انتقاد زیدآبادی از روایتهای کلیشهای منبریها از ولایتعهدی امام رضا(ع)

ماجرای اصرار مأمون بر پذیرش خلافت و یا ولایتعهدی خود از جانب علیبنموسیالرضا و دلایل رد خلافت و قبول ولایتعهدی به صورت مشروط از طرف امام، قضیهی بسیار پیچیدهای است که به جای بازشکافی عمیق، از طریق نادیدهانگاری بسیاری از روایات و تکیه به دو سه روایت، سادهسازی شده است. فرار رفتن از این سادهسازیها کار پژوهشگران تاریخ اسلام است اما اغلب آنان گویی عملاً مغلوب فضای غالب شدهاند و کار را به مداحان و منبریها و وعاظ قشری مدعی انقلابیگری واگذار کردهاند!
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و فعال سیاسی با انتشار متنی در کانال تلگرامی خود با عنوان «سادهسازی امر پیچیده!» به انتقاد از نبودِ تحلیل سیاسی درست از سیره امامان خصوصاً نحوه شهادت امام رضا (ع) پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: در چند دههی گذشته چنان روایتِ اصطلاحاً انقلابیِ یکدست، یکنواخت و کلیشهای از سیرهی سیاسی عموم امامان شیعه به جامعه القا شده است که تحلیل شرایط خاص و عملکرد سیاسی منحصربهفرد بسیاری از امامان هزینهزا و غیرممکن شده است.
به عبارت دیگر، چنان فضایی تحمیل شده است که لاجرم باید سیرهی سیاسی تک تک امامان را معطوف به تسخیر دستگاه قدرت از راه کنش انقلابی تحلیل کرد و اگر جز این باشد، گویی جرم و گناهی صورت گرفته است!
همین تحمیل انحرافی، سبب شده است که مورخان و پژوهشگران از تحلیل سیرهی سیاسی امامان صرفنظر کنند و میدان یکسره به دست مداحان و وعاظ قشری بیفتد.
ماجرای اصرار مأمون بر پذیرش خلافت و یا ولایتعهدی خود از جانب علیبنموسیالرضا و دلایل رد خلافت و قبول ولایتعهدی به صورت مشروط از طرف امام، قضیهی بسیار پیچیدهای است که به جای بازشکافی عمیق، از طریق نادیدهانگاری بسیاری از روایات و تکیه به دو سه روایت، سادهسازی شده است.
فرار رفتن از این سادهسازیها کار پژوهشگران تاریخ اسلام است اما اغلب آنان گویی عملاً مغلوب فضای غالب شدهاند و کار را به مداحان و منبریها و وعاظ قشری مدعی انقلابیگری واگذار کردهاند!