بارورسازی ابرها و رفع بحران بی آبی؛ شعار یا واقعیت؟

بارورسازی ابرها، این روزها در کنار خشکسالی ایران، به یکی از چالشهای پیچیده منابع آب تبدیل شده است؛ موضوعی که استفاده از فناوریهای نوین را در پاسخ به بحران آب ایران مورد مناقشه قرار داده است.
فرارو- تهرانیها در پاییز هم نگران کمآبی خواهند بود؛ دست کم این ادعایی است که مسئولان ذیربط داشتهاند.
به گزارش فرارو، بحران آب در ایران و به ویژه در تهران این روزها چالشی زیستمحیطی و توسعهای است. کاهش بارشها، مصرف بالای منابع آب و هدررفت گسترده، فشار مضاعفی بر منابع محدود موجود وارد کرده، در این میان مساله خشکسالی هم هست. در این خصوص سخنگوی صنعت آب اعلام کرده است: «پیشبینیها حاکی از پاییز کمبارش است و وزارت نیرو تامین آب را با سناریوی بدبینانه برنامهریزی کرده است.»
در عین حال، استفاده از فناوریهای نوین مانند بارورسازی ابرها به عنوان راهکاری برای مقابله با کمآبی مطرح شده است. پرسش اصلی این است که ایران در مسیر باروری ابرها در کدام نقطه ایستاده است؟
سد راه بارورسازی ابرها در ایران چیست؟
ایران بیش از نیمقرن است که تجربه بارورسازی ابرها را پشت سر گذاشته است. نخستین تلاشها به سال ۱۳۴۶ بازمیگردد؛ زمانی که دولت وقت با همکاری کارشناسان آمریکایی کوشید با تزریق مواد شیمیایی، بارشها را افزایش دهد، اما این طرح به نتیجه ملموسی نرسید. یک سال بعد، با تصویب ماده ۱۹ قانون آب و نحوه ملیشدن آن، وزارت آب و برق مکلف شد برای تأمین منابع آبی کشور از راههای مختلف از جمله بارورسازی ابرها بهره بگیرد.
بر همین اساس، در فاصله سالهای ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۷، همکاری با یک شرکت کانادایی شکل گرفت و برای نخستینبار از هواپیماهای مجهز و ترکیب یدید نقره برای بارورسازی ابرهای منطقه سد کرج و جاجرود استفاده شد. اما این تجربهها نیز عمر چندانی نداشت.
پس از انقلاب، بارورسازی ابرها بیشتر بهصورت محدود و زمینی دنبال شد؛ بهویژه در ارتفاعات شیرکوه یزد که به دلیل شرایط اقلیمی خاص، برای اجرای این عملیات مناسب تشخیص داده شده بود. نقطه عطف در این روند سال ۱۳۷۵ بود، زمانی که «مرکز ملی بارورسازی ابرها» تأسیس و یک سال بعد فعالیت رسمی خود را آغاز کرد.
با وجود این تلاشها، ایران با موانعی روبهرو بوده است: کمبود تجهیزات و زیرساختهای لازم برای اجرای گسترده طرح. بارورسازی ابرها، برخلاف تصور عمومی، تنها پاشیدن چند ماده شیمیایی به آسمان نیست؛ بلکه به هواپیماهای ویژه، سامانههای پرتاب دقیق، رادارهای پیشرفته و مدلهای هواشناسی پیچیده نیاز دارد.
روزنامه خراسان در گزارشی در سال ۱۳۹۲ نوشت: «برای پاسخگویی به نیاز کشور در بارورسازی ابرها و پوشش مناطق مختلف، دستکم به ۶ فروند هواپیمای مجهز نیاز داریم… ۲ فروند هواپیمای موجود توانایی پوشش همه مناطقی که بهمنظور مبارزه با خشکسالی نیازمند بارورسازی هستند، ندارد.» این مساله، تصویری از شکاف میان ظرفیتهای موجود و نیازهای واقعی ایران برای بارورسازی ابرها در آن سالها ارائه میدهد.
در ادامه، ایران برای جبران این کمبود به همکاری با روسیه و حتی استفاده از ظرفیتهای داخلی مانند سپاه روی آورد. در سال ۱۳۹۷ مدیرعامل مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها اعلام کرد: «عملیات باروری ابرها با استفاده از یک فروند هواپیمای سپاه و دو فروند هواپیمای آنتونوف روسی اجارهای از پاییز امسال آغاز میشود.»
با این حال، کارشناسان تأکید دارند که نتایج این عملیات کمتر از آن چیزی بوده که انتظار میرفت. محمدابراهیم رئیسی، کارشناس حوزه آب، در این باره توضیح داده است: «ما هرساله این کار را انجام میدادیم اما به علت برخی مشکلات تکنیکی و تکنولوژیکی، به میزانی که پیشبینی میکردیم نتیجه نداشت. چراکه بارندگی باید در حوزه ما اتفاق میافتاد و تبدیل به روانآب میشد، اما چنین نشد.»
در کنار مشکلات فنی و کمبود تجهیزات، تحریمها نیز به یکی از موانع جدی توسعه این فناوری در ایران تبدیل شده است. به عنوان نمونه، در سال ۱۳۹۶ تفاهمنامهای میان مرکز ملی تحقیقات باروری ابرها و شرکت آلمانی FKA برای انتقال تجهیزات و دانش فنی امضا شد. این تفاهمنامه میتوانست نقطه عطفی در توسعه بارورسازی ابرها در ایران باشد، اما ادامه آن در هالهای از ابهام باقی ماند.
در همین زمینه، معاون سازمان حفاظت محیط زیست در اردیبهشت سال گذشته تأکید کرد: «بعد از تشدید تحریمها، عملاً انتقال تکنولوژی اتفاق نیفتاد. حتی مسائل محیطزیستی هم مشمول تحریمها شد. اکنون بسیاری از شرکتهایی که در حوزه کاهش انتشار آلایندهها فعالیت میکنند، تجهیزات خود را در اختیار ایران قرار نمیدهند.»
چرا بارورسازی ابرها در ایران مشکل خشکسالی را برطرف نمیکند؟
بارورسازی ابرها هرچند بهعنوان یک فناوری نوین در مدیریت منابع آب مطرح میشود، اما کارشناسان تأکید دارند که این روش نمیتواند پاسخ اساسی برای بحران آب ایران باشد. ابراهیم رئیسی، کارشناس حوزه آب، در توضیح این موضوع گفته است: «برای اینکه بارورسازی به بارندگی منجر شود و آب حاصل جمعآوری شود، ابتدا نیاز به تشخیص دقیق ابرها و تجهیزات پیشرفته برای تبدیل ابر به باران وجود دارد، و در این حوزه ما دچار مشکل هستیم. بنابراین این روش نمیتواند بهعنوان راهکار اصلی حل بحران آب تهران مطرح شود.»
به علاوه، بارورسازی تنها بر ابرهایی اثرگذار است که ظرفیت بارش داشته باشند؛ به عبارت دیگر، در غیاب ابرهای مناسب، این فناوری عملاً بیاثر است. برای نمونه، در سالهای خشکسالی در ایالتی مانند کالیفرنیا سرمایهگذاری چندانی در این زمینه انجام نشده، در حالی که همانطور که فرهیختگان گزارش داده است، در کشور روسیه که هوای سرد و بارش فراوان دارد، این روش بسیار موفق بوده است.
حتی در بهترین شرایط، افزایش بارش ناشی از بارورسازی معمولاً بین ۱۰ تا ۱۵ درصد تخمین زده میشود؛ رقمی که در مقایسه با نیاز آبی گسترده کشور، ناچیز است. نکته دیگر این است که برای آنکه بارش ایجادشده به منبعی پایدار برای تأمین آب تبدیل شود، باید در حوزههای آبریز مؤثر رخ دهد و به روانآب یا ذخیره سدها منجر شود. تجربه ایران نشان داده است که بسیاری از عملیات بارورسازی، به دلیل شرایط جغرافیایی یا محدودیتهای فنی، بازدهی قابل توجهی نداشتهاند.
در همین زمینه، صادق ضیائیان، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوای سازمان هواشناسی، تأکید کرده است: «اگر این افزایش بارش در خیابان رخ دهد، فایدهای ندارد و مهم است که عملیات بارورسازی کجا انجام شود. هر ابر و هر سامانهای برای این کار مناسب نیست؛ برای مثال اگر عملیات پشت یک سد انجام شود، ارزشمند است.»
کارشناسان بر این باورند که بارورسازی ابرها بیشتر بهعنوان ابزاری مکمل و موقت در کنار سایر راهکارها قابل استفاده است و نمیتواند جایگزین راهحلهای بنیادی برای مدیریت بحران آب شود. راهکارهای اصلی همچنان در مدیریت مصرف، کاهش هدررفت، بازچرخانی آب و اصلاح الگوی توسعه نهفته است.