رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت: امروز اقتصاد کشور نه از منظر سیاست داخلی و نه در بحث سیاست خارجی، حرف اول را در کشور نمیزند و اولویت نخست هم نیست. همه این مسائل باعث میشود تا کشور به سراشیبی بحران فروافتد و رتبه آن در شاخصهای جهانی، مکرر تنزل یابد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۱۸۵ مطلب
رئیس اتاق بازرگانی ایران گفت: امروز اقتصاد کشور نه از منظر سیاست داخلی و نه در بحث سیاست خارجی، حرف اول را در کشور نمیزند و اولویت نخست هم نیست. همه این مسائل باعث میشود تا کشور به سراشیبی بحران فروافتد و رتبه آن در شاخصهای جهانی، مکرر تنزل یابد.
در مجموع طی ۴۰ سال یعنی از ابتدای سال ۱۳۶۰ تا ابتدای ۱۴۰۰ شاخص قیمتها حدود ۱۳۲۶ برابر شده است؛ و در تمامی ۵ دوره کمابیش این افزایش قیمتها شدید بوده. از ۹/۵ برابر شدن قیمتها در دوره آقای هاشمی که بیشترین بود تا ۲/۳ برابر شدن در دوره خاتمی که کمترین بود.
بانک جهانی با تاکید بر خروج اقتصاد ایران از رکود دوساله، ۶ چالش پیش روی اقتصاد ایران را «تورم شدید»، «وضعیت کرونا»، «بیکاری»، «وضعیت نامعلوم آینده تحریمها»، «خشکسالی و اختلال تامین انرژی برای صنعت» و «تنشهای اخیر در افغانستان» معرفی کرد. با توجه به این چالشها، آینده رشد اقتصادی از نگاه بانک جهانی متوسط بوده و این رشد در محدوده ۳ درصد حرکت میکند.
نظام بانکی میتواند در آیندهای نه چندان دور و با فرض وفاداری دولت به «عدم استقراض از بانک مرکزی برای پوشش کسری بودجه»، نقدینگی ایجاد کند که در این صورت افزایشی در عدد و رقم این متغیر رخ خواهد داد.
برده داری (چه در گذشته و چه امروز) زمانی رخ میداد و میدهد که هزینه به کارگیری و استخدام نیروی کار، از هزینه به کار بستن خشونت و به زور واداشتنِ افراد به کار بیشتر باشد. اما وقتی دستمزد نیروی کار تنها به اندازهای است که تنها به او اجازه میدهد از خانه تا محل کار جا به جا شود و در شرایطی که دستمزد کارگر (بر اساس محاسبات رسمی) تنها ۳۶ درصد از هزینههای خانوار را پوشش میدهد، آیا نمیشود از چیزی دست کم شبیه به «برده داری» سخن گفت؟
رشد قابل توجه و شدید پایه پولی در ۱۲ ماه منتهی به میانه تابستان سال جاری ریشه در تامین مالی ناسالم و تورمزای دولت دارد. این اقدام هزینههایش را به شکل تورمهای بالا بر کل جامعه تحمیل میکند؛ موضوعی که خود را در تورم بالای ۴۰ درصد ماههای اخیر منعکس کرده است.
تا سالهای اخیر، ایران عمدتاً کشوری با صادرات تک محصولی (نفت و مشتقات آن) بوده است. در ادبیات اقتصاد سیاسی، به چنین کشورهایی «جمهوری موز فروش» (Banana republic) گفته میشود، جمهوریهایی که اقتصاد و سیاست آنها بسیار بی ثبات است.
نگرش و تفکر اقتصادی، اصلیترین گره اقتصاد ایران است که منشأ بروز و ظهور بسیاری ازمعضلات اقتصادی شده است. این نگرش باید براساس اصول علمی اقتصاد و برمبنای تجارب جهانی اصلاح شود.
یک کارشناس اقتصادی شرایط فعلی بازار ارز را مناسب ارزیابی کرد و گفت: آنچه در حال حاضر نامناسب و برای اقتصاد خطرناک است، میزان خلق پول و رشد تورم است.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ضمن تاکید بر لزوم ایجاد ثبات در آییننامهها، گفت: امیدواریم ارز ترجیحی هر چه زودتر از اقتصاد ایران حذف شود که این اقدام عملیاتی نیز خواهد شد.