ترنج

در مورد

شغل

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۵۷ مطلب

  • در مورد کارآفرینی هم نمی‌دانم که فرد با یک میلیون تومان، باید از کجا آموزش ببیند و چگونه سرمایه گذاری انجام دهد. شما وقتی کاری برای خودتان ایجاد می‌کنید همچون یک پروژه صنعتی است. اول بازار را بررسی می‌کنید که آیا بازار وجود دارد برای محصول شما یا خیر. هزینه سرمایه گذاری را حساب می‌کنید. با این وجود با فرض اینکه آموزش هم دیده اید، آیا با یک میلیون تومان می‌شود ابزار ولوازم خرید و برای خودتان شغل ایجاد کنید. این‌ها همه مورد بحث است. من نمی‌خواهم بگویم که این رقم و این برنامه اشکال دارد، اما خوب…

  • زهرا کریمی، اقتصاددان و استاد دانشگاه گفت: یک موضوع بسیار مهم که خیلی از مواقع نادیده گرفته می‌شود این است که همه مردم کارآفرین نیستند. همه مردم که اهل بخر و بفروش نیستند. بخش بزرگی از مردم آدم‌هایی هستند که اهل ریسک نیستند، نمی‌دانند، نمی‌توانند و خیلی زود به یک آدمی بدل می‌شوند که یک میلیون تومان هم بدهکار است.

  • محمود جام ساز، اقتصاددان گفت: باید قدری فکر کرد و با خرد و اندیشه این مسائل را طرح نمود. آخر چگونه ممکن است در زمانی که بهای سبد معیشتی مردم ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصد رشد یافته، با یک میلیون تومان بتوان اشتغال زائی کرد؟ من معتقدم بیان چنین طرح هائی از جانب یک وزیر اعتبار دولت را زیر سوال می‌برد.

  • با یک میلیون تومان سرمایه می‌توان چند تا کیسۀ حمام و سنگ پا خرید و جلوی پاساژ‌ها بساط کرد.

  • شلوغی بلوار میرداماد، تمرکز مراکز تجاری و اداری بدون پارکینگ در ضلع جنوب و شمال این بلوار و تغییر کاربری واحد‌های مسکونی به اداری، عرصه را برای اجاره غیرقانونی پارک حاشیه‌ای توسط افراد ناشناس مهیا کرده است.

  • به احساس خودت و عادات روزانه ات اعتماد کن. این دو، منبع اطلاعات مهمی هستند که کمک می‌کنند قابلیت‌هایت را بشناسی و ببینی توان انجام چه کار‌هایی را داری. میزان کاری که داری انجام می‌دهی، شاید نهایت توانت باشد.

  • به نظر می‌رسد که ایدۀ ارائۀ تسهیلات به آن‌هایی که می‌خواهند دورکار باقی بمانند عملی شود، اما دانش موجود دربارۀ این موضوع حاکی از آن است که کوته‌بینانه است اگر کارمندان دورکار را به حال خودشان رها کنیم تا در خانه به دورکاری‌شان ادامه دهند.

  • صرفِ انرژی و زمانِ نامتناسب برای شغل منجر به وضعیتی می‌شود که در روان‌شناسی به آن «به‌هم‌تنیدگی» گفته می‌شود و این زمانی است که مرز‌های بین کار و زندگی شخصی درهم‌آمیخته می‌شوند.

  • معنایی که شغل ما برایمان دارد تأثیر بسزایی بر حس رضایت ما از زندگی خواهد گذاشت.

  • مسائل مربوط به عنوان و مسائل جنسیتی در مسیر‌هایی به هم تنیده با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کنند. عنوانی مانند دکتر یا پرفسور می‌تواند به زن احترام تازه‌ای ببخشد، اما شاید این عمل در کل عزت زنان را مخدوش کند.