«چین به واسطه مجامع مختلف و برگزاری نشستهای گوناگون با حضور مقامهای ارشد، همکاریهایش با کشورهای عربی را نهادینه میکند و از تعهد بلندمدت خود در قبال خاورمیانه خبر میدهد.»
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۱ مطلب
«چین به واسطه مجامع مختلف و برگزاری نشستهای گوناگون با حضور مقامهای ارشد، همکاریهایش با کشورهای عربی را نهادینه میکند و از تعهد بلندمدت خود در قبال خاورمیانه خبر میدهد.»
«اندیشکده کپلر تاکید کرده که ایران توانسته در ماه مارس سال جاری میلادی به طور متوسط به چین که اصلیترین خریدار نفت این کشور است، روزانه بیش از ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه نفت بفروشد. همین اندیشکده اعلام کرده که ایران در ماه آپریل (ماه جاری میلادی)، روند فروش نفت خود به چین را به صورت روزانه بالای ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه تثبیت کرده است. جالبتر اینکه برخی منابع فعال در حوزه بازار جهانی انرژی تاکید دارند که آمارهای کلی صادرات روزانه نفت ایران نیز به بیش از ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه رسیده است.»
چینیها به جنگ غزه و تنشهای جاری در سطح منطقه غرب آسیا به مثابه فرصتی طلایی جهت افزایش دامنه نفوذ و قدرت خود در خاورمیانه مینگرند. البته که پکن در سالهای گذشته سرمایه سیاسی قابل توجهی را از قِبَل توسعه روابط با کشورهای خاورمیانهای کسب کرده و میتواند در وضعیت کنونی از آن جهت رقم زدن تحولاتی معنادار استفاده کند.
اقتصاد جدیدِ چین نمیتواند با چنان سرعتی رشد کند که خیلی زود جای مدل اقتصادی پیشین این کشور را بگیرد. در این میان، کاهشیافتن برخی مشاغل در چین که ناشی از پیشرفتهای فناورانه همچون بهرهگیری از خودروهای بدونراننده و یا رباتهای صنعتی است، بر ابعاد و دامنه بحرانها میافزاید.
اینکه عدهای در غرب تصور میکنند که تضعیف آمارهای مرتبط با رشد اقتصادی چین، یک پالس و سیگنال مطلوب برای غربیها جهت تضعیف چین است، لزوما گزاره صحیحی نیست و میتواند رویِ دیگری هم داشته باشد و چینیها را به سمت گزینههای جایگزینی رهنمون سازد که لزوما به نفع جهان غرب نیستند.
ایران توان موازنه سازی در حوزه مراودات خارجی خود را به ویژه با استفاده از ظرفیتهای توسعه روابط با کشورهای غربی از دست داده و این مساله، قدرتهای شرقی را در تعریف یک شراکت راهبردی با ایران بی انگیزه کرده است.
این قانون توسعهدهندگان را به داشتن یک شرکت محلی ثبتشده در کشور چین مجبور میکند.
برخی تحلیلگران بر این باورند که اگر روندِ رشد اقتصادی چین متوقف شده و یا معکوس گردد، شرایط برای چین تا حد زیادی تغییر خواهد کرد و این کشور با چالشهای جدی و عدیده ای، در ابعاد داخلی، منطقهای و بین المللی رو به رو خواهد شد. به بیان ساده تر، چین دچار نوعی عدم توازن خواهد شد که میتواند تبعات به شدت منفی را برای آن به دنبال داشته باشد. در این فضا، هیچ بعید نیست که رهبران چین دست به یک ماجراجویی بزرگ نظامی بزنند.
چین که در عرصه بین المللی از تاریخ و تمدنی بزرگ برخودار بوده است، امروز میخواهد به عظمت خود به گونهای دست یابد که در مقابل یک امپراتوری تازه به دوران رسیده (آمریکا)، اما بسیار قویتر از امپراتوریهای گذشته، گوی سبقت را برباید. این معنا موجب میشود که بسیاری هر آنچه که چین انجام میدهد را به عنوان مسائل مهم بین المللی و در قالب رقابتهای راهبردی آن با آمریکا مورد توجه قرار دهند
نکته قابل تامل در مورد نوعِ کنشگری چین در معادله جنگ اوکراین و به ویژه رویکرد آن به روسیه این است که رهبران و سیاست سازان چینی، به کنشگری در صرفا یک نقش خود را محدود نکردهاند و در آنِ واحد، چندین نقش و مدل بازیگری را متناسب با منافع خود در پیش گرفته اند.