ترنج

در مورد

قتل خانوادگی

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۱۲ مطلب

  • داماد جوان به دلیل بروز اختلافات خانوادگی و در حالی که فرزند ۴ ماهه‌ای نیز دارد، ابتدا به طرف پدرزنش که در خواربار فروشی محلی (سوپرمارکت) خودش مشغول کار بود، یورش برده و او را با وارد آوردن ۴ ضربه هولناک به قفسه سینه به قتل رسانده است.

  • متهم به خاطر اختلاف خانوادگی که با برادر ۲۵ ساله‌اش و خواهرزن ۲۴ ساله او داشت به خانه آن‌ها رفت و هر دو را با شلیک گلوله به قتل رسانده و به یکی از روستا‌های مرودشت رفته و مخفی شد که مأموران پلیس با تلاش بی‌وقفه موفق شدند محل اختفای او را ردیابی و از آنجا که وی مسلح بود و بیم آن می‌رفت که به اهالی روستا آسیبی وارد شود در نیمه‌های شب و زمانی که خطر کمتری مردم روستا را تهدید می‌کرد متهم را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به اداره آگاهی منتقل کردند.

  • پلیس در تعقیب مرد مسلحی است که در جریان درگیری با اعضای خانواده‌ای ۴نفر از آن‌ها را با شلیک گلوله به قتل رسانده و گریخته است.

  • دادستان عمومی و انقلاب خمینی‌شهر اصفهان با اشاره به سابقه بیماری روحی و روانی قاتل گفت: در این حادثه پدر و مادر و ۲ خواهر قاتل به قتل رسیدند و سپس قاتل نیز خود را کُشت.

  • پسر خانواده ابتدا سعی داشت با داستانسرایی‌هایش خود را در ماجرای قتل پدرش بی‌گناه بداند و این در حالی بود که ادعا‌های مرد جوان و همسرش با هم تناقض داشت و همین کافی بود تا راز این جنایت خانوادگی فاش شود.

  • مرد جوانی که خواهرش را وسط خیابان آتش زد در بازجویی‌های پلیسی، ادعا‌های عجیبی را مطرح کرد که با فیلم منتشر شده از اقدام مرگبارش متفاوت است.

  • در تحقیقات مأموران مشخص شد که در این درگیری زن جوانی با ضربات زیاد چاقو توسط همسرش به قتل رسیده است و پس از آن با حضور تعدادی از اقوام زن و مرد، درگیری و نزاع ادامه پیدا کرده و در نهایت یکی دیگر از طرفین درگیری که از اقوام زن جوان بوده نیز بشدت مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است.

  • در ابتدای جلسه پسر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و برادرم برای ۲ متهم حکم قصاص می‌خواهیم. پدرمان به طرز فجیعی کشته شده است. او آنقدر پشت فرمان ماشین مقاومت کرده که بر اثر فشار، فرمان پراید کج شده بود. پدرمان بی‌رحمانه کشته شده و ما از قصاص گذشت نمی‌کنیم.

  • پدر مرد جوان به قتل رسیده  درباره روز جنایت می‌گوید: «چند ماه از طلاق دخترم گذشته بود که یک شب تلفن خانه زنگ خورد. قبل از پاسخ دادن به خاطر اینکه معمولاً آن ساعت کسی به ما زنگ نمی‌زد نگاهی به ساعت خانه کردم. حدود ۱۰ شب بود و بدون اینکه سلامی بدهد ناگهان به من گفت که سر پسرت را از تنش جدا کرده‌ام و حالا می‌توانی جنازه او را از میدان آذربایجان با خود ببری.»

  • از اینکه دستگیر شده است، تعجب می‌کند. به خیال خودش، نقشه‌شان خیلی زیرکانه و حرفه‌ای بود. اصلا تصور نمی‌کرد که بازداشت شود. می‌خواست از شر شوهرش خلاص شود. برای این کار خواستگار دخترش را پیدا کرد و از او یک قاتل ساخت. قاتلی که قصد داشت سه جنایت دیگر هم در پرونده‌اش ثبت کند.

تبلیغات