انتقاد از برنامههای پرزرق و برق «صداو سیما»؛ رسانه ملی، صدا و بلندگوی مردم نیست!

«صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که طبق قانون اساسی باید بازتابدهندهی خواستها و واقعیتهای جامعه باشد، این روزها در برنامههای خود شکافی عمیق با زندگی مخاطبان کمدرآمد جامعه ایجاد کرده است.»
با گرانی بیرویه قیمت نان، حتی بخشی از مردم فقیر ایران، قدرت خرید نان به اندازه کافی را هم ندارند و در صف نانوایی هم دست و دلشان میلرزند، این گروه وقتی پای تلوزیون مینشینند و برنامههای آشپزی یا سریالهای لاکچری را میبینند، واقعاً چه حسی پیدا میکنند؟
به گزارش ایلنا، صداوسیما با پول بیتالمال اداره میشود و باید صدای اکثریت مردم باشد، نه یک گروه خاص، اما اینگونه نیست. کارگران و بازنشستگان مدتهاست که دل خوشی از برنامههای رنگارنگِ این به اصطلاح رسانهی ملی ندارند، رسانهای که در ماهیت متعلق به مردم است اما صدای مردم نیست.
«خسرو رنجبر» فعال صنفی بازنشستگان تامین اجتماعی در این رابطه میگوید: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران که طبق قانون اساسی باید بازتابدهندهی خواستها و واقعیتهای جامعه باشد، این روزها در برنامههای خود شکافی عمیق با زندگی مخاطبان کمدرآمد جامعه ایجاد کرده است.
به گفته وی، یکی از ایرادات اساسی این رسانه، پخش برنامههای پرزرق و برق آشپزیست، مجریان رو به دوربین میایستند، لبخند میزنند و غذاهایی طبخ میکنند که در این دوره و زمانه، طبقهی کارگر به خواب شب هم نمیتوانند ببینند، حتی مواد اولیه این غذاها را به دلیل گرانی سرسامآور نمیتوانند تهیه کنند.
رنجبر با بیان اینکه «اما سؤال اینجاست که آیا تولید و پخش برنامههایی که در آن غذاهایی با هزینهای بالغ بر هفتصد هزار تومان برای هر وعده آموزش داده میشود، با شرایط معیشتی اکثریت جمعیت هشتاد میلیونی ایران که با تورم شدید دست و پنجه نرم میکنند، همخوانی دارد» ادامه میدهد: مردم تهیدستی که به اذعان دادههای رسمی وزارت کار بیش از ۵۰ یا ۶۰ درصد آنان زیر خط فقر هستند و نمیتوانند اجاره خانه بدهند، چطور میتوانند مخاطب چنین برنامههای خوش رنگ و لعابی باشند؟
او تاکید میکند که «با گرانی بیرویه قیمت نان، حتی بخشی از مردم فقیر ایران، قدرت خرید نان به اندازه کافی را هم ندارند و در صف نانوایی هم دست و دلشان میلرزند، این گروه وقتی پای تلوزیون مینشینند و برنامههای آشپزی یا سریالهای لاکچری را میبینند، واقعاً چه حسی پیدا میکنند؟»
این فعال صنفی میافزاید: امروزه بسیاری از مواد غذایی اولیه از سفره خانوارها حذف شدهاند؛ غذاهای سنتی مانند کلهپاچه با قیمتهایی سرسامآور (حدود یک و نیم میلیون تومان) به کالایی لوکس تبدیل شدهاند. افزایش قیمت مواد اولیهای مانند لوبیا چیتی (کیلویی پانصد هزار تومان) پختن غذاهای سادهای مانند آش رشته را برای بسیاری از مردم دشوار کرده است. در همین راستا چند سالی است که مردم گرسنه و فقیر به دلیل همین گرانیها، از نذریها هم محروم شدهاند.
به اعتقاد وی، پیامدهای این فقر گسترده را میتوان در آمارهای نگرانکنندهی نهادهای انتظامی کشور نیز مشاهده کرد. پلیس از افزایش قابل توجه جرائم علیه اموال و اشخاص، از جمله کیفقاپی، اخاذی و دزدی خبر داده که بیشک ریشه در مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه دارد.
رنجبر در پایان میگوید: در چینن شرایطی، آیا اگر کلیه برنامههای صدا و سیما به جز اخبار را تعطیل کرده و هزینه آن را سرشکن مردم ایران کنند، نتیجه بهتری حاصل نخواهد شد؟ چه فایده از تماشای سریالهایی که نمایشی از ثروت و تجمل است و زندگی خانوادههایی را نشان میدهد که دغدغههایشان، دغدغههای مردم نیست؟