اخبار منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر پیدا شدن جسد باران شیخی شایعه است و مردم به شایعات بی اساس در این رابطه توجه نکنند و از انتشار آنها بپرهیزند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۵ مطلب
اخبار منتشر شده در فضای مجازی مبنی بر پیدا شدن جسد باران شیخی شایعه است و مردم به شایعات بی اساس در این رابطه توجه نکنند و از انتشار آنها بپرهیزند.
زنی که خودش را یک نیکوکار و خیّر معرفی کرده بود با انگیزه نگهداری از این دختربچه او را ربوده بود. فاطمهزهرا مشخص نیست که از سوی چه کسی ربوده شده بود، اما هرچه بود این بچه درست بعد از انتشار خبر ناپدیدشدنش از سوی رسانهها، در کوچه خودشان پیدا شد و این نشان میداد که رباینده از ترس دستگیرشدن، فاطمهزهرای یکونیم ساله را به خانوادهاش بازگردانده است.
سمیرا و شوهرش حالا ١٠روز است که زندگی خود را نابودشده میبینند. از صبح زود تا نصفشب در خیابانها به دنبال دخترشان پرسه میزنند، به امید اینکه سرنخی از باران پیدا کنند. دختری که وابستگی شدیدی به مادرش داشت و حالا او را از مادرش جدا کردهاند. سمیرا امیری مادر باران که از بس برای دخترش اشک ریخته، توان صحبتکردن ندارد، ماجرای ربودهشدن دخترش را روایت میکند:
مادر مه سیما در یک کانون که مخصوص زنان بیخانمان و معتاد بود نگهداری میشد. تا اینکه متوجه شدیم مادر مه سیما با مردی ازدواج کرده است. او به ما گفت برای آخرین بار بچه را ببریم تا ببیند. طبق خواسته مادر مه سیما، کودک را به پارک سهند بردیم تا او را ببیند اما زن معتاد به بهانه خوراکی خریدن بچه را ربود. او وضع روحی و جسمی خوبی ندارد و ممکن است بلایی سر بچه بیاورد یا او را بفروشد.
فرمانده انتظامی خوزستان تصریح کرد: پلیس آگاهی شهرستان کارون با استفاده از روشهای نوین پلیسی و تخصصی در کمتر از ۲۴ ساعت از وقوع قتل، موفق به شناسایی قاتل شد و پس از هماهنگی با مرجع قضائی قاتل را در مخفیگاهش دستگیر کردند.
پس از بررسیها مشخص شد که این دختربچه، توسط زوجی جوان که صاحب فرزند نشده بودند و با همدستی فرد دیگری، در شنبه بازار و زمانی که از پدر و مادرش جدا شده بود، ربوده میشود.
«گفتم که باردار هستم و مدت کوتاهی بعد، او عکسی فرستاد که در بیمارستان بود و گردنبند طبی بسته بود. او به من گفت که سکته کرده است و برای آنکه حالش خوب شود، باید بچه را سقط کنم، من هم برای راضیکردن او جنین یکماهه را سقط کردم؛ اما بعدازآن دیگر از او خبری نشد...»
الان ١١ روز است که هر شب و هر روز گریه میکنم. دوری دخترم مرا از پا درآورده است. ما با هیچکس مشکلی نداریم. پولدار هم نیستیم که به خاطر پولمان دخترم را بدزدند. نمیدانیم چرا او را با خود بردهاند. فقط آرزو میکنم دخترم زنده بماند و اذیت نشود. شوهرم دورهگردی میکند و لوازم منزل خرید و فروش میکند.
در ساعت ۲۰:۳۰ بیست و چهارم تیرماه امسال از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰ وقوع یک کودک ربایی در محدوده خیابان دردشت به کلانتری ۱۴۷ گلبرگ اعلام شد که بلافاصله مأموران کلانتری ۱۴۷ در محل حاضر شده و با تأیید خبر اولیه، موضوع را به اداره یازدهم مبارزه با آدم ربایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کردند.
لحظاتی قبل مرد موتورسواری پسرم را از مقابل خانه ربود. شاهین برای بازی به کوچه رفته بود اما دقایقی قبل دخترم که تازه از سر کار به خانه برگشته بود گفت سر کوچه شاهین را سوار بر موتور مردی ناشناس دیده است.