کواکبیان: هیچ حکومتی اجازه نمی دهد علیه آن رفراندوم برگزار کنند

«الان ۸ سال است که معتقدیم اصل ۱۷۷ قانون اساسی اشاره کرده که باید بازنگری قانون اساسی صورت بگیرد. یعنی ۱۳۶۸ تا الان بیش از ۳۶-۳۵ سال گذشته ولی هیچ تغییراتی در ساختار نداشتیم. بسیاری از بن بستهایی که وجود دارد ناشی از این است. البته من نمیخواهم بگویم که ۳۵ موردی که گفتم ۳۵ اصل است.»
مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری گفت: ما معتقد هستیم مردم حاکمیت بر صحنه دارند و انتخابات یک لازمه هر دموکراسی است. نمیتوان گفت نظام دموکراتیک داریم ولی انتخابات نداریم. نمیتوان گفت انتخابات داریم ولی مردم حق تعیین سرنوشت ندارند. کلمه مردم سواری تعبیری است که در قوطی هیچ عطاری نمیگنجد. مردم سالاری است یعنی مردم سالار هستند و مردم باید نظر بدهند و اعتقاد خود را بیان کنند.
به گزارش مردم سالاری، مصطفی کواکبیان در برنامه راه و چاه با محمدحسین عظیمی، دبیرکل جبهه ایران اسلامی مناظره کرد.
دبیرکل حزب مردمسالاری ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام ماه محرم و صفر و گرامیداشت شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی و آمریکا در برنامه راه و چاه با اجرای آقای عبداللهی اظهار داشت حقیقت ماجرا اینکه ما در سال قبل، یعنی ۱۵ تیرماه، این اتفاق افتاد که انتخاباتی برگزار شد. ما هم زیاد تلاش کرده بودیم. من به یاد دارم که از اول تیرماه برای تبلیغ شروع کردیم و به شهرهای مختلف رفتیم. ۱۴ تیرماه ساعت ۸-۷ صبح به تهران رسیدیم.
در طول این مدت همواره در حال تبلیغ بودیم. خودم کاندیدا بودم ولی تائید صلاحیت نشدم. طبیعتاً در آن شرایط ما خیرالموجودینی که بین کاندیداهای تائید صلاحیت شده یافتیم دکتر پزشکیان بود. با این حال حدود ۴۰ درصد مردم شرکت کردند و بقیه نیامدند البته از این میزان هم تعدادی را رقیب به دست آورد.
طبیعتاً باید یک کالبدشکافی میشد. در مرحله بعد هم نزدیک به ۴۹ درصد بود یعنی ۵۱ درصد کلاً شرکت نکردند. یک بحث این است که چرا این میزان شرکت نکردند و یک بحث این است که شعارهایی که دکتر پزشکیان دادند تا چه حدی توانسته به منصه ظهور و عمل برسانند. البته بخشی از بحثهای دکتر پزشکیان قابل توجه است که ایشان بارها مطرح کردند که ما در چهارچوب سیاستهای کلی و در بحث کلان نظام و فرموده رهبری کارها را پیش میبریم. طبیعتاً آن اختیاراتی که باید استفاده میکردند شاید تا حد زیادی به نظر من استفاده نکردند چون اعتقاد ایشان این بود که در آن چهارچوب باید عمل کنند مخصوصاً در بحث دیپلماسی و روابط بین الملل این نکته مهمی است.
در هر حال من معتقدم چالشهای بسیار فراوانی پیش روی او بود و در مجموع بنده با اینکه در دولت نیستم ولی به دلیل حمایتهایی که از دکتر پزشکیان هستم، همچنان معتقد هستم که علی رغم برخی از مشکلات ما باید از ایشان حمایت کنیم. نقد و انتقاد زیاد داریم. بیانیه حزب مردم سالاری در ۱۰۰ روز پس از انتخابات منتشر کردیم و آنجا حدود ده مورد بیان کردیم که هم جزو شعارهای شما بوده که باید تحقق یابد و هم قدری از برخی امور مهم فاصله میگیرید. برخی چیزها را هنوز مشکل داریم. آن چه بحث روز است لایحه دو فوریتی است.
قبل از اینکه انتقادی نسبت به آقای پزشکیان داشته باشیم، انتقاد من شخصاً به شما حزبی هاست. چرا اصولاً حزب را تزئینی انتخاب کردید؟ اگر تزئینی نیست چرا به کسی که رسماً و با افتخار میگوید من حزبی نیستم، میگرایید یا از او حمایت میکنید؟ این بر ضد شما نیست؟ نقض غرض نیست که شما حزبی هستید ولی شخصی را انتخاب میکنید که حزبی نیست؟
مصطفی کواکبیان در پاسخ به این سوال اظهار داشت:
من همینجا خدمت شما بیان کنم که چاره چه بود؟ به آقای جلیلی رای میدادیم؟ کاندیدایی وجود نداشت. ما بودیم و کاندیدایی که مطرح شد. تبعاً ما ناگزیر برای این انتخاب بودیم. اگر در چهارچوب نظام انتخابات حزبی بگیریم قطعاً باید به حزب فکر میکردیم و طور دیگری تصمیم میگرفتیم ولی وقتی در سبد کالای شما چیزی قرار دادند که چارهای نیست…
حداقل در جبهه اصلاحات این را باید اصل قرار میدادید که آقای پزشکیان قبل از اینکه وارد عرصه اظهارنظر شوید در جایی به نام جبهه اصلاحات تعهد دادید و آنجا بر سر احزاب نزنید و بگویید به احزاب احترام میگذاریم. این کار را نکردند و ایشان با افتخار گفت حزبی نیستم.
بله. منظور ایشان این نیست که با حزب مخالف است. این میگوید من در تشکیلات حزبی نبودم. واقعیت همین بوده است. ما دو دوره مجلس هم با ایشان بودیم. چه مجلس هشتم و چه مجلس دهم روحیه ایشان این بود که در قالب فراکسیونها یک کارهایی داشت ولی در قالب حزب مشخصی قرار نمیگرفت. کنگرههای حزبی ما ۷-۶ کنگره سخنران بوده است. در این جلسات میآمد ولی در عین حال نمیگفت من عضو حزب مردم سالاری هستم.
شما اصلاح طلب نیستید؟
ایشان میفرماید و ما چه بگوییم؟ ما به هر حال از نام حزب مردم سالاری برند ما مشخص میشود چون از همان ابتدا واقعاً بحث حق حاکمیت مربوط به ملت و مردم است، جزو شعارهای اصلی ما بوده و این مشخص میکند. در مورد بحث آقای دکتر پزشکیان من خدمت شما بیان کنم در هیچ از ۵ دورهای که برای انتخابات ریاست جمهوری آمدم در مراحل اولیه پروندهام رد نشد. به عبارت دیگر حائز شرایط اولیه بودم و پرونده من وقتی در شورای نگهبان برای تصمیم گیری نهایی رفت، رد شد. این نکته مهمی است که باید توجه کرد.
من در اینجا هم بیان کردم شورای نگهبان ما را ردصلاحیت کرد. اینکه ایشان میگوید ااصلاح طلبان جرات نمیکنند، صراحتاً بیان کردم و همین جلسه هم بیان کردم. مسئله این است که در هر حال آقای عظیمی یک کلمه از آقای سعید جلیلی نفرمودند که چرا ایشان حمایت کردند و برای ما مشخص است. ما بین خیرالموجودین انتخاب کردیم.
آقای پزشکیان یک جا مسئله را مطرح کردند که گفت من را برای مجلس رد کرده بودند و خود رهبری به شورای نگهبان تذکر داد که چرا ایشان را رد کردید. میگوید من مدیون رهبری هستم که آنجا من را تائید کردند بعداً در بحث ریاست جمهوری تائید شدم. لذا باید بپذیریم که آقای دکتر پزشکیان بارها بیان کردند من داخل حزب نیستم ولی هیچ ممانعتی از رشد احزاب نداشتند ولی باید تلاش میکردند که متاسفانه در یکسال برای ترقی و رشد احزاب کم دیدیم و باید این مسئله را چون هم در خانه احزاب هستیم و هم با دوستان جبهه اصلاحات بحث میکنیم، دنبال کنیم. در مجموع میخواهم بیان کنم مردم تواضع و فروتنی و مردمی بودن آقای دکتر پزشکیان را در یکسال کاملاً حس کردند.
به عبارت دیگر آقای دکتر پزشکیان دنبال اینکه بخواهد یک مقداری از موضع بالا به مردم نگاه کند و پدیدهها را اینطور نگاه کند نبوده است. خیلیها در پست و مقام بودند و ما همه را تجربه کردیم. لذا من معتقد هستم شاید بعد از افرادی که در اوایل انقلاب داشتیم مثل شهید رجائی، شهید باهنر، کاملاً با تواضع با مردم صحبت میکردند، آقای پزشکیان هم چنین کسی بوده است. اینکه بنده الان بگویم از نمره ۲۰ همه چیز به ایشان و کابینه و اعضای دولت ایشان ۲۰ میدهم نیست. اشکالاتی بوده و این اشکالات وجود دارد.
مشکلات زیاد است. اگر تواضع داشتن، مانند رجائی بودن، نهج البلاغه از حفظ خواندن راهگشا بود خیلی از مشکلات حل میشد. هیچ کس از مردم ایران نمیخواهند که پیراهن روی شلوار داشته باشید، نهج البلاغه از حفظ بخوانید و غیره. مردم خروجی میخواهند. یکی یکی خدمت شما عرض میکنم و از ایشان هم این سوالات را خواهم پرسید.
یکی در مورد معیشت است که الان کجا قرار داریم؟ روابط خارجی ما چطور است؟ یا باید میگفتند به بنده ارتباطی ندارد و یا الان باید پاسخگو باشند. بحث اینترنت قدری باز شد و بعد با حمله اسرائیل دوباره همه چیز برگشت. قانون میگوید هیچ مسئلهای نباید آزادی را تحت الشعاع قرار دهد. در بحث حجاب چه اقداماتی شد؟ دوباره شنیده میشود ونها به خیابانها برگشتند و زیرپوستی اقداماتی انجام میشود.
بحث کارشناسی و استفاده از کارشناسان کجاست؟ فقط بحث این بود که در مقابل آقای جلیلی استفاده کنند؟ این یعنی باید اعتقاد به خاستگاه سیاسی داشته باشید و از همان نیروهای خود استفاده کنید که اگر زمین خوردید گردن نیروهای رقیب نیندازید. این انتقاداتی است که به آقای پزشکیان وارد است. بحث ناترازی هم وجود دارد. قرار بود مشکلات را گردن دولتهای قبلی نیندازند ولی این کار را میکنند. وزرای آقای پزشکیان میگویند این مشکلات برای قبل است.
با همدیگر قدری با صراحت بیشتری صحبت کنیم. در کل کابینه آقای پزشکیان نهایتاً ۳-۲ وزیر به مفهوم کلمه اصلاح طلب داریم. وزرایی که هستند کسانی هستند که به هر دلیل تحت عنوان وفاق ملی ایشان آورده و ما قبول کردیم.
انتقاد اصلی و مرکزی همین است. عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه افزود:
بله. اینکه شما بگویید اصلاح طلبان کوتاهی کردند درست نیست. ۳-۲ وزیر اصلاح طلب هستند و اتفاقاً آنها بیشتر از اینکه به بحثهای اصلاح طلبی بپردازند درگیر مجلسی بودند که هر روز میخواستند استیضاح نشوند، سوال پاسخ دهند و امثالهم! من خدمت شما بیان کنم ما معتقد هستم در حبثها و شعارهایی که آقای پزشکیان دادند باید بهتر عمل کنند. بحث رفع فیلترینگ یکی از شعارهای جدی بوده و آقای پزشکیان هم دنبال میکرده است و الان شورای عالی فضای مجازی میگویند باید به نرم افزارهای داخلی برگردمی. این ایرادی ندارد و اگر میتوانند این کار را انجام دهند. الان پسربچه هم بلد شده چطور فیلترشکن بگیرد و وارد فضای مجازی شود. باید این حل شود. یکبار هم شده بحث رفع فیلترینگ برای همیشه حل کنند.
از نکات مثبت آقای دکتر پزشکیان بیان کنید.
بالاخره اینکه شما بیان کردید میخواهم تاکید کنم حرف درستی است. در روابط خارجی من فکر میکنم در چهارچوب سیاستهای کلی نظام ایشان چند بار این مسئله را مطرح کردند که به تصمیمات رهبری واگذار کردند ولی من معتقدم بعد از رهبری ایشان اولین شخص نظام هستند و میتوانند در بحث روابط بین الملل کارهای بهتری را انجام دهند مخصوصاً تا شهریورماه بحث مربوط به اسنپ بک، بحث مکانیسم ماشه را داریم، بحث تروئیکاای اروپا را داریم و خیلی از مباحثی که باید به این نتیجه برسند و دکتر عراقچی هم انصافاً خوب عمل کردند و به نظر من بحث هاا را پیش بردند ولی به نظر میرسد باز هم بهتر از این باید عمل کنند. برخی شروع کردند که میم مذاکره را هم نباید مطرح کرد و چرا باید بحث مذاکره مطرح شود.
در حالیکه اتفاقاً مذاکره هیچ اشکالی ندارد. بحثها را مطرح میکنید مخصوصاً بعد از جنگ ۱۲ روزه و بعد از توقف و آتش بسی که آنها بیشتر مطرح کردند، ما حتماً باید مذاکراتی داشته باشیم. بحث اروپا یک جور است و بحث امریکاییها یک جور است و من اصلاً مخالف مذاکره نیستم منتهی معتقدم باید مذاکره در یک چهارچوبی باشد که منتج به نتایج به نفع منافع ملی شود و حتماً باید این کار صورت گیرد.
در بحث اینترنت، حجاب و غیره…
در بحث حجاب انصافاً کاری که آقای پزشکیان کردند کار خوبی بود. ایشان محکم ایستاد و مصوبه شورای عالی امنیت ملی را مطرح کرد که آنجا رای دادند و فعلاً این از دستور خارج شده است.
نکتهای بیان کنم که درباره حجاب و نگاه کلان به مسئله امنیت ملی ایشان در موضوع حجاب همراه با جریان اکثریت هستند. آقای پزشکیان و تیم ایشان ناترازِیها را میگویند برای دولت قبلی بوده است. آقای پزشکیان از جمله افرادی بود که گفت ما قرار نیست بگوییم دولت قبلی کم کاری کرده است. ما با علم به این کم کاری بوده آمدیم و میخواهیم مسائل را حل کنیم. در بسیاری از حوزهها که نرم افزاری و چه سخت افزاری باشد، ما ناترازی داریم. ناترازی ذهنی هم پیدا کردیم.
واقعیت این است معتقد هستم قدری انصاف در مباحث تحلیلی خوب است. به من گفتند جناب آقای عظیمی به عنوان نماینده جناب آقای جلیلی هستند و با هم گفتگویی داشته باشید. قبل از این به یاد دارم، انتخابات هم نشده بود، همین امیرحسین ثابتی که الان مجلس است به عنوان نماینده جلیلی بود با هم گفتگویی داشتیم.
بحث من این است که واقعیت را فراموش نکنیم که در خصوص آقای دکتر پزشکیان ما انصاف در تحلیلها به خرج دهیم. اینکه الان میگویید گردن قبلیها میاندازند، بحث کنید که چقدر توپخانه تبلیغاتی پایداری چیها و اصولگراهای تند شدید است و به ناکارآمدی وعدم مدیریت دولت فعلی نوشته میشود. اینها باید بیان کنند که ما وارث چه مباحثی از قبل بودیم. گفتن اینکه وارث آن بودیم برای پاسخ به آنهایی است که هجمه شدیدی دارند و همه تیرها برای این دولت کمانه کرده که بیعرضه است و نمیتواند و نتوانسته است.
من معتقد هستم باید این را توجه کرد که آقای عظیمی میفرمایند اصلاح طلبان اینطور هستند و آنطور هستند، من معتقدم انصافاً در همین جنگ ۱۲ روزه شما حساب کنید جریان اصلاح طلبی تمام قد از وحدت ملی، انسجام ملی، اتحاد ملی در مقابل دشمن رژیم صهیونیستی و امریکا بیانیه و اطلاعیه داد و محکم ایستادند و صحبت کردند. اگر قرار باشد بحث کسب قدرت باشد طبیعتاً در جبهه اصلاحات کاندیداهایی که مطرح میشدند هیچ یک در شورای نگهبان پذیرفته نمیشدند فلذا آنها گفتند بین این بحثها آقای پزشکیان را قبول داریم که اعتمادی هم شورای نگهبان به ایشان کرده است.
واقعاً باید در این زمینه توجه کنیم. اگر قرار باشد ساختار فعلی نظام جمهوری اسلامی قدری تغییر کند، من دیدم آقای دکتر ولایتی یک توئیتی از طرف مقام معظم رهبری زدند که ایشان هم دنبال یکسری تغییرات اجتماعی هستند. این تغییرات اجتماعی با یکسری کارهایی که الان میبینیم هماهنگ نیست یعنی اگر قرار باشد تنظیمات سیستم قبلی باشد، نمیتوانیم این را شاهد باشیم.
عمل نمیکند.
بله. عرض من همین است. الان ۸ سال است که معتقدیم اصل ۱۷۷ قانون اساسی اشاره کرده که باید بازنگری قانون اساسی صورت بگیرد. یعنی ۱۳۶۸ تا الان بیش از ۳۶-۳۵ سال گذشته ولی هیچ تغییراتی در ساختار نداشتیم. بسیاری از بن بستهایی که وجود دارد ناشی از این است. البته من نمیخواهم بگویم که ۳۵ موردی که گفتم ۳۵ اصل است. ۳۵ مورد است و در قانون اساسی بن بستهایی وجود دارد مثلاً فرض کنید آقای وزیر اقتصاد تعیین میشود و چه کسی گفته حتماً وزیر اقتصاد باید رئیس بانک مرکزی را انتخاب کند؟ در عالم بانک مرکزی برای خود استقلالی دارد. فعلاً همین است.
اگر قرار باشد جدی بگیریم باید بانک مرکزی مستقل از وزارت اقتصاد باشد یا حتی رئیس قوه قضائیه الان توسط رهبری تعیین میشود ولیدر دنیا دستگاه قضائی مستقل است. مثل اینها را بیان کنم. اگر بخواهیم بحث کنیم اینها را باید اصلاح کنیم. اگر قرار باشد بن بستها را درست کنیم. اصلاً معتقد نیستم که نظام جمهوری اسلامی فعلاً یک رفراندوم علیه خود برگزار کند و اگر مردم خواستند ادامه دهد. اصل ۱۷۷ را داریم و همان را به جریان بیندازیم که نصف بعلاوه یک از واجدین شریط پای صندوق رای بیایند و نصف بعلاوه یک هم آمدند مصوبات…
چه چیزی را رای دهند؟
بازنگری در قانون شود.
در برخی از اصول؟
در برخی موارد، نه اصول! بن بستهایی که وجود دارد و مسائلی که واقعاً وجود دارد حل شود. بحث شورای عالی فضای مجازی را اشاره میکنید باید برای یکبار برای همیشه بیان کنیم که در داخل این نرمافزار را توصیه میکنیم ولی اگر قرار شد کسی آن نرمافزار خارجی را هم استفاده کند جرم است، جریمه است، خیانت است. خیلی از کشورها جلوی آن را میگیرند، این را باید مشخص کنیم. هیچ جای قانون این را نداریم. لایحه دوفوریتی دستگاه قضائی هم داده و یکباره در مجلس بردند.
این را بسیاری از جریانات اصلاح طلب و حتی اصولگرا میگویند میتوانید استراداد لایحه کنید و لایحه را پس بگیرید. این مسئله الان وجود دارد! من معتقد هستم که شرایط کشور باید به سمتی برود که یکسری بن بستشکنی انجام دهیم. معیشت مردم با پکهایی که میگیریم و میخواهیم درست کنیم حل نمیشود. وضعیت معیشتی باید خیلی زیرساختیتر و بهتر انجام شود حتی برخی از اقتصاددانها نظر میدهند و بعداً دستگاههایی به همانها گیر میدهند. نظر کارشناسی داده میشود.
آقای خاتمی چقدر عامل این وضعیت است؟
اسم بردن درست نیست. من معتقد نیستم آقای خاتمی ریشه همه مشکلات است. آمار را نگاه کنید بهترین وضعیت اقتصادی را در دولت آقای خاتمی داشتیم. شاخصها این را بیان میکند. بر اساس آن شاخصها میتوانیم صحبت کنیم. قیمت ارز را در نظر بگیرید که در دولتهای مختلف چطور بود و در دولت آقای خاتمی نسبت به دولت قبل ایشان چقدر اضافه شده و دولت بعدی چقدر قیمت ارز اضافه شده است؟ اینها گویاست. بحثهایی که آقای خاتمی داشت جدی بوده و مدتهای قبل بحث گفتگوی تمدنها را مطرح میکرد، برای همین بحث تعادل و توازن در جنبه دیپلماسی و بین المللی بود. اینکه اینجا بگوییم ایشان ریشه اصلاح طلبی دارد پس همه مشکلات باید به او برگردد، درست نیست.
خیلی از افرادی که در جریان ساختار نظام بودند این نکته را اعتراف دارند که بهترین شرایط اقتصادی را در آن دوران داشتیم. من معتقد هستم انصاف در تحلیلها خیلی خوب است. اینکه بگوئیم اصولگرایان در عقل خود کمبود دارند و اصلاح طلبان در دین خود کمبود دارند کلی گویی است. واقعاً باید بگوئیم فلان حزب اصلاح طلب در دیانت کم آورده و این کار را کرده است. معتقد هستم آقای عظیمی خیلی خوب دور میزند و میگوید نه اصولگرا و نه اصلاح طلب هستم و من یک جریان انقلابی هستم. اینطور راحت است و گاهی هر دو طرف روی کسی که وسط خوابید پتو بیندازند گرم میشود ولی وای به روزی که دو طرف پتو را بکشند و او یخ میزند.
ایشان باید مشخص کند آقای جلیلی جزو اصولگرایان است یا خیر؟ اینطور که ایشان بیان میکند اصولگرایان را دور زدند. من اعتقاد دارم در این موضوع توجه کنیم در مباحثی که داریم اینطور نیست که مثلاً الان اپوزیسیون خارجی، سلطنت طلبان، به تعبیر دکتر سروش این پیرپسر و پیرکودک، بیشتر به ما اصلاح طلبان فحش میدهند یا به اصولگرایان؟ میگویند آنها باعث میشوند فروپاشی نظام زودتر شود.
اینها هستند که کاتالیزور میشوند، اینها همواره میگویند در نظام باید این اصلاحات انجام شود و دوست دارند نظام بیشتر باقی بماند. این معلوم است و گفتن ندارد. واقعاً معتقد هستم این را باید بپذیریم که برای بقای نظام کار میکنیم. همین که ایشان میگوید بعد از این تجاوز برخی گفتند با رژیم صهیونیستی صحبت کنیم را چه کسی گفته است؟
کسی از مردم جرات میکند این حرف را بزند، نه از نظام؟ مردم میپذیرند؟ مردمی که آنطور مقاومت کردند، در ۱۲ روز ایستادند. به گفته رئیس بنیاد شهید هزار و ۱۰۰ و خردهای شهید دادند و ۷۰-۶۰ نفر فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای بودندو بقیه عناصر معمولی بودند. مردمی که اینطور شهید دادند، جرات میکنید بگویید با رژیم صهیونیستی باید کنار بیایید؟ ممکن است در مسئله رژیم صهیونیستی، که اخیراً آقای عراقچی بیان کردند، رهبری انقلاب در شرایط فعلی گفتند باید جهان اسلام کمک کند رژیم صهیونیستی از بین برود.
به مکه رفته بودیم و یکی گفته بود شما چرا زودتر اسرائیل را از بین نمیبرید؟ گفتم شما هم کمک کنید. او گفت کارهای دیگری داریم، وقت نداریم. گفتم امام خمینی (ره) فرمودند هر یک از مسلمانان یک سطل آب به سمت اسرائیل بریزد اسرائیل را آب میبرد، شما یک قاشق چایخوری بریزید و ما تانکر تانکر آب میریزیم. ما میگوییم رژیم صهیونیستی باید نابود شود ولی چه کسی گفته نظام جمهوری اسلامی باید فقط برای نابودی این رژیم سینه سپر کند.
اصل حرف اصلاً درست نیست. لذا اگر کسی الان بگوید مثلاً آقای عراقچی میگوید یکباره کیهان تیتر میکند که آقای عراقچی از مسیر انقلاب خارج شده است. مذاکرات آقای عراقچی قطعاً با کلیات نظام است. فقط بحث آقای پزشکیان نیست. آقای عراقچی در بحث مذاکراتی که حتماً با راس نظام هماهنگ است.
قبول دارید رهبری یکبار درباره مذاکرات…
یکبار ایشان مطرح کردند در بحثهای کلان نظام باید هماهنگیها لازم و سیاستهای کلی در نظر گرفته شود. لذا من معتقد هستم اگر میخواهید تحلیل کنید به نحوی باشد که مردم بپذیرند. بنده خدایی میگفت طیف اصلاح طلبان از مصطفی کواکبیان تا مصطفی تاجزاده است یعنی طیف وسیعی از بین المصطفیین است. اوایل میگفتند بین العباسین گیر کرده که از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی است. الان معتقد هستم باید قبول کنیم…
برای همین آقای عظیمی میگویند شما اصولگرا هستید.
میگویم توجه نداریم به اینکه اگر بحث تاجزاده را به عنوان زندانی سیاسی مطرح میکنیم و معتقد هستیم باید آزاد شود، به این مفهوم نیست که ما معتقد هستیم هر کسی هر کاری کرد مبرا از همه چیز است. شرایط زمان را باید در نظر گرفت. باید دست به دست هم دهیم، انسجام داشته باشیم. خوب بود که جناب آقای عظیمی قدری صحبت میکرد در این منظومه نظام سیاسی و در هندسهای که ترسیم میکنیم جایگاه آقای جلیلی کجاست. بحثی که برخی از دوستان مطرح میکنند را شنیدید، هنوز اینها معتقدند مردمی که نظر میدهند جزو آغول هستند. اکثریت مردم آغول هستند؟ تعبیر این چنین است.
حتی بنده خدایی گفته بود مهم نیست نصف مردم از بین بروند، همه هم از بین بروند هیچ مشکلی نیست. اینکه ایشان نمیتواند الان به زبان خود بچرخاند مردم سالاری، میگوید مردم سواری! برخی مردم را اینطور فکر میکنند یعنی مشتی که باید در آغول بریزیم و یا کسانی که از بین بروند تا نظام خدشه برندارد. ما با این دیدگاه مخالف هستیم. معتقد هستیم مردم حاکمیت بر صحنه دارند و انتخابات یک لازمه هر دموکراسی است.
نمیتوان گفت نظام دموکراتیک داریم ولی انتخابات نداریم. نمیتوان گفت انتخابات داریم ولی مردم حق تعیین سرنوشت ندارند. کلمه مردم سواری تعبیری است که در قوطی هیچ عطاری نمیگنجد. مردم سالاری است یعنی مردم سالار هستند و مردم باید نظر بدهند و اعتقاد خود را بیان کنند.
آقای خاتمی مردم سالار نیستند، مردم سوار هستند.
خیر. اشتباه است. یک نمونه بیاورند و بگویند ایشان میخواست از مردم برای منویات شخصی خود سواستفاده کند. آقای خاتمی گفتند نه میخواهند نماینده شوند و نه کارهای شوند و شورای نگهبان هم تائید نمیکنند. ایشان بگویند آقای خاتمی میخواهند چه کاره شوند؟ میخواهد رئیس جمهور شود؟ رئیس مجلس شود؟ میخواهد کجا برود ولی دغدغه مردم و دلسوزی مردم را دارد و برای مردم میخواهد حرف بزند. برخی تحمل نمیکنند. نوع نگاه آن افراد مردم را در حد آغول میبینند یا مردم در حد اینکه نیمی از آنها از بین بروند مشکلی نیست. آقای خاتمی قطعاً با این دیدگاه مخالف هستند.
چرا مخالف هستند و هستید؟
به طور مشخص صحبتهایی داشتم و الان مترصد فرصتی هستم که بیان کنم یک مجلس موسسان باید شکل بگیرد چه کسی میخواهد درست کند؟ یعنی به سازمان ملل بگوییم برای ما مجلس موسسان درست کنید تا ما نظرسنجی کنیم مردم این نظام را قبول ندارند یک پیشنویس قانون اساسی باشد؟ من معتقدم نیازی نیست. چون حکومت حتماً مخالف این است و هیچ حکومتی اجازه نمیدهد علیه آن رفراندوم برگزار کنند! ما راه حل داریم. اصل ۱۷۷ راه حل ماست. بر اساس این اصل بازنگری انجام شود. از ان طریق پیگیری شود و قطعاً هم شدنی است.
لایحه را بیان نکردید. لایحه را خواندید؟
بله. دستگاه قضائی تهیه کرده است.
دادگستری آقای پزشکیان تهیه کرده است.
بالاخره لایحه از آنجا آمده و در دولت مصوب شده است. حتی معاونت حقوقی هم توجه لازم نداشتند. من اینها را قبول دارم. الان که به مجلس رفته است راه حل همین است که مسترد شود. این از نظر آئین نامه قانونی مجلس اجازه میدهد که دولت درخواست کند.
من واقعاً دیدهام که نفس نمیتوان کشید.
دو فوریت فعلاً تصویب شده و این میتواند از نظر قانونی مسترد شود.
راه حزبی و فشار از جامعه مدنی چگونه است؟
خیلیها بیان کردند. حقوقدانان بحث کردند و حتی احزاب و مجامع و حتی مراکز حقوقی و کانون وکلا و امثالهم بحثهایی میکنند. راه حل همین است آقای دکتر پزشکیان دستوری دادند که بخشی از حقوقدانان بررسی کنند که راه حل چیست. راه حل را بیان کنیم که استرداد این لایحه است. حقیقت ماجرا این است که یکسری افراد در کشور داریم که خیلی کاسه داغتر از آش هستند. مباحث مختلف داریم ولی در این میان یک چیزهایی ردیف میکنند که در هیچ قوطی عطاری پیدا نمیشود.
منظور شما چیست؟
آدمهای تند موجود مجلس هستند، آدمهای تند در دستگاهها منظور است. توئیتهایی که میزنند، پیامهایی که میزنند، همه اینها فشاری است که سازش میکنیم. الان بحثهایی را مطرح میکنند، رهبری نظام یک جا گفته است که ترامپ کافر حربی است و باید او را به درک واصل کنیم؟ ولی این را نسبت میدهند که باید این کار را کنیم. این جز چوب لای چرخ کلی نظام گذاشتن نیست. من معتقد هستم هم آقای عظیمی و گروهی که دارند و هم ما و عزیزانی که ارتباط دارند باید به سمت مرزهای مشترکی برویم که وفاق واقعی کلمه باشد و مردم را از تنگنای معیشتی و اقتصادی و گرفتاریهای مختلف نجات دهیم.
چرا اصلاح طلبان هدف اسرائیل قرار نگرفتند؟
در کدام فرماندهی نظامی اینها حضور داشتند که هدف قرار نگرفتند؟ اگر یک ذره بگوییم آقای پزشکیان اصلاح طلب بود که نفوذیها تا آنجا هم رفتند و پای ایشان هم مجروح شد. اگر بودند و مورد هدف قرار نگرفتند حق با دوستان است. ما جایی نداشتیم.
بدین معنی است که این نظامیهایی که شهید شدند اصولگرا هستند.
خیر. حتی من این را هم قبول ندارم. من معتقدم شهید باقری واقعاً صحبتی دارد که میگوید باید توجه کنیم… همان صحبت سردار حاج قاسم سلیمانی است که حتی بدحجاب و بیحجاب فرزندان ما هستند.
یک سخن اصلاح طلبانه!
بله. امثال شهید باقری هم دیدگاه بازی داشتند. اینطور نیست که همه فرماندهان دیدگاه بسته و منجمدی داشتند. اینکه چرا اصلاح طلبان هدف اسرائیل نیستند چون در هیچ ردهای از فرماندهی حضور نداشتند.