ترنج

در مورد

خاتمی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۳۰۹ مطلب

  • «آقای نظری دانشگاه را با کانون ضدانقلاب اشتباه گرفته بود. طرز رفتار و نحوه مدیریتی که در آن حادثه شد، اشتباه بود. زیرا قبل از آن هم اتفاقاتی از این دست می‌افتاد و دانشجویان به بیرون خوابگاه می‌آمدند. ولی پلیس با متانت و هوشیاری دانشجویان را همراهی می‌کرد و آن‌ها را به خوابگاهای‌شان می‌فرستاد....

  • از جناب آقای رئیسی رئیس محترم قوه قضائیه که اصلاحاتی را در این قوه آغاز کرده و حسن مطلع داشته‌اند درخواست دارم به این موضوع ورود کنند و از وارد شدن آسیب بیشتر به نظام جمهوری اسلامی جلوگیری نمایند.

  • او زیرکانه در یک توییت دوپهلو، لیدر جریان اصلاحات را هم هدف گرفته است. مشاور روحانی به طور مشخص، عمدا از دو کلیدواژه «فرمانده» و «تکرار می‌کنم» استفاده کرده است. «فرمانده»، هم به سابقه فرماندهی قالیباف در نیروی انتظامی بازمی‌گردد و هم به نقش فرماندهی‌ای که او در راهبری جوانان اصولگرا با ایده نواصولگرایی برای خود تعریف کرده است.

  • امنیتی‌شدن فضا‌های فرهنگی و سیاسی و اعمال محدودیت فرهنگی و اجتماعی در دوران آقای هاشمی به‌قدری شده بود که انتقاد اندک حتی به سیاست اقتصادی دولت تحمل نمی‌شد. آقای خاتمی از کابینه جدا شد؛ زیرا توسعه سیاسی و فرهنگی اساسا در اولویت‌های دولت قرار نداشت؛ اگرچه می‌پذیرم که سیاست‌های آقای هاشمی منجر به تقویت طبقه متوسط شهری شد و همان طبقه توانست در انتخابات دوم خرداد نقش‌آفرین باشد. از نظر آقای هاشمی، انقلاب نمی‌توانست پذیرای لیبرالیسم سیاسی باشد؛ در‌حالی‌که فرهنگ سیاسی ما اساسا با لیبرالیسم اقتصادی…

  • در دولت مرحوم هاشمی رفسنجانی روابط اینطور نبود بلکه تیپ چپ یا اصلاح‌طلبان خیلی با آقای هاشمی مخالف بودند و زمان دولت آقای هاشمی انتخابات برگزار شد و آقای خاتمی از صندوق بیرون آمد و آن موقع اتفاقا آقای ناطق‌نوری خیلی به آقای هاشمی نزدیک بود، ولی آقای خاتمی فاصله داشت این‌دو رقیب بودند. یا برعکس دولت دوم آقای خاتمی انتخابات را برگزار کرد و آقای احمدی‌نژاد بود که از درون صندوق بیرون آمد درحالی که معلوم است که آقای خاتمی هیچ نقطه مشترکی با تیم آقای احمدی‌نژاد ندارد.

  • در بررسی عملکرد دولت‌های پس از انقلاب، عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و نایب‌رئیس کنونی شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان، نقاط قوت و ضعف دولت مهندس موسوی تا دولت حسن روحانی را یک به یک مورد بررسی قرار داد و نسبت به دولت فعلی انتقادی توأم با گلایه داشت.

  • خاتمی تا انتهای دوره ریاست‌جمهوری‌اش نتوانست میدان نیرو‌های دولت و پیرامون آن را با توزیع منافع و مناصب خنثی نگاه دارد. مدیریت براساس خنثی‌سازی آرامشِ درون دولت را تا حدودی تضمین می‌کند و از تنش‌های پیرامون می‌کاهد، اما سیاست را محو می‌کند.

  • «تصور می‌کنم که آقای خاتمی قصد ورود به عرصه سیاست را نداشته باشند و از ناچاری با کلیت این مجمع موافقت کنند، اما اینکه خود ایشان وارد عرصه شوند و بپذیرند که هزینه سیاسی موجود را بدهند، بعید است زیرا گمان می‌کنم آقای خاتمی شرایط موجود سیاسی را برای فعالیت مناسب نداند».

  • واکنش اصولگرایان به طرح گفت‌و‌گوی ملی تاکنون یکدست نبود. آن‌ها برخلاف اصلاح‌طلبان به‌جای شرایط از شروط صحبت کرده‌اند؛ شروطی که حالت فصل‌الخطاب‌گونه دارد. حتی از درون یک حزب و جریان هم دو دیدگاه متفاوت شنیده شده است. برای همین است که احتمالا از سوی اصولگرایان این علی‌اکبر ناطق‌نوری است که چنین گفت‌وگویی را نمایندگی می‌کند؛ فردی که این سال‌ها بدل به شاقول میانه جریان اصلاح‌طلبی-اصولگرایی شد،

تبلیغات