آنقدر از خود بیخود شده بودم که به فکر اسیدپاشی افتادم با خودم گفتم کسی که نمیخواهد پیش من و پسرم باشد کنار هیچکس دیگری هم نمیتواند باشد و با همین فکر گالن اسیدی تهیه کردم و دنبال فرصت مناسبی بودم که روز حادثه پس از چند ساعت تعقیب سارا دیدم با مرد جوانی قرار ملاقات گذاشته و همین مسأله باعث شد تا به صورتش اسید بپاشم. البته فکر نمیکردم تا این حد سوختگی ایجاد کند.