تعرفه ۲۰ درصدی را به ۱۵ درصد کاهش دادهاند. چین البته به عنوان مهمترین رقیب در جنگ تعرفهای، طبق آخرین صحبتها همچنان در حال خرید زمان است و سعی کرده تقابل را کم کند، اما هنوز سر خم نکرده است.
تبعات ششگانه جنگ تعرفهای
مجموعه تحولات یادشده از شش کانال بر کاهش تقاضای کالاهای پایه و قیمت آنها اثرگذار است. بورس تهران با سهم بیش از ۶۰ درصدی شرکتهای کامودیتیمحور بشدت به این تحولات وابسته است و در نتیجه رصد این مباحث اهمیت بالایی برای فعالان بازار سهام دارد.
نااطمینانی و افت تقاضای سرمایهگذاری: اولین مسألهای که این رفتار ترامپ ایجاد کرده افزایش نااطمینانی در اقتصاد جهانی است به طوری که شاخصهای نااطمینانیهای ژئواکونومیک که ترکیبی از ریسکهای ژئوپلیتیک و تجاری را رصد میکنند به اوج تاریخی رسیدهاند. بنابراین، تقاضای سرمایهگذاری که بیشتر بازارهای سهام و کالاهای مصرفی مانند نفت و فلزات را هدف قرار میدهد افت کرده است.
آمریکا را بفروش: دومین ماجرا به روایت «آمریکا را بفروش» برمیگردد که نتیجه آن فروش داراییهای دلاری از جمله اوراق خزانه دولت آمریکاست. هرچند افت شاخص دلار محصول این روایت است و به ظاهر برای کامودیتیها که ارتباط معکوس با شاخص دلار دارند مثبت محسوب میشود، اما فضای فرار از اقتصاد آمریکا به دلیل نبود جایگزینی محکم در مجموع به نفع اقتصاد جهان نیست.
رونق پناهگاه: موارد یک و دو زمینهساز رونق پناهگاههای امن شده است. به طوری که طلای جهانی محبوبتر از هر زمانی برای سرمایهگذاران و حتی بانکهای مرکزی جهان است. این موضوع باز هم تقاضای سرمایهگذاری را بشدت کاهش میدهد.
ضربهپذیر شدن اقتصاد چین: موضوع اصلی جنگ تعرفهای اقتصاد چین است که خود گرفتار تورم منفی، رشد پایین و رکود بخش مسکن و افزایش بیکاری است. بنابراین، شوک جنگ تعرفهای میتواند غول تقاضای جهان بویژه در حوزه کامودیتی را تحت فشار قرار دهد.
افزایش احتمال رکود اقتصادی: این تلاطم رفتاری و فشار بر اقتصاد آمریکا، اروپا و چین ناشی از جنگ تعرفهای احتمال رکود اقتصادی را بیش از گذشته کرده است. به طوری که صندوق بینالمللی پول (IMF) در تازهترین گزارش خود شانس رکود را از ۲۵ درصد به ۴۰ درصد رسانده است.
تورم و نرخ بهره بالا: آخرین پیامد این جنگ تعرفهای افزایش تورم بویژه در اقتصاد آمریکاست که به دنبال خود نرخ بهره بالا خواهد داشت. بنابراین، بسیاری از اقتصادهای نوظهور که قرضگیرنده به دلار بودهاند تحت فشار قرار میگیرند و به صورت دومینویی بر احتمال رکود تقاضا در جهان میافزایند.
چرا نرخ بهره آمریکا بالاتر از سایر جهان است؟
مسأله جنجالبرانگیز بعدی به حملههای ترامپ به استقلال فدرال رزرو برمیگردد. جایی که او رئیس بانک مرکزی آمریکا را «آقای خیلی دیر» نامگذاری کرده و میگوید او همیشه با تأخیر کارها را انجام میدهد و برای کاهش نرخ بهره که اکنون از نظر ترامپ ضروری است اقدامی نمیکند. اما فدرال رزرو معتقد است اولاً، شرایط اقتصاد آمریکا نسبت به سایر جهان به مراتب بهتر است و جای نگرانی ناشی از نرخ بهره بالا فعلاً نیست. ثانیاً، جنگ تعرفهای که ترامپ راه انداخت ریسکهای تورمی را افزایش داده و به همین دلیل برای کاهش نرخ بهره باید صبوری کرد.
طبق تازهترین آمارها نرخ تورم شاخص PCE که محبوب فدرال رزرو است برای دومین ماه متوالی بالاتر از پیشبینیها بوده و گویی دغدغه فدرال رزرو دور از ذهن هم نیست. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو میگوید: «اقتصاد فعلاً کمی نیازمند موضع انقباضی است و نیازمند ارزیابی بیشتر از تأثیر تعرفهها هستیم. فکر میکنیم راهی طولانی پیش رو داریم تا بدانیم در کجای تأثیرات خواهیم بود. بنابراین، فعلاً برنامهای برای کاهش نرخ بهره در نشست بعدی هم نداریم.»