ترنج

در مورد

نظام بین الملل

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۴ مطلب

  • چین سالهاست که در عرصه روابط خارجی خود، جنس خاصی از رفتار و کنش را نشان می‌دهد که دقیقا در نقطه مقابل رویه‌های استعماری قدرت‌های غربی است. در این چهارچوب تئوریسین‌های سیاست خارجی چین تاکید دارند که چین برخلاف قدرت‌های غربی، در ارتباط با کشور‌های در حال توسعه، پیش شرط قرار نمی‌دهد و به دنبال روابط برابر با آن‌ها است

  • شاید هیچگاه به اندازه وضعیت کنونی، افول اخلاقی و قدرت اقناعی هژمونی جهانی غرب، آشکار نشده است. جنگ اوکراین در نوع خود نشان داد که تا چه اندازه قدرت‌های غربی با لغات بازی می‌کنند و ملت‌هایی نظیر اوکراین را سپر بلای اهداف و منافع کلان خود می‌کنند. با این حال، جنگ غزه تیر خلاصی به جهانی از تئوری‌پردازی‌های غرب با محوریت برسازی تصویری انسانی و آرمانی از خود در جهان بشریت بود.

  • «علی رغم تحلیل‌ها و استدلال‌های مختلفی که در مورد قریب الوقوع بودن جنگ جهانی سوم مطرح می‌شود، اینگونه به نظر می‌رسد که این رویداد را چندان هم نباید دم دستی و نزدیک ارزیابی کرد.»

  • در سال‌های اخیر امارات و عربستان، سرمایه گذاری‌های قابل توجهی را در سودان انجام داده اند و ابراز تمایل جدی سودانی‌ها جهت توسعه روابط با ایران در وضعیت کنونی، نشان می‌دهد که آن‌ها تا حد زیادی از این دسته از بازیگران نیز ناامید هستند و در زمینه توسعه روابط با ایران، منافع قابل توجهی را می‌بینند.

  • یکی از نشانه‌هایی کهاندیشمندان حوزه روابط بین الملل با استناد به آن از نزدیک بودن جنگ جهانی سوم خبر می‌دهند، افزایش شمار بحران‌های بین المللی در جهان است. بحران بین المللی به معنای پدیده‌ای است که در آن طیف‌های متنوعی از کنشگران درگیر بوده و حائز منافع هستند. در این راستا، جنگ‌های اوکراین و غزه و حالا حمله آمریکا به یمن نمود‌های عینی از بحران‌های بین المللی در وضعیت کنونی هستند.

  • دولت‌ها و ملت‌ها ترجیح می‌دهند که در شرایط بی‌ثباتی و ناامنی، یا گارد تدافعی بگیرند و یا در حوزه‌های منطقه‌ای و بین المللی بر شدت کنش‌های خود می‌افزایند تا سطح امنیت خود را ارتقا بخشند. پیشران این رویکرد جدید در جهت گیری خارجی آن‌ها نیز افزایش "ملی‌گرایی" است.

  • اینکه عده‌ای در غرب تصور می‌کنند که تضعیف آمار‌های مرتبط با رشد اقتصادی چین، یک پالس و سیگنال مطلوب برای غربی‌ها جهت تضعیف چین است، لزوما گزاره صحیحی نیست و می‌تواند رویِ دیگری هم داشته باشد و چینی‌ها را به سمت گزینه‌های جایگزینی رهنمون سازد که لزوما به نفع جهان غرب نیستند.

  • «اوج گیری جنگ و درگیری ها در اقصی نقاط جهان، جدای از اینکه آشوبی گسترده را در نظام بین‌الملل سبب شده، بسیاری از تحلیلگران سیاست بین‌الملل را نیز با این سوال رو به رو کرده که دلیل و نتیجه این آشوب ها چیست؟ در این میان، عده ای از گذارِ نظام بین الملل کنونی از یک پیچ حساس خبر می دهند و عده ای دیگر بر این باورند که پالس‌هایی روشن از ظهور یک نظم بین المللی جدید و نابودی سازوکارهای کنونی مخابره می شود.‌»

  • «عجیب نیست اگر بگوییم که نوار غزه به اوکراین و تایوانی دیگر در قالب معادلات کلان نظام بین الملل تبدیل شده است. اساسا به همین دلیل هم است که می بینیم در مدت اخیر شماری از تحلیلگران و سیاستمداران برجسته بین المللی، نسبت به وقوع یک جنگ فراگیر منطقه ای در منطقه غرب آسیا و حتی جنگی جهانی با محوریت جنگ غزه، هشدار داده و می دهند.»

  • «تحولاتی جاری در چهارچوب معادلاتِ روابط و نظام بین الملل، سبب شده تا قدرت هژمونیک و مستقر این نظام یعنی ایالات متحده آمریکا، به صورت طبیعی نسبت به تحرکات رقبا و منتقدان خود در عرصه بین المللی حساس شود. این در حالی است که واشینگتن در شرایطی به عارضه مذکور دچار شده که دیگر همچون سابق از قدرت کافی جهت رفع دغدغه هایش برخوردار نیست. معادله ای که موجب شکل گیری نوعی مالیخولیا در رفتار سیاست خارجی آمریکا می شود و می تواند تبعات سنگینی را برای نظام بین الملل به همراه داشته باشد.»