متوجه شدم در منطقه پایین شهر وارد منزل فردی غریبه شد و چند دقیقه بعد در حالی از آن خانه خارج شد و پشت فرمان پرایدش نشست که دختری کم سن و سال او را همراهی میکرد. آنها به منطقه ییلاقی طرقبه رفتند و داخل رستوران شدند
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۶ مطلب
متوجه شدم در منطقه پایین شهر وارد منزل فردی غریبه شد و چند دقیقه بعد در حالی از آن خانه خارج شد و پشت فرمان پرایدش نشست که دختری کم سن و سال او را همراهی میکرد. آنها به منطقه ییلاقی طرقبه رفتند و داخل رستوران شدند
وقتی به پرویز گفتم فرانک در کنار تو بود؟! با عصبانیت فریاد زد تو روانی شدهای ضمن این که به تو ربطی ندارد من چه میکنم! خلاصه با فرانک تماس گرفتم و از او خواستم پایش را از زندگی ام بیرون بکشد، ولی مدتی بعد همسرم با این بهانه که کسی را برای رفت و آمد نداریم مرا وادار کرد با فرانک آشتی کنم و به این بهانه نقشه یک مسافرت را طرح کردند.
مرد ۳۸ ساله روز بیست وهفتم اسفند سال ۹۲ با حالی پریشان و لباس خونین به اداره پلیس استان قم مراجعه کرد و مدعی شد که در جریان درگیری با همسرش او را با ضربه چاقو کشته و از خانهاش در کرج گریخته است.
فهمیدم رشید قبل از ازدواج با من زن مطلقهای را به عقد موقت خودش درآورده بود و حالا که آن زن فرزندی به دنیا آورده به خاطر گرفتن شناسنامه برای نوزاد با یکدیگر به اختلاف خورده اند! آن زن میگفت: در دوران مجردی با رشید دوست بودم، اما تقدیر به گونهای رقم خورد که من با کس دیگری ازدواج کردم، ولی این ازدواج پایدار نبود و من بعد از طلاق دوباره سراغ رشید رفتم و به عقد موقت او درآمدم
بعد از گذشت چند سال روزی همسرم به منزل آمد و گفت که از او کلاهبرداری کرده اند و برای پرداخت بدهی هایش قصد فروش منزل را دارد. او به اصرار خانه را فروخت اما بعد از مدت کوتاهی وقتی طلبکاران به در منزل آمدند متوجه شدم که رحمت خانه و سرمایه مان را در قمار از دست داده است. تنها یک خودرو برایمان مانده بود که آن را هم فروخت و در قمار باخت. پدر شوهرم دیگر حاضر به حمایت از ما نشد و اکنون با دو فرزند 14 و 10 ساله توانایی تامین هزینه های زندگی مان را نداریم.
خطیبی افزود: خیانت امروزه رفتاری شده که شاید افرادی که این کار را انجام می دهند به دنبال دلیل برای توجیه این خیانت هستند، مثلا در رابطه خود عشق نداشته و از طرف مقابل خود دریافت میکنند.
بخاطر فرزندمان چیزی نمیگفتم و بی مهریهای شهین را تحمل میکردم تا اینکه متوجه رفتارهای عجیب او شدم، برای مثال تا نیمههای شب در شبکههای اجتماعی میچرخید، یک شب در حالی که خواب بود به سراغ گوشی او رفتم و متوجه شدم که او با مردی به نام سهیل در اداره در ارتباط است، او حتی چندین بار به خانه سهیل رفته و در آغوش او از خود سلفی گرفته بود.
از ترس آبرویم با او تماس گرفتم، میگفت قصد خودکشی دارد و در نامهای مینویسد که من عامل این بدبختیاش هستم. مزاحمتهای آزاردهندهاش دوباره شروع شد و این اواخر میگفت که ایدز دارد و... .
زن جوان که از دست تماسهای منشی شرکت همسرش خسته شده بود درخواست طلاق داد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده زن و مرد خیانتکار برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد وقراراست آنها بزودی محاکمه شوند.