دبیرکل سازندگی درباره عدم وجود رهبری در جبهه اصلاحات به نکات جالبی اشاره کرده و خاتمی را رهبر این جریان ندانست بلکه خاتمی را به عنوان یک شخص مورد احترام در جبهه اصلاحات معرفی کرد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۲۹۲ مطلب
دبیرکل سازندگی درباره عدم وجود رهبری در جبهه اصلاحات به نکات جالبی اشاره کرده و خاتمی را رهبر این جریان ندانست بلکه خاتمی را به عنوان یک شخص مورد احترام در جبهه اصلاحات معرفی کرد.
محمدصادق جوادی حصار عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی گفت:«دوستان تا کنون خیلی چماق آقای خاتمی را بر سرما کوبیده اند. اولا تا خودشان نگویند سخن دیگران برای ما حجت نیست، بعد از آن هم، خب موافق باشد. مگر ما با آقای خاتمی مخالف هستیم؟ آقای خاتمی برای همه ما خیلی عزیز است و نباید برای یک عدهای مصادره شود. دوستان آقای خاتمی عزیز در شوراهای دوم با همین شیوه کار در شهر تهران لیست بستند، در حالی که آقای خاتمی فریاد میکشید که بروید این لیست و عکسها را جمع کنید، چون دید چه وضعیتی درست کردند.»
ما باید در معرض خط او قرار بگیریم و تلاش کنیم به فکر او نزدیک شویم. به تعبیر آیتالله جوادی آملی، ولایتفقیه، ولایت عقل و عدل است. باید با عقل خودمان اطراف را ببینیم؛ ولی تلاش کنیم به دید و منظر او نزدیک شویم. از این حالت انفعال که منتظر دستور رهبری باشیم، درمیآییم.
«آقای نظری دانشگاه را با کانون ضدانقلاب اشتباه گرفته بود. طرز رفتار و نحوه مدیریتی که در آن حادثه شد، اشتباه بود. زیرا قبل از آن هم اتفاقاتی از این دست میافتاد و دانشجویان به بیرون خوابگاه میآمدند. ولی پلیس با متانت و هوشیاری دانشجویان را همراهی میکرد و آنها را به خوابگاهایشان میفرستاد....
از جناب آقای رئیسی رئیس محترم قوه قضائیه که اصلاحاتی را در این قوه آغاز کرده و حسن مطلع داشتهاند درخواست دارم به این موضوع ورود کنند و از وارد شدن آسیب بیشتر به نظام جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند.
او زیرکانه در یک توییت دوپهلو، لیدر جریان اصلاحات را هم هدف گرفته است. مشاور روحانی به طور مشخص، عمدا از دو کلیدواژه «فرمانده» و «تکرار میکنم» استفاده کرده است. «فرمانده»، هم به سابقه فرماندهی قالیباف در نیروی انتظامی بازمیگردد و هم به نقش فرماندهیای که او در راهبری جوانان اصولگرا با ایده نواصولگرایی برای خود تعریف کرده است.
امنیتیشدن فضاهای فرهنگی و سیاسی و اعمال محدودیت فرهنگی و اجتماعی در دوران آقای هاشمی بهقدری شده بود که انتقاد اندک حتی به سیاست اقتصادی دولت تحمل نمیشد. آقای خاتمی از کابینه جدا شد؛ زیرا توسعه سیاسی و فرهنگی اساسا در اولویتهای دولت قرار نداشت؛ اگرچه میپذیرم که سیاستهای آقای هاشمی منجر به تقویت طبقه متوسط شهری شد و همان طبقه توانست در انتخابات دوم خرداد نقشآفرین باشد. از نظر آقای هاشمی، انقلاب نمیتوانست پذیرای لیبرالیسم سیاسی باشد؛ درحالیکه فرهنگ سیاسی ما اساسا با لیبرالیسم اقتصادی…
در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی روابط اینطور نبود بلکه تیپ چپ یا اصلاحطلبان خیلی با آقای هاشمی مخالف بودند و زمان دولت آقای هاشمی انتخابات برگزار شد و آقای خاتمی از صندوق بیرون آمد و آن موقع اتفاقا آقای ناطقنوری خیلی به آقای هاشمی نزدیک بود، ولی آقای خاتمی فاصله داشت ایندو رقیب بودند. یا برعکس دولت دوم آقای خاتمی انتخابات را برگزار کرد و آقای احمدینژاد بود که از درون صندوق بیرون آمد درحالی که معلوم است که آقای خاتمی هیچ نقطه مشترکی با تیم آقای احمدینژاد ندارد.
در بررسی عملکرد دولتهای پس از انقلاب، عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و نایبرئیس کنونی شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان، نقاط قوت و ضعف دولت مهندس موسوی تا دولت حسن روحانی را یک به یک مورد بررسی قرار داد و نسبت به دولت فعلی انتقادی توأم با گلایه داشت.