ترنج

در مورد

اسید پاشی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۳۹ مطلب

  • من اسید پاشی نکردم الآن دو سال است که شوهرم و خانواده‌اش اجازه نمی‌دهند فرزندم را ببینم. بی‌گناهم و بی‌دلیل در زندان هستم.

  • صدای فریادشان به ناگاه در خیابان می‌پیچد و بلند می‌گوید: سوختم... سوختم... اتومبیل سفید رنگی برای چند لحظه چند متر جلوتر توقف می‌کند و با سرعت زیاد از محل حادثه متواری می‌شود.

  • تاکنون حدود ٢٠٠ میلیون تومان هزینه درمان فاطمه شده است

  • در این سال‌ها پسرعمه‌ام مرتب از زندان با من تماس می‌گرفت. اشک می‌ریخت و می‌گفت که او را ببخشم. من خانواده عمه‌ام را دوست داشتم. خواهرهای کامران مثل خواهرهای خودم بودند. برای همین یک شب وقتی در بیمارستان بودم، ناگهان چیزی درونم گفت که کامران را ببخشم. من تا آن زمان سرگردان بودم. دودل بودم. همیشه اضطراب داشتم. از نبخشیدن هراس داشتم. دلم راضی نمی‌شد. تا این‌که همان شب تصمیمم را گرفتم.

  • ارشادی، با بیان اینکه ۲ مامور به بیمارستان طالقانی اهواز منتقل شدند گفت: صورت یکی از ماموران در این حادثه بیشتر سوخته است.

  • متهم بعد از ۴۸ ساعت از وقوع جنایت و در حالی که با صدور دستورات ویژه قضایی، خود را در محاصره کارآگاهان می‌دید، به ناچار تسلیم قانون شد. متهم در جلسه بازجویی به قاضی میرزایی گفت: می‌دانستم پدرزنم تک پسرش را خیلی دوست دارد به همین خاطر وقتی طلاق همسرم را گرفت من هم به قصد انتقام جویی برادر زنم را کشتم تا این گونه آن‌ها را عذاب بدهم.

  • به تصور اینکه همسرم قصد دارد با شخص دیگری ازدواج کند تصمیم گرفتم تا از او انتقام بگیرم؛ به همین علت با تهیه مقداری اسید زمانیکه او در داخل حیاط خانه ایستاده بود او را صدا کرده و ناگهان اسید را به سمت او پاشیدم که حتی مقداری از اسید روی دستم ریخت و من نیز دچار سوختگی شدم. از محل سکونت خود فراری شده و به تهران آمدم. طی این مدت متوجه شدم که همسرم با صحبت هایش می‌خواسته مرا مجبور کند تا برای زندگی‌مان مجددا تلاش کنم، اما من با تصوری نادرست اقدام به این کار (اسیدپاشی) کردم، اما دیگر روی بازگشت به…

  • فرد اسید پاش که راکب موتورسیکلت بوده است با استفاده از ترافیک در اتوبان به خودروی این پزشک نزدیک شده و حدود 4 لیتر اسید را روی صورت و بدن وی می‌ریزد.

  • پسر ۱۹ ساله هم‌باشگاهی پسر ۱۵ ساله بوده که از مدتی قبل با یکدیگر اختلاف داشتند و روز حادثه درگیری آن‌ها پس از پایان باشگاه و در مسیر خانه به زد و خورد تبدیل می‌شود. در این میان پدر پسر ۱۵ ساله از راه می‌رسد و پسرجوان را کتک می‌زند...