عامل «قتلهای برنجی» که تاکنون به قتل۴ زن اعتراف کرده بود، صبح روز گذشته در حضور قاضی ویژه قتل عمدمشهد، ماجرای ۲ قتل دیگر را فاش کرد و بدین ترتیب شمار قربانیان پرونده «قتلهای برنجی» در مشهد به ۶ تن رسید.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۶۵ مطلب
عامل «قتلهای برنجی» که تاکنون به قتل۴ زن اعتراف کرده بود، صبح روز گذشته در حضور قاضی ویژه قتل عمدمشهد، ماجرای ۲ قتل دیگر را فاش کرد و بدین ترتیب شمار قربانیان پرونده «قتلهای برنجی» در مشهد به ۶ تن رسید.
یک زن متهم است تیرماه سال ۹۷ همسر و دختر ۱۳سالهاش را با استفاده از قرص برنج به قتل رسانده است.
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت گفت: در حال حاضر عرضه این سم خطرناک در کشور ممنوع است. مردم بدانند که عرضهٔ این ترکیب، قاچاق محسوب میشود و نباید در امور روزمره زندگی مثل جلوگیری از آلودگی برنج و ... از آن استفاده کنند.
با پای خودش به بیمارستان رفت و وقتی فهمید برای قرص برنج هیچ بازگشتی در کار نیست، آخرین خواستهاش این بود که بچههایش را ببیند. دید و رفت؛ و با زجر رفت؛ و قاتلش.... رضوان متولد سال ۱۳۷۵ و اهل خرمآباد لرستان بود. ۱۶ساله بود، همین ۱۱ سال پیش که به اجبار به عقد مردی غریبه درآمد. رضوان مطلقا نه عشقی به آن مرد داشت، نه علاقهای به ازدواج. فقط عاشق این بود که درسش را به سرانجامی برساند.
معمولا در کمتر از ۲۴ ساعت مصرف قرص برنج منجر به مرگ میشود و حتی در صورتی که فرد قرص برنج را بخورد یا بوی آن را استشمام کند دچار مسمومیت خواهد شد و چنانچه سم از بدن وی خارج نشود مرگ فرد حتمی خواهد بود.
مدیر کل دفتر نظارت و پایش مصرف فرآوردههای سلامت محور سازمان غذا و دارو با اشاره به تداوم ممنوعیت و خرید و فروش قرص برنج، این سم را بیشترین عامل مسمومیت در میان سموم دانست.
گفته میشود که این کارگران حدود ۲۰ سال سن داشتند. آنها به دلایل نامعلومی با مصرف قرص برنج در خارج از نانوایی خودکشی کردهاند.
مدتی بود که با زنی رابطه داشتم و میخواستم با او ازدواج کنم. نمیتوانستم او را فراموش کنم. از طرفی نمیتوانستم از همسرم هم جدا شوم، چون همه فامیل به هم میریخت. من و میترا اختلافات شدیدی با هم داشتیم. روز حادثه همسرم گفت سردرد دارد. من مقداری قرص برنج را داخل کپسول ریخته و روی اُپن آشپزخانه گذاشته بودم. وقتی پرسید قرصها کجاست، آن قرص را نشان دادم و او هم یک کپسول را که داخلش پر از قرص برنج بود، برداشت و بلعید. من بلافاصله از کارم پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم
یکی از بستگان این خانواده:، چون یوسف معتاد شده بود دیگر همه او را طرد کرده بودند. حتی همسرش هم از دستش خسته شده بود. برای همین دست به این اقدام زد؛ نه میتوانست ترک کند و نه میتوانست این رفتارها را تحمل کند. همه اینها دست به دست هم داد تا یوسف این کار وحشتناک را بکند. حالا هم هانیه در کماست، ولی ما امید داریم که هر چه زودتر برگردد
میدانستم مادرش خیلی مخالف رابطه ماست؛ چون کتایون به من گفته بود مادرش متوجه رابطه ما شده و از کتایون خواسته این رابطه را تمام کند و برخورد بدی با او کرده است. به همین دلیل میدانستم آنها هرگز اجازه ازدواج ما را نمیدهند. من به زور به کتایون تجاوز نکردم و او نیز به این رابطه راضی بود. بعد هم برای اینکه خانوادههایمان را وادار کنیم به ازدواج رضایت بدهند، قرص برنج خوردیم. من اصلا قصدم این نبود که هر دو بمیریم؛ چون عاشق کتایون بودم.